همشهری آنلاین: آیت‌الله العظمی مظاهری مرجع تقلید، در شرحی عرفانی بر دعای سحر آورده است: دعاى سحر یک جمله بیشتر نیست و آن، این که: «خدا! خدا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام، به ذات مقدست تو را قسم مى‏‌دهم؛ خدا! خدا! به در خانه تو آمده‏‌ام و به حقیقت محمّدى و چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» تو را قسم می‌دهم؛ خدا! خدا! به درخانه‏‌ات آمده‏‌ام و به فیض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرینشت تو را قسم مى‏‌دهم.»

متن کامل فراز اول شرح دعای سحر برگرفته از کتاب شرح دعای سحر از تألیفات آیت‌الله العظمی مظاهری که در پایگاه رسمی این مرجع تقلید منتشر شده در ادامه آمده است:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بابْهاهُ‏ وَکُلُّ بَهآئِکَ بهىٌّ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهآئِکَ کُلِّهِ»

  • شرح عرفانى‏

عارف در وقت خلوت با خدا و توجه به حضرت او، گاهى به صفات جمالیه و جلالیه خدا نظر دارد؛ یعنى در عالم اسماء و صفات است. در این حال ناگزیر تکثّرات، تعیّنات و تمیّزات را مى‏‌بیند و بعضى از آن صفات را اَبْهىَ‏ از بعض دیگر و ذات مقدس خدا را اَبْهىَ‏ از همه صفات مى‌‏بیند.

در این نظر مى‌‏گوید:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهائِکَ بابْهاهُ.»

یعنى:

خدایا! به در خانه‏ات آمده‌‏ام از زیباترین زیبایى‏‌هایت به زیباترین زیبایى‏‌هایت تو را قسم مى‏‌دهم. خدایا! به درخانه‏‌ات آمده‏‌ام و تو را به ذات مقدست که زیباتر از همه زیبایى‏‌هاى توست، قسم مى‏‌دهم.

  • وحدت و عینیت‏

اما گاهى عارف از عالم اسماء و صفات پا فراتر مى‏‌گذارد و دیگر با حق خلوت مى‏‌کند. دیگر به آن ذاتى که مستجمع جمیع صفات و کمالات است به نحو وحدت و به نحو عینیت نظر دارد.

دیگر آن جا نه تفضیل مى‏‌بیند نه تفاضل. افضل و غیر افضل نمى‏‌بیند. چیزى نمى‏‌بیند جز بهاء حق و لذا مى‏‌گوید:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّه و کُلُّ بهائکَ بهّى‏.»

یعنى:

خدایا! تو را به همه زیبایى‏‌هایت قسم مى‏‌دهم که همه زیبایى‏‌هایت زیباست.

خدایا! باز هم به ذات مقدست که مستجمع جمیع زیبایى‏‌ها و کمالات است تو را قسم مى‏‌دهم.

  • درس ولایى‏

گاهى هم عارف، نظر به صفات افعال یعنى به فیض مقدّس دارد. و این بار هم گاهى نظر به تکثّرها و تعیّن‏‌هاى فیض مقدّس و صفات افعال دارد؛ یعنى نظر به رحمت واسعه پروردگار در این عالم دارد، لذا از این نظر مى‏‌گوید: «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بِهائکَ بابْهاهُ.»

یعنى:

خدایا! به در خانه‏‌ات آمده و به زیبایى‏‌ات توجه دارم و تو را به زیباترین زیبایى‏‌هاى این عالمِ وجود قسم مى‏‌دهم.

خدایا! به حقیقت محمّدیّه- که زیباتر از همه موجودات است- تو را قسم مى‏‌دهم.

اما یک باره توجه پیدا مى‏‌کند که فیض مقدس بسیط است و یا پى مى‏‌برد که:

«الَّذى احْسَنَ کُلَّ شَى‏ءٍ خَلَقَه» ؛ هر چه خدا خلق کرده زیباست.

هم‏چنین‏ «وَ ما امْرُنا الاّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» ؛ و فرمانِ ما [فیض مقدس ما] جز یک بار نیست [بسیط است‏] آن هم چون چشم به هم زدنى.

دیگر در این نظر مى‏‌گوید:

«کُلُّ بهائِکَ بَهى‏.»

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّه.»

خدایا! تو را به فیض مقدّست که همه آن نیکوست و داراى ظرافت و حُسن است قسم مى‏‌دهم.

نکته دیگرى که باید توجه داشته باشیم این است که در روایات آمده است:

«اهل‏ بیت علیهم السلام، اسماءِ حُسناى الهى هستند.»

قرآن مى‏‌فرماید:

«وَللَّه الاسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها»؛ براى خدا اسماء نیکویى است، به آن اسماء خدا را بخوانید.

امام صادق «سلام‌الله‌علیه» مى‏‌فرماید:

«نَحْنُ وَ اللَّهِ اْلَاسْماءُ الْحُسْنى»

به خدا قسم که اسماء حسناى الهى ماییم.»

گاهى هم عارف در وقت دعا نظر به صفات افعال دارد، اما با این نظر که ائمه طاهرین «سلام‌الله‌علیهم» اسماءُ الْحُسنى‏ هستند، لذا مى‏‌گوید:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهائِکَ بِابْهاهُ.»

یعنى:

خدایا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام و توجهم به زیباترین زیبایى توست، و تو را به زیباترین کس در خاندان عصمت و طهارت قسم مى‏‌دهم.

خدایا! تو را به حقیقت محمّدى قسم مى‏‌دهم.

اما یک وقت توجه به این پیدا مى‏‌کند که:

«کُلّهُمْ نورٌ واحِدٌ اوَّلُنا مُحَمّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّد.»

در این نظر مى‏‌گوید:

«کُلُّ بَهائِکَ بَهى‏.»

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّه.»

خدایا! همه نور چهارده معصوم ظرافت دارد، من به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام و تو را به چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» قسم مى‏‌دهم.

  • حالت‏‌هاى گوناگون عارفان‏

عارفان مقام‏‌ها و حالت‏‌هاى متفاوتى دارند، این حالت‏‌ها و مقام‏‌ها در هنگام دعاى آنان نیز مؤثرند، استاد بزرگوار ما رهبر عظیم‌الشأن انقلاب، امام خمینى (ره) در یکى از درس‏‌هاى تفسیر خود مى‏‌فرمایند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم در همه سوره‏‌ها تفاوت دارد. بسم اللَّه سوره حمد غیر از بسم الله سوره بقره است؛ ... بسم اللَّه اشخاص هم تفاوت دارد. بسم اللَّه یک عارف به نسبت حالاتش، آن هم تفاوت دارد. »

دعا و راز و نیاز با خدا این طور است. حالات، اثر کاملى در دعا دارند.

عارف گاهى متوجه به عالم صفات و اسما است؛ از این رو طورى دعا مى‏‌کند.

گاهى توجه به ذات مقدس حق دارد، طور دیگرى دعا مى‏‌کند. زمانى هم توجه به عالم خلق و فیض مقدس دارد، دعایش صورتى دیگرى دارد و وقتى توجه به واسطه فیض این عالم دارد، نیز به گونه دیگرى دعا مى‏‌کند، لذا جمله:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بِابْهاهُ وَ کُلُّ بهآئِکَ بَهى‏»

از نظر معنا نسبت به حالات و اشخاص تفاوت مى‏‌کند. باید ببینیم گوینده کیست و در وقت گفتن چه حالتى دارد. ممکن است گوینده به عالم اسما و صفات نظر داشته باشد و در آن حالت بگوید:

«خدایا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام توجهم به زیبایى توست و به زیباترین زیبایى‏‌هایت.»

یعنى: به ذات مقدست تو را قسم مى‏‌دهم.

بعد از عالم اسما و صفات به ذات ربوبى توجه کند و همه اسما و صفات را عین ذات ببیند. در آن حالت مى‏‌گوید:

«و کُلُّ بهآئِک بَهىٌّ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ کُلِّه‏»

یعنى خدایا! تو را به همه زیبایى‏‌هایت که یک چیز بیش‏تر نیست و آن ذات مقدس توست، قسم مى‏‌دهم.»

زمانى هم داعى از عالم صفات و اسما به عالم خلق مى‏‌آید و نظر به فیض مقدس حق و به «کُنِ» رحمانى دارد. آن جا هم گاهى فقط اهل‏ بیت «سلام‌الله‌علیهم»، واسطه فیض و اسماى حُسْناى الهى را که در عالم خلق جریان دارد، مى‏‌بیند و مى‏‌گوید:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهائِکَ بابْهاهُ.»

خدایا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام توجهم به زیبایى عالم خلق توست خدایا! به حق پیغمبر اکرم «صلى الله علیه و آله و سلّم» تو را قسم مى‏‌دهم. در همان حال گاهى به اینکه همه این‏ها نور واحدند و از هر نظر، حتى از نظر علم، یکى‏‌اند، توجه مى‏‌کند.

«اوَّلُنا مُحَمّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ انَّهُمْ نورٌ واحِدٌ.»

در اینجاست که مى‏‌گوید:

«و کُلُّ بهائِک بَهى‏.»

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّه.»

خدایا! به درخانه‏‌ات آمده‏‌ام نظر به چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» دارم. خدایا! به حق چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» تو را قسم مى‏‌دهم.

گاهى هم به همه «کُنِ» رحمانى و همه فیض مقدس- و این که همه فیض مقدس مظهر صفات و اسماء خداست- نظر دارد، در این حالت مى‏‌گوید:

«خدایا! به درخانه‏‌ات آمده‏‌ام. به فیض مقدست قسم، و به آن وجودى که اوسع و ابهى از همه وجودهاست، تو را قسم مى‏‌دهم.»

یعنى: به حقیقت محمد «صلى الله علیه و آله وسلّم» تو را قسم مى‏‌دهم.

گاهى هم به عالم خلق با بساط وى توجه پیدا مى‏‌کند و مى‏‌گوید:

«خدایا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام. و به فیض مقدست، به «کُنِ» رحمانى‌‏ات تو را قسم مى‏‌دهم.»

یعنى:‌خدایا! به رحمت واسعه‏‌ات، در این عالم هستى که بسیط است تو را قسم مى‏‌دهم.

همه جملات دعا همین معنا را دارند. لذا تمام این احتمال‏‌ها، در جمله بعدى تا آخر دعا تکرار خواهد شد. بدین جهت نظیر چنین دعایى را نداریم.

  • تفنن در عبارت‏

دعاى سحر، از نظر تفنن در عبارت عالى است. اگر عرفا به این دعا، «دعاى مباهله» مى‏‌گویند و یا این که بزرگان، عرفا و اهل اللَّه، مثل استاد بزرگوار ما رهبر عظیم‌الشأن انقلاب عنایت خاصى روى این دعا دارند، براى این است که شما نمى‏‌توانید در کتاب‏‌هاى ادعیه، نظیر آن را از نظر فصاحت، بلاغت و تفنن در عبارت پیدا کنید.

در دعا، تکرار لازم است؛ تکرارى که دلنشین باشد. چرا قرآن تکرار زیاد دارد؟

زیرا کارخانه آدم‌سازى و کتاب اخلاق است و در کتاب اخلاق باید تکرار باشد.

چرا در دعاها تکرار زیاد است؟ زیرا دعا رابطه عبد با خدا است. عبد در مقابل خدا باید مرتب بگوید: «یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا ربِّ! یا ربِّ! یا ربِّ!»

خود این تکرار، لذت‏‌ها، حلاوت‏‌ها و طراوت‏‌ها دارد. اگر این تکرار، تفنّن در عبارت هم داشته باشد، خیلى بهتر است. لذت روى لذت و طراوت روى طراوت، نورٌ عَلى نور است.

دعاى سحر یک جمله بیشتر نیست و آن، این که:

«خدا! خدا! به در خانه‏‌ات آمده‏‌ام، به ذات مقدست تو را قسم مى‏‌دهم؛ خدا! خدا! به در خانه تو آمده‏‌ام و به حقیقت محمّدى و چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» تو را قسم می‌دهم؛ خدا! خدا! به درخانه‏‌ات آمده‏‌ام و به فیض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرینشت تو را قسم مى‏‌دهم.»

پس جمله:

«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ مِنْ بَهائِکَ بِابْهاهُ و کُلُّ بَهائِکَ بَهى‏، اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّه.»

توجه به عالم اسما، صفات، توجه به ذات مقدس و عالم خلق است و یا توجه به واسطه فیض، یعنى اهل‏ بیت «سلام‌الله‌علیهم» مى‏‌باشد.

  • تفاوت حالت‏‌هاى انسان‏

حالت‏‌هاى انسان تفاوت دارد. باید دید چه حالتى دارد و توسّلش به چیست؟

نکته‏‌اى که به شما مى‏‌گویم، این است که:

اگر انسان بتواند حالِ جمع الجمعى پیدا بکند، و در وقتى که توجه به ذات مقدس الهى دارد، هم به عالم اسما و صفات، هم به عالم خلق و هم به واسطه فیض توجه داشته باشد، خیلى عالى است. از این رو قطعاً امام باقر «سلام‌الله‌علیه»با آن حالت جمع الجمعى‏‌اش- که باید بگوییم مظهر «اللَّه» است- در وقت اداى این جمله‏‌ها حالت جمع‌الجمعى داشته است.

مى‏‌توان به طور طولى یا عرضى هر سه معنا را از جمله استفاده کرد؛ یعنى کسى که دعا مى‏‌خواند در وقت دعا به نحو طولى یا عرضى «استعمال شى در اکثر از معنا» بکند، هر سه احتمال و هر سه معنا را اراده بکند.

داعى اگر حالِ جمع‏‌الجمعى داشته باشد در آنِ واحد مى‏‌تواند به هر سه معنا توجه داشته باشد.

  • تذکر اخلاقى‏

اگر رابطه انسان با خدایش محکم شود این‏ها برایش آسان است. اگر انسان منغمر در عالم وحدت شد، دیگر این چیزها برایش آسان مى‏‌شود. عیب‌مان در این است که منغمر در عالم کثرتیم، از همین رو تا توجه به چیزى بکنیم از چیز دیگر غافل مى‏‌شویم. اما آن که منغمر در عالم وحدت است در آن واحد مى‏‌تواند توجه‏‌ها داشته باشد، و دیگر آن جا کثرت و تعیّنى نیست.

رابطه با خدا هر چه محکم‏تر باشد این حالات براى انسان، بهتر پیدا مى‏‌شود، و اولین توجهى که پیدا مى‏‌کند این است که به آن وجود حقه حقیقیه بسیط توجه پیدا مى‏‌کند. متوجه آن وجود جمع‏‌الجمعى مى‏‌شود و تشبهى هم به آن مى‏‌یابد.

در روایات مى‏‌خوانیم:

«الَصَّوْمُ لى‏ وَ انَا اجْزى‏ بِه»

روزه مال من است، پاداشش هم خود منم.»

جمله «پاداشش خود منم» یعنى چه؟ یعنى: اى روزه‌گیر! روزه از عبادت‏‌هایى است که تشبّه تو را به من خیلى مى‏‌کند و جنبه حیوانى را کنترل و بُعدِ معنوى را قوى مى‏‌کند. انسان اگر بتواند بُعدِ روحى را تقویت، و بُعدِ حیوانى را کنترل کند، و از آن مرکب و بُراق بسازد، مى‏‌تواند به جایى سفر کند که به جز خدا نبیند و نداند.

منبع : پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی مظاهری

منبع: همشهری آنلاین