اصولا هدف از برگزاری اجلاس یا همایش در یک سازمان اداری ایجاد هماهنگیهای بیشتر برای پیشبرد اهداف و سیاستهاست. از این جهت بهتر بود این اجلاس برای ایجاد هماهنگی بین مسئولان آموزش و پرورش دولت یازدهم باشد نه دولت دهم که کمتر از یکماه به پایان کار آن مانده است.به هر روی این اجلاس برگزار شد، ولی علاوه بر برگزاری اجلاس در این زمان نکات جالبی در اظهارات وزیر آموزش و پرورش در سخنرانی پایانی وجود داشت که تنها 2جمله آن بررسی میشود:
1- در طول 35سال گذشته یک نفر حتی بهدنبال اختصاص ردیف اعتباری ویژه برای سیستم گرمایشی مدارس نبود.
2- در 35سال گذشته ردیف اعتباری برای اردوگاهها وجود نداشته است. در مقام پاسخگویی به اظهارات وزیر محترم آموزش و پرورش دولت دهم نیستیم اما چون وی در 2جمله به 35سال گذشته اشاره کرده، یک مقایسه اجمالی وضعیت کنونی آموزش و پرورش با 35سال گذشته را انجام میدهیم. 35سال پیش تحصیل در مدارس پولی نبود وخود جناب وزیر نیز در مدرسه دولتی و بدون پرداخت پول درس خوانده است.
35سال پیش برای تحصیل در مدارس دولتی نهتنها پولی نمیگرفتند بلکه به دانشآموزان کمبضاعت و بیبضاعت به طرق مختلف برای ادامه تحصیل کمک هم میکردند. نه تنها در 35سال گذشته بلکه در تاریخ آموزش و پرورش ایران سابقه نداشته که حدود 2سال به مدارس عادی دولتی سرانهپرداخت نشود آنگاه همایشها و گردهماییهای مختلف برگزار شود. طی حدود 4سالی که از تکیه شما بر مسند وزارت آموزش و پرورش میگذرد به جرأت میتوان گفت اکثر مدارس کشور پولی شدهاند و به بهانههای مختلف از پدران و مادران پول دریافت میکنند. در تاریخ آموزش و پرورش سابقه نداشته که وزیر آموزش و پرورش تنها به فاصله 4-3ماه سیاست خود را درباره موضوعی تغییر دهد، (بحث تنوع مدارس و جداسازی دانشآموزان با معدل 20-19از سایر دانشآموزان و تحصیل آنها در مدارس خاص!)
نکته جالب اینکه وقتی وزیر دراین باره مورد پرسش قرار بگیرد همهچیز را منکر شود. در تاریخ آموزش و پرورش ایران سابقه نداشته که طی یک دوره 3ساله تعداد مدارس خاص (استعدادهای درخشان، نمونه دولتی، هیأت امنایی و شاهد) چندبرابر شود و در مقابل از تعداد مدارس دولتی عادی بهطور چشمگیری کاسته شود تا بار مالی کمتری بر دوش دولت تحمیل شود.در هیچ دورهای از آموزش و پرورش تا این حد فرصت تحصیل در مدارس دولتی مناسب از دانشآموزان این مرز و بوم کاهش نیافته بود و شکاف طبقاتی در تحصیل دانشآموزان بهوجود نیامده بود.
سابقه نداشته حدود 7هزار پروژه نیمهتمام مدرسهسازی از یک دولت به دولت بعدی به ارث برسد. تاکنون هیچ وزیری در ابتدای دوره وزارتش مدعی نشده 4هزار سالن ورزشی برای دانشآموزان میسازد ولی در عمل به یک چهارم وعده عمل کند.سابقه نداشته بودجه آموزش و پرورش (بنا به گفته معاون محترم اول رئیسجمهور در دولت دهم نسبت به دولتهای پیشین) 4برابر شود، تعداد دانشآموزان کمتر شود، تعداد فرهنگیان کاهش چشمگیری داشته باشد، ولی آموزش و پرورش برای تأمین هزینه مدارس دست به دامان مردم شود و به عناوین مختلف از آنها پول بگیرد.
سابقه نداشته تغییرات محتوایی و ساختاری بدون کارشناسی و طی دوره آزمایشی بهطور سراسری انجام شود. کدام وزیر در آموزش و پرورش سابقه داشته که در بدو شروع همه طرحها از موفقیت دستکم 75درصدی آنها سخن بگوید. سابقه نداشته در بحث ورزش مدارس، رشتههای ورزشی اجباری شوند و از ورزش خبری نباشد. بنابراین ! باید درباره کارنامه دولت در بخش آموزش و پرورش صاحبنظران و متخصصان و از همه مهمتر مردم و دانشآموزان امروز که آیندهسازان فردای کشور هستند داوری کنند که «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.»