ماجراهای محاصره شهر مرزی پاوه توسط مهاجمان مسلح ضدانقلاب و بهثمرنشستن تلاشهای مشترک نیروهای مردمی و محلی درکنار نیروهای نظامی در راه آزادسازی و جلوگیری از سقوط پاوه، خاطرات تلخ و شیرینی را از خیانتها تا جانفشانیهای صورت گرفته در این مقطع تاریخی به یادمان میآورد که امسال نیز مانند هر سال با مروری گذرا براین خاطرات قدمی هرچند کوچک در حفظ یاد و پاسداشت یکی از سرنوشتسازترین برهههای تاریخ پس از انقلاب کشور برمیداریم.
در سال 1358شهر پاوه و نقاط دیگر استان کردستان اعم از بخشهایی از کرمانشاه، مریوان، مهاباد و... در شرایط بحرانی بسیار سختی قرار گرفته بودند. نیروهای ضدانقلاب و احزاب چپ مارکسیستی آن روز، طرفداران رژیم سلطنتی و افرادی همچون پالیزان به همراه گروههایی از خارج کشور مثل عراق با 15هزارنیروی مسلحی که تدارک دیده بودند قصد داشتند تا با حمله به شهر پاوه و سایر شهرهای کردنشین و مرزی ضمن سرگرم کردن مردم این منطقه به اختلافات قدیمی و تجزیه قومیتهای ایرانی، مانع از رسیدن موج انقلاب اسلامی به منطقه شوند. در واقع شهر پاوه آخرین نقطهای بود که اگر سقوط میکرد نیروهای مهاجم میتوانستند ادعا کنند که کل مناطق کردنشین را در اختیار خود گرفتهاند.در روز 23مردادماه سال 58شهر پاوه در شرایطی به محاصره نیروهای ضدانقلاب درآمد که از امکانات لازم برای دفاع از تمامیت خود برخوردارنبود.
وجود تنها یک پاسگاه و ژاندارمری به همراه حداکثر 7یا 8 نفر ژاندارم، یک سپاه پاسداران 30نفره به فرماندهی شهید اصغر وصالی، بدون حضور نیروهای ارتشی و تعداد محدودی نیروی محلی با کمترین مهمات و اسلحه در برابر سپاه چند هزار نفری مهاجمانی قرار گرفتند که با حمایت ارتش عراق به انواع تسلیحات تجهیز و موفق شده بودند شهر پاوه را به محاصره خود درآورند. از سوی دیگر مردم پاوه که بهدلیل اعتقادات مذهبی و علاقه به امام راحل و انقلاب اسلامی اوضاع را خطرناک میدیدند آماده مقاومت و ایثارگری شدند و با تحصن در مقابل ساختمان تلگراف خانه این شهر از دولت و نخستوزیر وقت تقاضای نیروی کمکی کردند و از دولت خواستند که در چنین شرایطی آنها را به تنهایی رها نکند.
این درحالی است که قرار گرفتن در شرایط محاصره و بسته بودن راههای مواصلاتی زمینی بهویژه جاده پاوه - کرمانشاه توسط مهاجمان مسلح ضدانقلاب نهتنها امکان ارسال نیروهای کمکی نظامی به شهر پاوه را با مشکل مواجه ساخته بود بلکه ارسال مواد غذایی برای مردم پاوه نیز ممکن نبود.
تنها راه تردد نیروهای خودی در این منطقه، عمدتا از طریق هوا و توسط هلیکوپترهای یگان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی میسر بود هر چند همین تردد محدود هوایی نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی کاسه مانند پاوه که دور تا دورش را ارتفاعات کوهستانی دربر گرفته و همه این ارتفاعات نیز در اختیار ضدانقلابیونی قرار داشت که به توپهای قدرتمند ضدهوایی 23میلیمتری عراقی مجهز بودند، همواره در معرض خطر قرار داشت و جز در حد ضرورت تردد به این منطقه میسر نبود اما در همین شرایط دکتر مصطفی چمران از طرف دولت ماموریت یافت تا با حضور در شهر پاوه ابتدا سعی کند که مسئله را از طریق مذاکره با بزرگان منطقه حل و فصل کند.
به همین مناسبت در تاریخ 25مردادماه آن سال دکتر چمران به همراه سرتیپ فلاحی با هواپیما خود را به کرمانشاه رساندند و از آنجا هم با هلیکوپتر عازم پاوه شدند. هلیکوپتر آنها زیر رگبارگلوله با هر سختی که بود به زمین نشست تا از همان جا خود را به پاسگاه ژاندارمری و خانه سپاه پاسداران برسانند. چمران از همان ساعات اولیه حضورش در پاوه کار ارسال پیشنهاد به بزرگان شهر بهمنظور بررسی و مذاکره بر سر مسئله پاوه را آغاز کرد که البته با عدماستقبال آنها مواجه شد.
شب 26مردادماه تا به صبح برسد یک لحظه رگبار گلوله مهاجمان قطع نشد. نیروهای خودی با وجود تعداد اندک و تسلیحات محدود در شرایط بسیار نابرابری مقاومت کردند. بیسیم چی ژاندارمری از سقوط پاسگاه پاوه خبر میداد. دشمن خود را به 8-7متری پاسگاه رسانده بود. اتاق کار چمران زیر آتش قرار داشت. کلیه راههای ارتباطی ازجمله بیسیم دفتر کار چمران قطع شده بود. حتی یکی از رسانههای خارجی از شهادت دکتر چمران خبر داد و در میان رزمندگان و اطرافیان ایشان نگرانیهایی را موجب شده بود اما همزمان با طلوع آفتاب در روز 27مردادماه58 ، پخش فرمان امام خمینی (ره) با خود نوید خبرهای معجزهآسا و روزی افتخار آفرین در تاریخ کشور به همراه آورد.
موضوع از این قرار بود که نیمههای شب مهدی چمران برادر شهید مصطفی چمران با بغض و عصبانیت وضعیت بحرانی شهر پاوه را با مرحوم احمد آقای خمینی تلفنی مطرح کرد. ایشان نیز سحرگاهان خدمت امام رسید و مسئله را به اطلاع امام رساند. امام همان موقع یک فرمان محکم و بینظیر صادر میکنند که سرنوشت کشور و پاوه را تغییر میدهد.
در این فرمان امام برای نخستین بار از عنوان فرمانده کل قوا استفاده کردند و از این جایگاه به نیروهای ارتشی دستور دادند تا بدون فوت وقت و بدون نیاز به دستور مقام ارشد به طرف پاوه کردستان حرکت کرده و این شهر را از نیروهای دشمن پاکسازی کنند .حضرت امام (ره) همچنین تأکید کردند با متمردان برخورد انقلابی صورت خواهد گرفت. این فرمان ساعت 7صبح از رادیو ایران در سراسر کشور پخش شد. صلابت این فرمان هنگام پخش در شهر پاوه از یک طرف به نگرانی و از دست رفتن روحیه در جبهه ضدانقلابیون و فراری شدنشان منجر و از طرف دیگر باعث تشجیع تعداد اندک رزمندگان باقی مانده از جنگ پاوه شد. دکتر چمران نیز با استفاده از این شرایط با شجاعت تمام نیروهایش را برای پسگرفتن موانع قبلی توزیع کرد بهنحوی که تا ساعت 10صبح روز 27مردادماه همه ارتفاعات اطراف پاوه آزاد شد و دشمن گریخت و پاوه به شهر نور و شادی تبدیل شد.
بعد از ظهر آن روز بعد از اینکه هلیکوپترهای فراوان به همراه نیروهای زمینی از شهر کرمانشاه خود را به پاوه رساندند مردم جشن پیروزی و شکر و سپاس به درگاه الهی به جا آوردند. از همان سال اول تا به امروز طی مراسمی با حضور مقامات نظامی، انتظامی، استاندار، فرماندار و مردم انقلابی پاوه سالگرد آزادی پاوه پاس داشته میشود و از این روز بهعنوان روز ملی آزادسازی و شکست حصر پاوه به نیکی یاد میکنند.