کامپیوتر، اینترنت و به طور کلی دنیای دیجیتال و تکنولوژی را عاملی برای افزایش و پویایی ذهن و افکار نوجوانان و جوانان دانستهاند. اینکه دیجیتال در دنیا و نگاه آنها چه جایگاهی دارد به یک بحث روز اندیشمندان، محققان اینترنتی و دست اندرکاران آموزش و پروش تبدیل شده است.
دنیایی که با سرعت هر چه تمامتر به سوی دیجیتالی شدن، بدون هیچ مانعی برای مکث یا حتی ایستادن، پیش میرود، چگونه میتوان از آسیب و تخریب احتمالی و حتمی این فرایند و دگردیسی جلوگیری کرد؟ آیا انسان عصر تکنولوژی قادر به بازیابی و شناسایی خود در میان پیشرفت روز افزون این تکنولوژی خواهد داشت؟
این قبیل سوالها ذهن محققان عصر حاضر را به خود مشغول داشته است. آنها به این نتیجه رسیدن که باید از کودکان و نوجوانان شروع کنند. کودکان و نوجوانان ما در میان این تکنولوژیها چگونه دست و پا میزنند؟
این مسئله از دیدگاه روانشناسی و جامعه شناسی بارها و بارها مطالعه و ریشه یابی شده است. نتایجی که آنها ارائه میدهند از منظر رفتارهای اخلاقی و طبیعی یک نوجوان قابل تامل است، اما رفتارهای علمی کودکان و نوجوانان مسئلهای است که هنوز به طور واضح روشن نشده است.
اینکه کامپیوتر و اینترنت باعث افزایش پویایی، خلاقیت، دانش، ارتباطات و... آنها شده است؟ و یا نه برعکس این تکنولوژیها بیشتر باعث باعث تنبلی؛ عدم فعالیت، عدم ارتباط جمعی، انزوا طلبی، خود محوری و... سوالهایی است که دانشمندان و محققان امر را به خود مشغول داشته است.
از یک سو دنیایی از اطلاعات مفید، علوم، تاریخ و...در درون این دنیای دیجیتال است و از طرفی رخنه رفتارهای ضد ارزشی، ضداخلاقی و سودجوییها از کودکان و نوجوانان ساده دل در میان است...
سوال اساسی این است، آیا فرزندان ما استفاده درستی از تکنولوژی روز بخصوص اینترنت میکنند؟ اگر پاسخ این سوال مثبت باشد، دیگر بحثی باقی نمیماند. اما اگر پاسخ این سوال؛ نمیدانم، معلوم نیست و یابه طور کلی منفی باشد، نیاز و ضرورت است که موارد استفاده و کاربری این تکنولوژیها در میان کودکان و نوجوانان ما بازنگری و بررسی شود.
آموزش اولین قدم اساسی برای استفاده صحیح کودکان از تکنولوژی است، اما این آموزش در چه زمان، کجا و توسط چه کسانی آغاز میشود.
اولین آموزشها درون خانوادهها شروع میشود. خانوادهای که به کودکانشان با آموزش مستقیم یا غیر مسقیم میآموزند، چگونه باید با این تکنولوژی برخورد کنند...اما آیا پدر و مادرها دانش کافی برای این منظور دارند؟
آنها چگونه به فرزندان خود کمک خواهند کرد وقتی خود شناختی از دنیای عظیم تکنولوژی ندارند؟ نظارت بد نیست، اما آموزشهای تحکم آمیز و امری کاری پیش نخواهد برد؟! طبیعی است تا زمانی که والدین خود شناخت لازم را در این زمینه نداشته باشند بچهها سخن والدین را نخواهند پذیرفت.
بعد از خانواده، رادیو، تلویزیون و جامعهای که کودک در آن زندگیمیکند، است که خواسته یا ناخواسته به آموزش کودکان میپردازد. آخرین و اساسیترین مرحله، آموزش و پرورش است که وظیفه مهم آموزش و پرورش فرزندان یک کشور را به عهده دارد.
چطور اینترنت کار میکند/ تاریخچه کامپیوتر / شرکتهای فناوری جهان / فناوریهای دیجیتال
کودکان پشت تکنولوژی به نام اینترنت تحت بمباران اطلاعات قرار میگیرند. اطلاعاتی که بعضا بسیار برای محدود سنی آنها مخرب بوده و ذهن، افکار، اندیشه و شخصیت او را نشانه میروند.
جهان اینترنت بسیار جذاب، حیرت انگیز و بسیار اغواکننده است با سرعتی لذت بخش در پردازش و نمایش خواستههای مربوط و نامربوط... کودکان کنجکاو دوست دارند وارد این دنیای شگفت انگیز شوند. قرارگرفتن در چنین دنیای مجازی آنها را مجذوب و به عبارتی هیپنوتیزم میکند.
تحقیقات به عمل آمده از معلمان مدارس آمریکا درباره کار و نوع آموزش دانشاموزان توسط فناوری روز، اینترنت و پیشرفتهترین وسایل آموزشی گویای این است که استفاده و تأثیر فنآوری در مطالعات و نیز عادات تحقیق دانش آموزان نتایج بسیار متفاوت میتواند داشته باشد.
در یک نظر سنجی؛ حدود 87 درصد از معلمان گزارش کردهاند که فن آوری دیجیتال بخصوص اینترنت در حال ایجاد کردن نسلی راحت طلب، مشوش که تنها به دنبال کارها و ترفندهایی هستند که در زمانی بسیار کوتاه، بازدهی، نتیجه و سودآور باشد.
اما در نظر سنجی دوم که در دوره زمانی خاصی صورت گرفته است، حدود 77 درصد معلمان مدارس معتقدند که دانشاموزان مورد مطالعه نتایج درخشانی ارائه دادهاند. آنها بر این باور هستند که اینترنت و ابزارهای جستجو دیجیتال، تاثیر عمدتا "مثبت" در کار پژوهش، آموزش و خلاقیت دانش آموزان داشته است.
نظر سنجی سوم از معلمان دیگر ایالاتهای امریکا گویای این است که 64 درصد معلمان بر این باورند که فن آوریهای دیجیتال وسیلهای برای انحراف کردن توجه و ذهن دانش آموزان از کمک و آموزشهای آکادمیک آنها است. این امر دانشآموزان را گمراه و سردرگم میکند.
این نظر سنجی از معلمان که توسط مرکز تحقیقات پیو انجام شده است، "پروژه اینترنت و زندگی آمریکایی" نام داشت که با همکاری انجمن کالج و پروژه ملی اینترنت جهان گسترده انجام شد.
اطلاعات بدست آمده در خصوص دانش آموزان امروزی است که با داشتن مهارت های سواد دیجیتال و کامپیوتر هنوز،دانشاموزان تحت آموزش آکادمیک محسوب میشوند.
این مطالعه با این تصور که درصد موافقت بالا با وجود فناوری روز در مدارس، باعث گسترش اینترنت نامحدود در دسترس دانش آموزان خواهد شد، به این منظور که محدوده و منابع علمی نه تنها بر اساس برنامهریزیهای سال تحصیلی، سن، جنسیت، نیاز و... بلکه بنا به خواسته، علاقه و نیاز دانش آموزان در دسترس آنها خواهد بود.
65 درصد موافق با اینترنت، اینکه اینترنت باعث میشود دانش آموزان امروزی بیشتر خود محقق و خود کفا باشند، کافی نیست. برای اجرای طرح سراسری استفاده از تکنولوژی و فناوری روز هنوز عدم آگاهی و ترس از دانش فناوریهای روز بسیار است.
ترس از رها کردن کودکان به دامان فناورهای روز با اطلاعات و زبانی که هنوز با آن بیگانهاند، اجرای همهگیر شدن تکنولوژی را به تعویق میاندازد.
اینکه چگونه باید پدر و مادران، معلمان، دستاندرکاران آموزش و پروش و طیف وسیع از افرادی که مخالف تکنولوژی و مصر برای حفظ سنتها، عادات و روشهای کهن هستند، آموزش یا متقاعد کرد،سخت است. شاید راهی بس طولانی که دههها بطول خواهد انجامید.
سرسختی افراد از معلمان گرفته تا غیره، منکر واقعیت موجود نخواهد شد. ترس از اینکه کودکان ما دسترسی به سایتهای غیر اخلاقی یا به سایتهای ضد ارزشی و...خواهند داشت، نمیتواند، دلیل خوب و قابل قبولی برای جلوگیری از دسترسی آنلاین اکثریت قریب به اتفاق کودکان و دانشاموزان جهان به دانش و فناوری روز جهان باشد.
با توجه به این نگرانیها، تعجب آور نیست که در این نظر سنجی که در 23 اوریل 2012 در ناحیه شمال شرقی ایالات متحده انجام شده است، تنها 47 درصد از معلمان به شدت موافق تمرکز بر سواد دیجیتالی هستند و44 درصد تا حدودی و با تردید موافق گنجاندن دورهها و محتوای تمرکز بر سواد دیجیتالی در برنامه درسی مدرسه هستند و بقیه نظری به عنوان معلمان این سرزمین ندارند!
سازمان پیو با انجام این نظر سنجیها در چند فاز مختلف بر روی اینترنت و حضوری توانست آماری باور نکردنی از جامعه غرب امروزی با اعتقادات متضاد شدید درباره آموزش ارائه دهد.جامعه که مهد فناوری و تکنولوژی است.
هدف از این بحث این است که معلمان و دانشاموزان امروزی با بازنگری باورهای خود در باره فناوری و تکنولوژی دیجیتال به نوعی باعث تغییر نظام آموزش سنتی و تبدیل آن به آموزش دجیتالی شوند. همچنین فراموش نکنیم که آنها روزی سرمشقی برای معلمان و دانشاموزان آینده خواهند بود.
این تحقیقات در سطح دانشاموزان متوسطه که عادت نوشتن و مهارت مطالعه اولیه را کسب کردهاند، صورت گرفته است.
در این میان نکته بسیار حائز اهمیت وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اینکه با استفاده از فناوریهای روز در یک محدوده یا ایالت خاص در یک کشور، باعث اختلاف فرهنگی و فاصله علمی و فکری زیاد بین کودکان یک سرزمین خواهد شد. در مرحله دوم فاصله و اختلاف این کودکان با سایر کشورهایی که از داشتن این نوع تکنولوژیها محروم هستند، بیشتر و بیشتر خواهد شد.
در نتیجه این نابرابری کفه یک ترازو سنگین تر و ارتباطات تغییر شکل خواهد داد. ارتباط از نوع نگاه از بالا به پایین یا به عبارتی نگاه ارباب و رعایتی خواهد شد. نابرابری هیچگاه "صلح" را به ارمغان نخواهد آورد.
به همین دلیل ما باید با گسترش فناوری دیجیتال بخصوص از نوع اینترنت را که منابع علمی و اطلاعات عمومی را در حد وسیعی دراختبار همگان قرار میدهد را گسترش دهیم تا از بروز چنین نابرابری در آینده جلوگیری کنیم.
pewinternet.org