چین میزان بودجه علمیاش را به شدت افزایش داده است و اکنون پس از آمریکا بیشترین تعداد مقالات علمی در جهان را منتشر میکند. اگر سرخط اخبار را بخوانید ممکن است به این فکر بیفتید که چین در شرف پیشی گرفتن از غرب است. اما پیشرفت علمی چین را نمیتوان تضمینشده دانست.
مصاحبهها با دانشمندان چینی که در غرب کار میکنند، به علاوه دادههای "سازمان همکاری اقتصادی و توسعه" (OECD) و برخی از پیشروترین آکادمیهای علوم در جهان نشان میدهد که نگرشهای محدودکننده سیاسی و فرهنگی هنوز برای رشد علمی در چین مانع ایجاد میکند. دانشمندان میگویند همکاریهای بینالمللی در زمینههای علمی از درون چین برایشان سختتر است.
تجربه دلیانگ چن که حرفه علمیاش در چین را در اوائل دهه 1980 آغاز کرد، هم دقیقا همین است. او پس از آنکه در اواخر دهه 1980 بورسیهای مطالعاتی در آلمان به دست آورد، چند سالی به چین بازگشت اما بعد یک فرصت شغلی در سوئد پیدا کرد، و اکنون در دپارتمان علوم زمین دانشگاه گوتنبرگ مقام استادی دارد اما او هنوز پیوندهای مستحکمی با جامعه علمی چین دارد و تا سال 2008 برای 6 سال مدیر علمی "مرکز هواشناسی پکن" بود.
او میگوید از دیدگاه صرفا علمی کار کردن در زمینههای علمی در چین، به خصوص به علت بودجههای پژوهشی دست و دلبازانه بسیار عالی است.
اما به نظر او پیشبینیها درباره اینکه چین در 20 سال آینده از لحاظ علمی از آمریکا پیشی خواهد گرفت، بیش از حد خوشبینانه است. عوامل گوناگون از فقدان دانشکدههای خوب که افراد استطاعت مالی رفتن به آن را داشته باشند تا کیفیت بد هوا و غذا هنوز بسیاری از دانشمندان را از چین دور نگه میدارد. از این مهمتر رویکرد چین نسبت به تفکر آزاد و دنبالهروی از مقامات پیشرفت علمی آن را دچار اشکال میکند.
ابه خانه برگرد
یک گزارش جامعه سلطنتی (آکادمی ملی علوم بریتانیا) درباره چشم انداز علم در جهان در سال 2011 نشان داد که 70 درصد از 1.06 میلیون چینی که در فاصله سالهای 1978 تا 2006 در خارج تحصیل کردهاند، به کشورشان بازنگشتهاند. دانشمندان میگویند این نسبت اکنون کاهش پیدا کرده است، اما تخمین میزنند که همچنان نیمی از تحصیلکردگان در خارج به چین باز نمیگردند.
پکن سعی کرده است که این وضعیت را تغییر دهد. "برنامه هزار استعداد" دولت چین که در سال 2008 آغاز شد، 600 دانشمند چینی و خارجی را با وعدههایی که به توصیف نخست وزیر چین، ون جیابو شامل" سیاستهای حامی استعدادها از لحاظ در اختیار گذاشتن مسکن، مراقبت پزشکی و تحصیلات فرزندان" است، قانع کرده است که به چین بازگردند.
چن میگوید این برنامه برای شروع خوب است، اما بزرگترین چالش در همه این برنامهها جذب کردن کسانی است که علاقمند باشند به طور دائمی در چین بمانند.
"همه چیز با مسئله دستمزد که کانون بسیاری از این برنامهها است، حل نمیشود. به نظر من چنین طرز تفکری کمی سادهدلانه است."
OECD تخمین میزند که چین سالانه حدود 154 میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه میکند؛ این بودجه تحقیقاتی که در یک دهه قبل فقط 30 میلیارد دلار بود و در سالهای اخیر رشد شتابانی پیدا کرده است. اما این مقدار هنوز فقط نصف 300 میلیار دلاری است که اتحادیه اروپا صرف تحقیقات میکند و فاصله زیادی تا 400 میلیارد بودجه تحقیقاتی در آمریکا دارد.
سرمایهگذاری چین در این زمینه شروع به بازدهی کرده است. بر اساس گزارش آکادمی ملی علوم بریتانیا چین از لحاظ شمار پژوهشهای علمی منتشر شده از بریتانیا پیشی گرفته و در مقام دوم جهان قرار گرفته است، و ممکن است در سال آینده مقام اولی را از آمریکا هم بگیرد.
شمار موارد ثبت اختراعات به سرعت در حال افزایش است. بر اساس دادههای اداره ثبت نشان تجاری و اختراعات آمریکا، در سال 2009 چین 1655 اختراع به ثبت رسانده است، در حالیکه در 1989 و 1999 این رقم به ترتیب فقط 52 و 90 مورد بود.
و به گزارش OECD نسبت فارغالتحصیلان دکترای علوم و مهندسی که در دانشگاههای چین تربیت شدهاند به بالای 55 درصد رسیده است که با بهترین میزانها در کشورهای عضو OECD رقابت میکند.
گستردگی بدون کیفیت
اما همانطور که چن میگوید فقط مسئله پول مطرح نیست. به دانشمندان چینی مزایای فوقالعادهای برای انتشار مقاله داده میشود- پول معادل چندین سال حقوق برای مقالهای که به جورنالهای دانشگاهی معتبر بینالمللی راه یابد. دانشمندان چینی در غرب معتقدند که این کار باعث میشود تلاشهای پژوهشی بیشتر معطوف کمیت شود تا کیفیت، و رشتهای از رسواییهای زیانبار ناشی از سرقت مقالات دیگران و ساختن دادههای تقلبی نتیجه این سیاست است و هنگامی درباره شمار فراوان مقالات علمی چینیها تعمق بیشتری میشود، به دیدگاهی متفاوت میرسیم.
ممکن است شمار مقالات منتشر شده چینیها فراوان باشد، اما شمار مقالاتی که در جورنالهای معتبر مانند نیچر و ساینس منتشر شدهاند، فاصله زیادی با رقبای غربیشان دارد. چین همچنین در مقالاتی که ناشی از همکاریهای بین المللی هستند، کمتر مورد استناد قرار میگیرد.
در مقام مقایسه، آمریکا 473000 مقاله یا 1.6 مقاله به ازای هر 1000 نفر منتشر کرده است. بیش از نیمی از این مقالات در جورنالهای معتبر منتشر شدهاند. این رقم درباره بریتانیا 134000 مقاله، یعنی 2 مقاله به ازای هر 1000 نفر با انتشار بیش از نیمی از مقالات در جورنالهای معتبر است.
سوئد کوچک که حدود 1.5 میلیارد دلار در سال صرف توسعه و تحقیق میکند، حدود 4 مقاله به ازای هر 1000 نفر تولید میکند؛ بیش از نیمی از این مقالات در جورنالهای معتبر منتشر شدهاند.
بر اساس گزارش OECD پنجاه دانشگاه در جهان که از لحاظ انتشار مقالات بهترین کارکرد را دارند، در چند کشور معدود متمرکزند.
جای تعجب نیست که آمریکا با قرار داشتن 40 دانشگاه از این 50 دانشگاه اول در انتشار مقالات در حوزههای متفاوت در راس سایر کشورها قرار بگیرد. چین فقط شش دانشگاه جزء 50 دانشگاه اول در زمینه داروشناسی، سمشناسی و داروسازی، به علاوه دانشگاه علوم و تکنولوژی هنگکنگ در میان بهترین دانشگاهها در زمینه علوم کامپیوتر، مهندسی و شیمی را دارد.
تاثیر فرهنگ
دانشمند علوم محیط زیستی، پنگ گونگ، میگوید عامل عمده مانع پیشرفت علمی چین سابقه فرهنگی آن است.
گونگ در دانشگاه تسینگوآ در چین و دانشگاه کالیفرنیا در برکلی دارای پست است. او در ماه ژانویه امسال در نوشتهای صریح در جورنال نیچر این بحث را مطرح کرد که علم چینی بر فرهنگی استوار است که مانع کنجکاوی و همکاری است.
او نوشت: "دو ژن فرهنگی در طول نسلهای روشنفکران چینی از 2000 سال پیش منتقل شدهاند. اولین آنها افکار کنفوسیوس است که میگوید روشنفکران باید به مقامات دولتی وفاداری باشند. دومین میراث نوشتههای چوانگ تسه (فیلسوف تائویسم) است که میگوید یک جامعه متوازن از خانوادههای مجزا تشکیل شود تا از تبادل و تعارض جلوگیری شود، و ابزارهای فنی را حقیر میشمارد تا از حرص و آز جلوگیری کند."
گونگ استدلال میکند فقدان همکاری و تقسیم نادرست نیروی کار به ایجاد گروههای پژوهشی کوچک انجامیده است که تجهیزات گرانقیمت را دوباره میخرند، همان تجزیه و تحلیلها را دوباره انجام میدهند از در اختیار گذاشتن یافتههایشان با گروههای دیگر اکراه دارند. نتیجه اتلاف وقت، پول و کار است."
کونگ کائو، محقق سیاست علمی چین در دانشگاه نانینگهام در بریتانیا میگوید رقابت شدید نیز به پیامد ناخواسته عدم استفاده از استعدادهای مقیم خارج منجر شده است. کائو میگوید دانشمندان چینی در رده های بالا اغلب از رقابتی که ممکن است مقام آنها را تهدید کند، میهراسند.
کائو میگوید: "در گذشته این ردههای بالایی افراد مستعد را کنار میگذاشتند."
او معتقد است که چین نیاز به افزایش بودجه علمی در پژوهشهای پایه دارد که بنا به تخمین او در حال حاضر تنها 5 درصد اعتبارات را تشکیل میدهد، و فاصله زیادی با بودجه طرحهای توسعهای دارد که بر کاربردهای تجاری متمرکزند.
او استدلال میکند که چین نیاز به شفافیت بیشتر در نحوه اعطای اعتبارات پژوهشی، سیستم بهتر بازبینی بوسیله کارشناسان مستقل و اعمال نفوذ مستقیم کمتر دارد.
از آینده نترسید
افرادی که در اروپا در در دفاع از صرف پول برای علوم در اروپا فشار میآورند، میگویند چین هنوز میتواند چیزهایی را به غرب بیاموزد. بحران بدهیهای دولتی در اروپا که دولتها در سراسر اروپا واداشته است تا بودجهها را کاهش دهند، به گفته ماری گوگاگان - کین، عضو کمیسیون نوآوریهای پژوهشی و علوم اروپا، باعث بروز "وضعیت اضطراری در زمینه نوآوریها" شده است.
او در یک سخنرانی گفت: "تقریبا همه دولتهای عضو کارکردشان از لحاظ نوآوریها را بهبود بخشیدهاند. با این حال پیشرفت در این زمینه در سراسر اروپا همگون نیست و سرعت رشد در این زمینه هنوز کندتر از آن است که اروپا را به آمریکا برساند که در زمینه نوآوریها مقام اول را دارد."
"در حالیکه چین دارد فاصله خود را با ما کم میکند، بدون تلاشی هماهنگ ما در معرض خطر عقب افتادن بیشتر در این زمینه هستیم."
کارشناسان دیگری هم هستند که معتقدند پیشرفت چین در این زمینه را نباید عاملی تهدیدکننده شمرد.
مارتین پولیاکوف، عضو جامعه سلطنتی و یکی از نویسندگان گزارش علمی 2011 این جامعه میگوید: "پیشرفت چین در این زمینه باعث میشود که شمار بیشتری از افراد به پژوهش علمی بپردازند و آنان جای پژوهشگران دیگر را نمیگیرند."
"رشد علم در چین را نمیتوان با تولید زیپ در چین مقایسه کرد. شمار شلوارهای در جهان که به زیپ نیاز دارند، محدود است، اما بازار علم محدودیتی ندارد."
پولیاکوف میگوید با توسعه تواناییهای علمی در چین، جنبههای معینی از علم را میتوان از غرب به شرق منتقل کرد. برای مثال یکی از همکاران پولیاکوف مگسهای سرکه را به چین فرستاده بود تا توالی ژنهای آنها با قیمت پایینتری در آنجا تعیین شود.
او میگوید چالشی که کشوری مانند بریتانیا با آن مواجه است این است که شمار فراوان دانشمندان خارجیاش را حفظ کند.
پولیاکوف میگوید: "در طول چند سال گذشته شمار دانشمندان خارجی شاغل در بریتانیا در حال افزایش بوده است؛ شرایط برای انجام کار علمی در اینجا مناسب است. در صورت تغییر شرایط این دانشمندان ممکن است به کشور زادگاهشان بازگردند یا به کشور خارجی دیگری بروند."
دانشمندان دیگر توجه چندانی به مرزهای ملی ندارند- وضعیتی که از دیدگاه پولیاکوف یک مزیت است. او یادآور میشود که شصتمین سالگرد تولدش را با همکارانی که از 25 ملیت گوناگون بودند، جشن گرفته است.
او میگوید: "به نظر من به طور کلی باید از مشارکت چین در زمینههای علمی استقبال کرد و نباید از این وضعیت ترسید."