روششناسی تحقیق
روش در برابر کلمه Method بهکار میرود که خود برگرفته از دو واژه یونانی meta و hodos است و از مجموع آن معنای "در جستوجوی مقصود" مستفاد میشود. در اصطلاح به مجموعهای از تدابیر، فنون، و ابزارها اطلاق میگردد که برای نیل به هدف هر تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد (9: ذیل "واژه"). با افزودن پسوند logy (logos یونانی)، به معنای مطالعه و شناسایی، کلمه Methodologyپدید آمده است که در فارسی روششناسی خوانده میشود و معنای آن مطالعه روشهایی است که برای کسب معرفت بهکار میرود. بنابراین، روششناسی را میتوان راهبردهای استفاده از روشهای گوناگون گردآوری دادهها همراه با حفظ حدّ مطلوب اعتبار و پایایی دانست (6: 345).
تاریخچه
از زمان ارسطو به بعد دو روش استدلال "از کل به جزء" یا قیاس، و "از جزء به کل" یا استقرا برای درک و فهم امور و پدیدهها رایج بوده است. در استقرا، پژوهنده با استفاده از تدابیر و فنون خاص به مشاهده و گردآوری دادهها درباره یک موضوع میپردازد و، پس از تجزیه و تحلیل یافتهها، فرضیهای را توصیف، تشریح، تأیید، یا رد میکند.
در استدلال قیاسی، از فرضیات یا نظریات موجود برای درک و کشف حقایق مربوط به موردی خاص استفاده میشود.
استفاده از روش قیاسی قرنها رایج بوده است، اما روش استقرایی از اواخر قرن شانزدهم (یا اوایل قرن هفدهم) و بیشتر تحت تأثیر افرادی چون فرانسیس بیکن، دیوید هیوم، و جان لاک مورد تأکید قرار گرفت. بهنظر بیکن، روش قیاسی نمیتواند همیشه محقق را در کشف حقایق یاری دهد، زیرا لازم است محقق به مشاهده و گردآوری اطلاعاتی درباره موضوع مورد پژوهش بپردازد تا با ویژگیهای خاص موضوع آشنا شود. بهنظر وی، تحقیق علمی چیزی جز کسب سلطه و اقتدار بر طبیعت برای بهبود زندگی نیست. همین تأکید بیکن بر استفاده عملی از معرفت علمی است که نگرش فلسفی وی را از ارسطو، که معتقد بود شناخت طبیعت فینفسه یک غایت است، متمایز میسازد. وی پیشنهاد کرد که مجموعهای از پیشینههای طبیعی و تجربی مربوط به یک علم خاص گردآوری شود؛ هنگامی که دادهها گردآوری شد و به حد نصاب مورد نظر رسید، باید با کنار نهادن روابط تصادفی (با استفاده از روش طرد و اخراج) به جستوجوی روابط ذاتی و اساسی میان پدیدهها پرداخت. بهنظر او، همین روابط ذاتی و اساسی موضوعی مناسب برای تعمیم یافتههای استقرا محسوب میشوند (7: 84-86).
- اختصاصی همشهری آنلاین: آشنایی با پژوهش و نهادهای پژوهشی
چگونگی استفاده از روش استقرا را جان استوارت میل در کتاب خود با عنوان >نظام منطق<[1] در سال 1843 ارائه کرد. وی "روش توافق"، "روش اختلاف"، "روش تغییرات همزمان"، و "روش باقیماندهها" را مهمترین روشهای اکتشاف قوانین علمی معرفی کرد. بهنظر او، در میان روشهای چهارگانه، روش اختلاف مهمترین آنهاست (7: 198-200).
با استفاده از روش استقرایی و با تأکید بر استفاده از علم برای بهبود کیفیت زندگی، پژوهشگران توانستند به نتایج علمی چشمگیری در رشتههای مختلف علوم در سدههای نوزدهم و بیستم دست یابند. این پیشرفتها به عوامل متعددی از جمله طول مدت پذیرش آنها بهعنوان رشته علمی در مراکز آموزش عالی یا نیاز کاربردی آنها در بخشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، و جز آن بستگی داشته است.
رویکردهای علمی
با در نظر گرفتن این نکته که هدف علم درک و فهم دنیایی است که در آن زندگی میکنیم، فعالیتهای علمی به سه گروه کاملا مرتبط با یکدیگر قابل تقسیم هستند؛ که عبارتند از: 1) توصیف وقایع و پدیدهها؛ 2) گروهبندی وقایع و پدیدهها؛ و 3) آشکارسازی روابط همیشگی میان پدیدهها (قوانین علمی) و تدوین نظریههایی که علل وقایع و پدیدهها را تبیین میکند و پیشبینی وقوع آنها را نیز میسّر میسازد. در رویکرد نخست، پژوهشگر رویدادها، اشیا، و پدیدهها را مورد پژوهش قرار میدهد و پس از مشاهده و اندازهگیری به شرح و توصیف آنها میپردازد؛ در دومین رویکرد، خصوصیات مشترک میان پدیدهها شناسایی میشود؛ و در نوع سوم، کشف مجهول و یافتن روابط همبستگی، پیوستگی، یا علت و معلولی میان متغیرها مورد نظر است، تا از این طریق، دستیابی بهنظریهها و قوانین علمی میسّر گردد.
هدف اصلی این رویکردهای سهگانه دستیابی به آرایی است که برای همیشه یا برای مدتی نسبتآ طولانی، تا هنگامی که خلاف آنها مشخص نشده، از خصوصیات منطقی بودن، کلی بودن، و قابل اثبات بودن برخوردار بماند.
برای دستیابی به اندیشههای علمی با این رویکردهای سهگانه در رشتههای گوناگون، کاربرد فنون و تدابیر خاصی ضروری است. این فنون و تدابیر که با عنوان "روشهای علمی" از آنها یاد میشود، به تناسب موضوع پژوهش و رویکرد خردگرایانه یا طبیعتگرایانه پژوهشگر، از یکدیگر متمایز میشوند (45:1-47).
رویکرد خردگرایانه بر این اصل استوار است که متغیرهای تشکیلدهنده یک فرایند پیچیده را میتوان مستقل از یکدیگر بررسی کرد. سه ویژگی این رویکرد تلخیصپذیری، تکرارپذیری، و ابطالپذیری است که در علوم تجربی مصادیق فراوانی دارد. بهطور مثال، محتوای نظریه انیشتین در فرمولی کوتاه تلخیص شده، قابلیت تکرار دارد، و در آزمون ابطالپذیری کامیاب بوده است.
در رویکرد طبیعتگرایانه، تقسیم یک پدیدار پیچیده به اجزا و مطالعه هریک از آنها، الزامآ ما را به شناخت کامل آن پدیدار نمیرساند. افزون بر این، "مورد مشاهده" و "مشاهدهگر" بر یکدیگر اثر میگذارند و ارزشهای پژوهشگر بهنحوی فرایند پژوهش را تحت تأثیر قرار میدهد. به بیانی دیگر، چگونگی عنصر "مورد مشاهده" به تفسیر افراد و ذهنیت آنان بستگی دارد. کنترل این موارد، بهویژه در پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی نقش تعیینکنندهای دارد و روشهای علمی تحقیق به تأثیر این موارد بر دادههای گردآوریشده، تجزیه و تحلیل آنها، و نتیجهگیری توجه دارند.
کاربرد هریک از دو رویکرد به گروهی خاص از روشهای تحقیق علمی منجر میشود. رویکرد خردگرایانه دادههای کمّی و رویکرد طبیعتگرایانه دادههای کیفی را مورد توجه قرار میدهد. در تقسیمبندی سنتی، روشهای کمّی به سه گروه پژوهشهای تاریخی، پیمایشی، و تجربی تقسیم میشود.
الف. پژوهش تاریخی
در این نوع پژوهش، برای شناخت شرایط، وقایع، و مسائل گذشته با مراجعه به اسناد و مدارک، اطلاعات مورد نظر گردآوری میشود و پس از مطالعه شواهد و مدارک قضیهای تاریخی توصیف و تحلیل میگردد. برخی روششناسان مطالعه اسناد و شواهد موجود را ـ صرف نظر از طول عمر آنها ـ نوعی مطالعه تاریخی میدانند. با این تعبیر، رایجترین روش کمّی در مطالعات تاریخی روشتحلیل محتوا است. در این روش، اجزای تشکیلدهنده اسناد، مثلا فراوانی واژهها، سبک و طرز بیان، معانی واژهها، محتوای اندیشهها، و جز آن مورد بررسی قرار میگیرد. با این روش میتوان به مطالعه تحول واژگان ادبی، سیاسی، و اجتماعی در دورههای مختلف یا با تعیین میزان تکرار کلمهها به سبک نویسنده پی برد و از طریق نوع واژگان و شیوه کاربرد آنها اندیشه نویسنده یا گوینده را آشکار کرد. مطالعه آمارها یا آثار برجایمانده از فعالیتهای گذشته را نیز میتوان نوعی مطالعه تاریخی بهحساب آورد. روشهای کتابسنجی برای شناسایی الگوهای رفتاری محققان، نویسندگان، و استفادهکنندگان از کتابخانه، آثار برجای مانده از رفتارهای گذشته را مورد مطالعه قرار میدهد. این روش که از امتیاز ویژه غیر واکنشی بودن برخوردار است در رشته کتابداری و اطلاعرسانی کاربردهای فراوان داشته است.
در این روش، سه گروه اسناد مورد استفاده قرار میگیرند، که عبارتند از: انتشارات، گزارشهای آماری، و استنادها. مطالعه بردفورد، ساموئل کلمنت و لوتکا* دو الگوی کلاسیک از کاربرد آثار برجای مانده از فعالیتهای انتشاراتی محققان و نویسندگان است (8: 291-324). آمار تعداد دفعات و نوع کتابهای بهامانترفته، تعداد و نوع پرسشهای مطرحشده در میز امانت، تعداد و نوع مراجعان به کتابخانه، ساعات مراجعه به کتابخانه، و گروههایی که در ساعات مشخصی به کتابخانه میآیند نیز نوعی مطالعه کمّی فعالیتهایی است که در گذشته انجام گرفته است. روش تحلیل استنادی بر این پیشفرض متکی است که منابعی که در نوشتن کتابها و مقالات مورد استفاده قرار گرفتهاند معرّف مناسبی برای الگوی استفاده از کتابها و مجلات است. این روش بر آن است که به شبکه بههم پیوستهای از افراد و نوشتههای مرتبط و در عین حال مهم یک یا چند رشته دست یابد (3: 40-47).
ب. پژوهش پیمایشی
این روش برای آگاهی از دیدگاهها، باورها، و رفتار افراد مورد استفاده قرار میگیرد و بر اساس دادههای بهدستآمده از پرسش کتبی یا شفاهی به مقایسه واقعیتها، تعیین میزان همبستگی یا پیوستگی، یا اشتراک و افتراق آنها میپردازد. استفاده از پرسشنامه، مصاحبه، و مشاهده سه شیوه اصلی گردآوری اطلاعات در مطالعات پیمایشی است.
ج. پژوهش تجربی
در این روش، محقق بهنحوی در پدیدهها و وقایع مداخله میکند تا، از این طریق، رابطه علت و معلولی میان دو یا چند متغیر را مطالعه کند. این عمل معمولا در قالب یکی از شش طرح تجربی رایج انجام میگیرد (4: 86-95). سه طرح اول با مشخصات زیر: 1) طرح تکگروهی، مداخله، و پسآزمون؛ 2) طرح تکگروهی، پیشآزمون، مداخله، و پسآزمون؛ و 3) طرح دو گروهی ـ آزمودنی و گواه ـ یک مداخله، دو پسآزمون گرچه کاربرد فراوان دارند، چون محقق برعواملی مانند تأثیر زمینه قبلی، تأثیر تغییر در وضعیت آزمودنی حین آزمون، و جز آن کنترلی ندارد یا کنترل بسیار محدود است از ارزش علمی قابل توجهی برخوردار نیستند و نمیتوان با اطمینان اعلام کرد که نتایج فقط بهسبب مداخله بوده است. این سه طرح را طرحیهای پیش آزمایشی مینامند.
سه طرح دیگر با نام طرحهای حقیقی دارای مشخصات زیرند: 4) طرح دو گروه آزمودنی و گواه، دو پیشآزمون، یک مداخله، دو پسآزمون؛ 5) طرح دو گروه آزمودنی و گواه، برگزیدهشده با نمونهگیری، دو پیشآزمون، یک مداخله، دو پسآزمون؛ و 6) طرح چهار گروه (دو گروه آزمودنی دو گروه گواه) برگزیدهشده به روش تصادفی، یک پیشآزمون به یک گروه آزمودنی، یک مداخله (به هر دو گروه آزمودنی) پسآزمون (از هر دو گروه آزمودنی)، پیشآزمون از یک گروه گواه، پسآزمون (از هر دو گروه گواه).
سنجش و ارزیابی
زمانی که متغیرهای کیفی (مثلا با استفاده از پرسشنامه یا مصاحبه) گردآوری میشوند دو مفهوم روایی و پایایی از اهمیت برخوردارند. روایی به این نکته توجه دارد که وسیله اندازهگیری همان چیزی را که محقق در پی اندازهگیری آن است اندازه بگیرد (44:2)؛ و پایایی وسیله اندازهگیری به ثبات، همسازی، و هماهنگی درونی آن میاندیشد. پایاترین وسیله اندازهگیری آن است که از کاربرد مکرر آن نتایج صددرصد واحدی بهدست آید (47:2).
اعتبار درونی به این طریق سنجیده میشود که متغیرهای مستقل دستکاری میشوند و تأثیرشان بر متغیرهای وابسته مطالعه میگردد، هدف محقّق حصول اطمینان از صحّت یک رابطه علّی است. به عبارت دیگر، مراد از اعتبار درونی آن است که تغییر ایجادشده در متغیر وابسته منحصرآ از تغییر حاصلشده در متغیر مستقل باشد (24:5). در مجموع میتوان گفت که استفاده از این ملاکهای سنجش و معیارهای محتمل دیگری که ممکن است بهکار روند بهدست آوردن اطمینان نسبی نسبت به نتایج پژوهش است.
مآخذ:
1) بازرگان، عباس؛ مرادی، نعمتالله. "روش مطالعه موردی و کاربرد آن در تعلیم و تربیت". فصلنامه علمی و پژوهشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی (دانشگاه تهران). س. اول، 2 (1374): 45-47؛
2) دیانی، محمدحسین. روشهای تحقیق در کتابداری. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1369؛
3) همو. "کتابسنجی". نشر دانش. دوره سوم، 2 (1361): 40-47؛
4) سیف نراقی، مریم؛ نادری، عزتالله. روشهای تحقیق در علوم انسانی با تأکید بر علوم تربیتی. ]بیجا: بینا[، 1359؛
5) شکرکن، حسین. "اعتبار درونی و اعتبار نتیجهگیری آماری پژوهشهای آزمایشی و شبه آزمایشی". مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران. س. اول، 3 (1368): 1-27؛
6) گلریز، جک دی. "انگارههای فلسفی پژوهش"، در رونالد پاول. روشهای اساسی پژوهش برای کتابداران. ترجمه نجلا حریری. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، مرکز انتشارات علمی، 1379، ص 345؛
7) لازی، جان. درآمدی تاریخی به فلسفه علم. ترجمه علی پایا. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362؛
8) میرشمسی، شهرزاد. "قانون بردفورد و کتابسنجی". فصلنامه کتاب. دوره اول، 2 و 3 (1369): 291-324؛
9) Runes, Dagobert. Dictionary of Philosophy. S.V. "Methodology".