هراس اجتماعی یکی از فراوانترین اختلالات روانی است که به صورت ترس و امتناع از رویارویی با دیگران بروز میکند. شخص مبتلا از این میهراسد که در مواجهههای اجتماعی نشانههای اضطراب از قبیل سرخ شدن صورت، لرزش دست و تغییر آهنگ صدا را بروز دهد.
در اکثر هراسهای مربوط به روابط بین فردی، یک یا چند ترس از موارد زیر را مشاهده میکنیم؛ ترس از ابراز وجود، ترس از انتقاد، ترس از صحبت در انظار عموم. اشخاص مبتلا عموماً دارای احساس بیکفایتی و در نتیجه دارای مشکلات در روابط اجتماعی و بین فردی هستند.
این افراد میکوشند با غرق کردن خود در امور کاری و مشغلههای فردی از مواجهه با دیگران بپرهیزند. نکته بسیار مهم در مورد این افراد آن است که هرگز به صورت واقعی در مورد مهارتها و استعدادهای خود اطمینان پیدا نمیکنند.
میزان هراس اجتماعی در مردها 5/1 و در زنها 5/ 2درصد گزارش شده است که موارد حاد با علائم افسردگی نیز همراه است.
در درمان هراس اجتماعی از داروهای ضد افسردگی به همراه درمانهای رفتاری-شناختی استفاده میشود. در درمان رفتاری-شناختی درمانجو به تدریج در موقعیتهای اجتماعی اضطرابزا به صورت ذهنی و تجسمی قرار داده میشود و درمانگر رفتار درست را به او میآموزد. به تدریج موقعیتهای تجسمی با موقعیتهای واقعی جایگزین میشود تا درمانجو حس اعتماد به نفس را در مواجهه با دیگران به دست آورد.
با وجود اعتبار و قابل دسترسی بودن، درمانهای رفتاری-شناختی وقتگیر و پرهزینه هستند. امروزه محیطهای مجازی کامپیوتری به عنوان یکی از تکنیکها در درمانهای رفتاری- شناختی مورد توجه بسیار قرار گرفتهاند. واقعیت مجازی (virtual reality) الگوی کاملی از تعامل بین انسان و کامپیوتر هستند که در آن کاربران تنها مشاهده گران بیرونی تصاویر صفحه نمایش نیستند بلکه یکی از اعضای فعال شخصیتهای مجازی در یک فضای سه بعدی مجازی هستند.
هرچند که تا کنون واقعیت مجازی عموماً برای واقعیتر کردن فضای بازیهای کامپیوتری بکار رفته است اما اکنون این دستاورد تکنولوژی در خدمت روان درمانی نیز قرار گرفته است.
فضای مجازی مورد استفاده در روان درمانی شرایط عادی و روزمره انسانها در موقعیتهای مختلف را شبیهسازی میکند. تصویر فرد درمانجو بوسیله دوربین دیجیتالی تهیه و زوج مجازی فرد به فضای مجازی منتقل میشود.
شخص درمانجو به عنوان شخصیت اول میتواند حرکت خود در فضای مجازی را کنترل و به تعامل با دیگر شخصیتهای مجازی بپردازد و در موقعیتهای مختلف به تمرین رفتار بپردازد.
موقعیتهای تمرینی از قبل با توجه به نوع هراس فرد توسط درمانگر انتخاب شده و عکسالعمل شخصیتهای ثانوی طرحریزی میشوند. درمانگر نیز در تمام مراحل میتواند در متن ماجرا به همراه درمانجو باشد و در صورت نیاز به مداخله بپردازد.
به این ترتیب شخص میتواند با همه افرادی که در مواجهه با آنها دچار هراس میشود، تمرین مراوده داشته و با توجه به نوع عکسالعمل آنها، رفتار خود را اصلاح نماید. شخص میتواند در دنیای مجازی با افراد به گونهای که خود میخواهد رفتار کند و ناگفتههای خود را با آنان درمیان بگذارد و واکنش منطقی آنان را مشاهده کند.
درمانگر به بیمار اجازه میدهد که در دنیای مجازی عامل باشد و خود تصمیم بگیرد که چه رفتاری را برای تطابق با موقعیتها انجام دهد. درمانگر با توجه به مشاهدات خود در مورد جلسات بعدی تصمیمگیری میکند و دستورالعملهای مناسب را در مواجهه با موقعیتهای هراسآور به درمانجو میآموزد و از او میخواهد که آموخته و تجربیات خود را در فضای مجازی به تدریج به فضای واقعی تعمیم دهد. نتایج تحقیقات نشان میدهد که عکسالعمل بیماران در فضای مجازی بسیار شبیه موقعیتهای واقعی است.
این شیوه درمانی نسبت به شیوههای سنتی دارای چندین ویژگی است. در استفاده از شیوههای تصوری و ذهنی درمانجو ممکن است نتواند موقعیتهای مورد نظر درمانگر را در ذهن متصور شود و یا درمانگر نتواند موقعیت مورد تصور بیمار را به درستی درک کند. در حالی که در فضای مجازی درمانجو و درمانگر هر دو دقیقاً شاهد یک چیز هستند.
تقلید از موقعیتهای هراسآور همیشه مقدور و قابل کنترل نیست. برای مثال کسی که از صحبت در جمع میهراسد ایجاد موقعیت تمرینی و کنترل آن چندان ساده نیست. شاید مهمترین نکته در این رابطه حفظ اسرار بیمار است. در این روش درمانی تنها درمانگر حضور دارد لذا حریم خصوصی بیمار حفظ شده بیمار بیشتر احساس امنیت میکند.
چندان دور نیست که فضای مجازی به صورت یکی از روشهای متداول روان درمانی در آید و یا شاید روزی آنچنان گسترش یابد که هر کس با توجه به نیاز خود بتواند یک کپسول نرمافزاری را از بازار خریداری و حداقل برخی از مشکلات روانی خود را درمان نماید.