فارغ از صدق و کذب ماجرا که قطعا نویسندگان روزنامه مذکور باید برای آن مدارکی هم داشته باشند، این موضوع با انکار جامعه پزشکی مواجه شده، بهطوری که دبیر انجمن نفرولوژی ایران موضوع را بهشدت تکذیب کرد و گفت پیوند اعضا در بیمارستانهای دولتی رایگان انجام میشود و امکان دلالی پیوند اعضا به هیچوجه در کشور وجود ندارد.
به گزارش مهر، دکتر محسن نفر خواستار برخورد با این رسانه شد و اضافه کرد: امکان دلالی پیوند اعضا به هیچوجه وجود ندارد برای پیوند عضو ابتدا باید از خانواده فرد دچار مرگ مغزی، رضایت گرفت و به بیمار تعیین شده آن را پیوند زد و انتخاب بیمار و انتقال عضو پیوندی فقط با نظارت وزارت بهداشت انجام میشود.
این تنها واکنش به این گزارش نبود، دکتر سیداحمد تارا، مدیر اداره کل مدیریت بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت نیز گفت: برای امر پیوند عضو ازجمله پیوند عضو مرگ مغزی حداقل 50نفر دخیل هستند. برای یک پیوند عضو تمام وزارتخانه درگیر میشود و آنقدر بوروکراسی این کار زیاد است که بیشتر مواقع این بیماران نیازمند عضو پیوند هستند که از ادامه راه خسته میشوند.
داریوش آرمان دبیر هیأت مدیره انجمن حمایت از بیماران کلیوی مخالفت چنین گزارشی است، او گفت: قاچاق آسان عضو بدن انسان، حداقل در جامعه حال حاضر ایران امکان ندارد چه برسد به فردی که خیلی راحت در رسانهای این ادعا را داشته باشد که میتواند همه اعضا ازجمله کلیه و قلب را بخرد و بفروشد! همچنین تمام فهرست بیماران و اهداکنندگان کلیه با تدابیر ویژه و محرمانه در اختیار انجمن است و قابل دسترسی نیست. اگر هم واقعا دلالی به هر ترتیبی دسترسی داشته است، دادستان کل کشور بهعنوان مدعیالعموم ورود کند.
دکتر کتایون نجفیزاده، رئیس شبکه فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز معتقد است که دلالی که از وی گزارش تهیه شده یا مشکل روانی دارد یا دروغگو است.چندی پیش بیبیسی گزارشی در مورد تجارت پرسود و مخفیانه اعضای بدن در چین منتشر و اعلام کرد که سیستم این تجارت غیرقانونی آنقدر عریض و طویل و پیچیده است که مشتریان پولداری در چین را نیز پوشش میدهد.
تهیه این گزارش در روزنامه مذکور پرده از تجارت غیرقانونیای برداشته است که میتواند شروع فرایند رفع معضل باشد. صرفا انکار وجود چنین افرادی با چنان مهارتهایی در یافتن بیمار و خریدن پزشک و استخدام پرسنل حرفهای منجر به حل مسئله نیست. یادمان نرود وقتی رسانهها در مورد بیماری که در مزارع اطراف تهران رها شده بود گزارش تهیه کردند، در ابتدای امر مسئولان همه از در انکار وارد شدند و اصرارها و پیگیریهای رسانهها بود که منجر به افشای حقیقت شد.
در نتیجه همان تلاشها بود که وزارت بهداشت با عاملان آن اشتباه برخورد قانونی کرد. بهتر است در این مورد نیز پیش از انکار ببینیم آیا واقعا امکان چنین خطایی در جامعه پزشکی وجود دارد. قدر مسلم این است که تجارت کثیف اعضای بدن در همه جای دنیا وجود دارد و از قضا مشتریان پولداری هم دارد. لذا به جای انکار حقیقت که فقط به پاک کردن صورت مسئله منجر میشود به فکر مقابله با آن باشیم.