خشک و سرد، با خندههای دیپلماتیک و رک و بیپرده به همه سؤالها جواب میداد. مثل کسانی حرف میزد که پشتشان به جایی گرم است و از هیچ کسی هم نمیترسند.
حرفهایش به گونهای بود که انگار میخواست از این وضعیت رها شود. وقتی از او پرسیدیم که میخواهد داستان شادمهر عقیلی را دوباره تکرار کند، لحنش عوض شد و گفت: «من اینجا زندگی میکنم، من عاشق ایران هستم».
- پس چرا با هیچ کس کنار نمیآیی؟
مثلا با کی؟
- صداوسیما.
من مشکلی با آنها ندارم. به نظر من صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی و متعلق به همه مردم، وظیفه دارد که همه نوع موسیقیای – اما از نوع سالمش – را پخش کند.
- موسیقی سالم از نظر تو چه نوع موسیقیای است؟ این قضیه خیلی نسبی است. ممکن است از نظر تو یک نوع موسیقی سالم باشد و به نظر کس دیگری نه.
خب، این موضوع به بررسی و ممیزی بهروز احتیاج دارد. اولین اتفاقی که میتواند بیفتد این است که حداقل مدیری وجود داشته باشد که در موسیقی پاپ، به طور 100 درصد سررشته داشته باشد. برای من یک مدیر را نام ببرید که در مصاحبهای گفته باشد به موسیقی پاپ علاقهمندم.
من که تا به حال نشنیدهام. من هم نسبت به موسیقیای که 15 سالهها گوش میدهند، بیگانهام. سعی میکنم خودم را به روز کنم. به نظرم باید چهارچوب کیفیتیای برای آثار مختلف گذاشته شود. یک کارشناس باید درباره کیفیت تولید و نوع اثرگذاری کلام نظر بدهد.
باید فضای جامعهشناختی روز را بشناسد. در اروپا و آمریکا هم، ممیزیهایی برای موسیقی اعمال میشود. میگویند این کلام برای سیاست امروز جامعه ما اشتباه است. درست است که خط قرمزها متفاوتند ولی وجود دارند؛ نه مثل خیلی وقتها که از مدیر مربوطه مشکل کارم را جویا میشوم ولی جوابی نمیگیرم.
شاید خودش هم نمیداند! من میگویم دیدگاهها باید فنی باشد، نه اعمال نظر شخصی، چهارچوب شعر اشتباه نباشد، قافیه درست باشد و اگر هم قرار است غلط باشد توجیهی برایش وجود داشته باشد و خواننده هم تحریر درستی داشته باشد. مدیران باید این مسائل را تشخیص بدهند. من هم قبول ندارم که هر نوع موسیقیای در کوچه و خیابان منتشر شود و مردم انتخاب کنند.
- اینجوری به قضیه نگاه کنیم. مثلا اگر قرار باشد تو این مدیر باشی، خیلیها از محدوده ممیزیات اخراج میشوند چون سلیقهات – همانطور که خودت میگویی – با خیلی از این آثار نمیخواند!
خب، سلیقهای کار کردن اشتباه است. اگر این پیشنهاد به من ارائه شود، من به هیچ وجه این پست را نمیپذیرم چون مجبورم سلیقهای عمل کنم. من خوانندههایم را هم سلیقهای انتخاب کردم. حتی موزیسینهای خوب زیادی پیش من میآیند و من به آنها میگویم که من این کار را دوست ندارم. دلیلی ندارد که موفق نشوی اما من دوست ندارم.
- اصلاً ما چنین مدیری داریم؟ داریم درباره فضای امروز ایران صحبت میکنیم.
من به این موضوع فکر نکردهام. احتیاج به بررسی دارد. ولی قطعا یک نفر نمیتواند این مسئولیت را بر عهده بگیرد. من به عنوان یک آدم معترض، فقط میتوانم بگویم که استعداد در این مملکت خیلی زیاد است و از این استعدادها باید استفاده شود، نه اینکه ایرانیها بروند در آمریکا و اروپا عضو بهترین گروههای موسیقی شوند. همین اعضای گروه system of Adown، ایرانیاند؛ گروه دیپ دیش و خیلی دیگر از استعدادهای موسیقی. به نظر شما اوضاع متفاوت نمیشد اگر این موزیسینها در ایران فعالیت میکردند؟ خیلی آدمهای بااستعداد هستند که کارشان بدون پشتوانه، پخش و تولید میشود و نمیفروشد و استعدادشان کور میشود.
- این جوان اگر بخواهد کارش از تلویزیون یا رادیو پخش شود چه کار باید بکند؟
بدون ارتباط، کار خیلیخیلی سختی است. تقریبا میشود گفت محال است. من از بیرون شاهد ماجرا هستم. خیلی از وضعیت سازمان مطلع نیستم و فرآیندی که در این مسیر باید طی شود. چون دیدم که سازمان علاقهای به پخش موسیقی خیلی خوب ندارد، من هم به سمتش نرفتم. این چند همکاری معدود هم بنابه دعوت دوستان بوده.
- اما تو در حالی که وارد سیستم شده بودی، به مجموعه پشت کردی. حرفهایی زدی که فقط به ضرر شخص خودت بود.
به قول تو، جریانی را شروع کردم که به خاطر یک عده دیگر، ممکن است فید شوم. اما من به قضیه اینجوری نگاه نمیکنم. ببینید فریدون بدون هیچ کلیپی، موفق شده. در دنیا چنین چیزی نمیبینیم. موسیقی بدون ویدئو و تبلیغات اصلا نمیتواند همهگیر شود. میگویند 80درصد قضیه کلیپ است و فقط 20 درصد خود آهنگ. من قصد داشتم با این حرفها نگاه جدیدی وارد تلویزیون شود اما ظاهراً دیدگاه مدیران نسبت به موسیقی پاپ خوب نیست. شاید صحیح نباشد که بگویم اما موسیقی پاپ انگار بچه حلالزاده نیست.
- آیا به نظر تو موسیقی پاپ در صدا و سیما مهجور مانده؟
مدیران ما علاقهای ندارند که بگویند موسیقی پاپ گوش میکنند. همه دوست دارند این حس را پنهان کنند. وقتی میخواهند یک خواننده پاپ را معرفی کنند، میگویند خیلی پسر خوبی است. سرش به کار خودش است. با هیچ کس ارتباط ندارد. انگار باید یک جوری مشکل خواننده پاپ بودنش را با مسائل دیگر کمرنگ کنند. خب، بعضیها حواسشان جمعتر است نمایش بیرونی خیلی مهمتر از واقعیت است. باهوش هستند و برای همین هم هست که به آنان اعتراض دارم. من اگر اعتراض نکنم، چه کسی اعتراض کند؟
- یعنی تمام مشکل شما، تلویزیون است؟ مجوزها اول از ارشاد صادر میشود؟
تلویزیون خیلی مهمتر است، اما خب، از این مسئله هم نمیتوان گذشت. موسیقیای که از ارشاد مجوز میگیرد مصرف بیشتری نسبت به موسیقیهای تلویزیونی دارد. من از ماشین کسی صدای خوانندگان تیتراژهای تلویزیونی را بهندرت شنیدهام. شما شنیدهاید؟ آلبومهایی که در این چند سال مورد توجه قرار گرفته مثل آلبومهای فریدون، رضا صادقی و بنیامین از ارشاد مجوز گرفت؟ یک کار شبیه این آثار، در تلویزیون مجوز نمیگیرد. احیانا برای خودشیرینی ممکن است سر تحویل سال، یکی از این ترانهها هم پخش شود اما این مسئله مداوم نیست. اگر یک نفر هم جرأت انجام چنین کاری را داشته باشد، نهایتا برایش بد تمام میشود اما در کل به نفع تلویزیون است اتفاقا.
- آلبومهای شما از ارشاد توانسته بهراحتی مجوز بگیرد؟
آلبوم «غریبه» از فریدون، «اسکناس» از شاهکار بینش پژوه و آلبوم «شبح» بهنام، هر کدام 3 سال پشت خط ماندهاند.
- تو که کارهایت معمولا پر فروش بوده و استانداردهای فنی را هم رعایت میکنی، چرا مجوز آلبومهایت اینقدر دیر صادر میشود؟ طبیعی است که از مسئولان توضیح میخواهید.
من اگر جواب گرفتم، شما هم جواب میگیرید.
- با چه توجیهی؟ به هر حال، 3 سال میگذرد.
وقت تلف میکنند، همین. مثلا یک مسئول میگوید اگر مجوز بدهم، توبیخ میشوم و باید به خیلیها جواب پس بدهم، چون حوصله این کارها را ندارم، پس منتظر مسئول بعدی بمان! تازه این جوابی است که من با تجربه گرفتهام! تجربه نشان داده که موسیقی من نمیتواند غلط باشد. مشکل حراستی هم ندارم. حتی یک کار غیر مجاز هم از من منتشر نشده؛ یک اتفاق بد حتی! موسیقی من هم اگر چیز خوبی نباشد، لااقل اشکال ندارد. دیگر چه میماند؟!
- چند آلبوم پر فروش داشتهای. علت موفقیت آلبومهایت را بیشتر در چه مسئلهای میدانی؟
کسی که یک آهنگ میسازد، امید دارد که این حس شخصی او که به دل خودش نشسته، به دل خیلیهای دیگر بنشیند و همه دوستش داشته باشند. اگر توانست اتفاقی هم به وجود آورد.
- آلبوم غریبه، بدون تبلیغاتی که گفتی به یکی از پرفروشترینهای تاریخ موسیقی تبدیل شد. پیدا کردن ذائقه مخاطبان، مسئله خیلی مهمی است.
ممکن است که یک کار جدید، آن فراگیری مثلا غریبه را نداشته باشد. مهم ایجاد ارتباط با دل دیگران است. در رابطه با این آلبوم باید بگویم که حس تولید من و فریدون، خیلی حس نزدیکی بود. خیلی به هم نزدیک بودیم. خیلی با هم راحت بودیم. حس ویژهای هم در آن لحظات داشتم.
- در آلبوم جدید فریدون هم مشارکت داشتهای؟
فریدون 2 آلبوم در دست تهیه داشت. یکی از آنها آلبوم پاپی بود که آن را کنار گذاشتند، به این دلیل که خوب انجام نشد. دورهای بود که من مشغول پروژه دیگری بودم و فریدون کمی عجله داشت تا آلبوم دومش را منتشر کند. با چند تا از موزیسینهای خوب شروع به همکاری کرد که ظاهراً نتیجه خوبی نگرفت. الان هم در حال مذاکره برای یک آلبوم پاپ هستیم که هنوز قطعی نشده.
- ظاهراً یک آلبوم هم به زودی از او منتشر میشود.
بله، همان آلبوم دوم است که 70 تا 80 درصد کار را من انجام دادهام ولی تقریبا به دلایل نامعلوم، تهیهکننده، این کار را از من گرفت و به کس دیگری محول کرد. این آلبوم، شامل مجموعه اشعار آقای کاکایی بود و 4 قطعه قدیمی که بازسازی شده بود. به سبک ویژهای هم این کارها انجام میشد. کارها را ضبط کردیم. اتودهایش زده شد و به ارشاد رفت. تنظیم نهایی مانده بود که نمیدانم چرا کار وارد فاز دیگری شد.
- نمیدانید دلیلش چه بود؟
در واقع شرایطی پیش آمد که من نتوانم این کار را به پایان برسانم. به من گفتند که یا تا 10روز دیگر این کار تمام شود یا اصلا همکاری را قطع کنیم. خب، من هم نمیتوانستم در مدت10 روز کار را تمام کنم.
صحبتهایی مطرح میشود که کارهای بهروز صفاریان معمولا وقت بسیار زیادی میبرند.
دروغ است. من وقت تلف نمیکنم. شاید در جهت کیفیت، زمان بگذارم اما نه اینقدر که میگویند. من حساسیت دارم، خیلی هم حساسیت دارم. جاهایی این حساسیت، به وسواس هم کشیده میشود. یک آهنگ میسازم اما میبینم آن چیزی نیست که میخواهم. دوباره به هم میریزمش. 10 بار فیلترش میکنم.
ساعتها رویش زحمت میکشم. خلاصه به آن چیزی که میخواهم، خیلی نزدیکش میکنم. در جهت بالا بردن کیفیت – تا جایی که زمان دارم – کار میکنم. خب، وقتی آلبومی هنوز مجوز نگرفته و من برای میکس آهنگها وقت دارم، چرا این کار را نکنم. منتها شایعات به اینجا میرسد که بهروز، 3 سال روی یک آلبوم مشغول کار است، در حالی که 3 سال آلبوم در انتظار مجوز گرفتن مانده و من در کنار آن، پروژههای دیگری هم داشتهام.
- برگردیم به همکاری با فریدون. آیا فریدون هم از کنار گذاشتن تو از پروژه مطلع بود؟
آنموقع، فریدون فیلیپین بود. وقتی برگشت این اتفاق افتاده بود و اعتراضش هم فایدهای نداشت. البته من به فریدون و آقای کاکایی نسبت به این مسئله معترضم. ما کار را با هم شروع کرده بودیم و باید با هم تمامش میکردیم ولی اینجا تهیه کننده همه چیز را تعیین کرد و این 2نفر هم هیچ اعتراضی نکردند. با این حال برای ایشان آرزوی موفقیت میکنم.
درباره پروژه جدیدتان «شبح» هم بگویید. میگویند تحت تأثیر آلبوم «تریلر»، این آلبوم را ساختهاید.
من خواستم به احساس آن فضا نزدیک شوم اما با توجه به فرهنگ خودم آن را ترجمه کردم. من، موسیقی ترسناک غربی را به فرهنگ امروز خودمان تبدیل کردم چون موضوع را درک کرده بودم ولی همین جا اعلام میکنم که آلبوم شبح از آن مسیر قبلیاش به سمت کارهای عاشقانه رفته. چون قطعات اجتماعیای که میخواستیم، مجوز نگرفت. بعضی از کارهای این آلبوم را خیلی دوست دارم و به نظرم «بهنام» بسیار متفاوت ظاهر شده. البته ما قصد داریم قطعات حذف شده را به محض انتشار آلبوم و در صورت حمایت مسئولین، به گوش مردم برسانیم.
- آقای صفاریان، اولین ترانهای که ازت منتشر شد، چه بود؟
ترانه «آی آدمای مهربون» با صدای قاسم افشار بود.
- و بهترین کارتان؟
من، برای «کبوتر»، «غریبه» و «بوی سیب»، ارزش ویژهای قائلم و دیدگاه خاصی دربارهشان دارم. از اندیشه بسیار محکمی هم برخوردارند. آهنگهای قدیمیام را به دلیل آن حس نوستالژیکش گوش میدهم اما کبوتر و بویسیب را با حس دیگری میشنوم. البته ما قصد داریم قطعات حذف شده را به محض انتشار آلبوم و در صورت حمایت مسئولین، به گوش مردم برسانیم.
شب شیشهای
بهروز صفاریان به عنوان یک آهنگساز به برنامه شب شیشهای دعوت میشود و در مقابل سؤالات رشیدپور، هر آنچه را تاکنون در لفافه بیان شده، کاملا شفاف و شیشهای بر زبان میآورد. او به صدا و سیما اعتراض میکند که چرا تمام تیتراژهایش را فقط 3 ـ 2 نفر از خوانندگان میخوانند.
اعتراض میکند که چرا در یک مملکت بیش از 70 میلیون نفری، فقط 10 خواننده در صدا وسیما فعالیت مداوم دارند. از سبکهای مختلف موسیقی میگوید؛ حرفهایی که میشود گفت اولین بار است از یک رسانه رسمی منتشر میشوند.
خیلی سریع، تلفنها شروع میشود. هیچ کس باور نمیکند که در یک برنامه زنده تلویزیونی، این مباحث مطرح شده. آنهایی که پای تلویزیونند، دیگران را ترغیب میکنند که بقیه برنامه را از دست ندهند. شهر به هم ریخته. بهروز صفاریان کوتاه نمیآید. به نظر میرسد که رشیدپور کمی دستپاچه شده!
او سعی میکند کمی تا قسمتی از تلویزیون دفاع کند اما صفاریان کوتاه نمیآید. برنامه کار خودش را کرده. سر و صدای برنامه تا چند روز دیگر همچنان ادامه دارد. خیلیها از حرفهای صفاریان دفاع میکنند. خیلیها هم به برخی جملات او ایراد میگیرند اما کلیت حرفهای او را تایید میکنند. این برنامه به نفع دو طرف به پایان میرسد؛ هم برنامه شب شیشهای توانسته تفاوتش را با سایر برنامههای تلویزیون به رخ بکشد، هم حرفهای دل اهالی موسیقی در جامعه مطرح شده.
آهنگساز پرفروشترینها
بهروز صفاریان کارش را خوب بلد است. آهنگسازی است که معمولا آلبومهایش پرفروشترینهای سال بودهاند. آلبوم «مسافر» در اولین سالهای فعالیت موسیقی پاپ، آلبوم «دورنگی» با صدای برادرش(بهنام صفاریان) آلبوم «دهاتی»، آلبوم «غریبه» با صدای فریدون که رکوردها را جابهجا کرد، آلبوم «اسکناس» که اولین آلبوم فارسی مجاز در قالب رپ بود، همه و همه، مهمترین آثار بهروز صفاریان در طول این سالها بودهاند.
مروری بر این نامها چند نکته اساسی را به ذهن میآورد؛ یکی ـ همانطور که گفتیم ـ پرفروش بودن تمام این آلبومهاست که در نوع خود جالب توجه و قابل بررسی و کنکاش است و نشان میدهد که یک آهنگساز چقدر خوب زمانه را میشناسد و میداند که چه زمانی، چه نوع آهنگی بسازد و البته کارش را هم خوب و با کیفیت انجام دهد.
دومین نکته، کم تعداد بودن آلبومهای بهروز در طول این سالهاست؛ یک نوع گزیدهکاری که باعث شده شایعاتی هم علیه او ساخته شود. مثلا اینکه او برای خوب از کار در آمدن آهنگهایش، خیلی وسواسی است و به زمان زیادی هم احتیاج دارد؛ شایعاتی که او در این مصاحبه به آنها اشاره کرده و پاسخشان را هم داده است. نکته مهم بعدی تنوع کارهاست؛ از آهنگهای بسیار سنگین و پرحجم تا آهنگهای شاد و از قالب پاپ کلاسیک تا رپ و هیپهاپ.
او با آگاهی از موسیقی روز دنیا و البته دستگاهها و ابزار ساخت موسیقی، به درستی توانسته پیشروترین آهنگساز و تنظیمکننده داخل کشور لقب بگیرد. همین تعصب نداشتن او در ساخت آهنگهای متنوع و آزمودن سبکهای مختلف، مهمترین تفاوت او با سایر همکارانش است؛ قدیمیها که همچنان مشغول ساختن آهنگهایی شبیه آثار قدیمیشان هستند؛ جدیدترها هم معمولا کاری را تکرار میکنند که یک بار امتحانش را پس داده و مدام مشغول تکرار همان تنظیمها و سبکها هستند.
صفاریان حتی جدیدا خواندن را هم شروع کرده و چند آهنگی که از او به صورت مشترک با سایر خوانندگان یا تکی منتشر شده، با استقبال مخاطبان مواجه شده است. بیدلیل نیست که او به عنوان مهمترین آهنگساز داخل کشور، به برنامه شب شیشهای دعوت میشود و شدیدترین انتقادها را هم از سیستم موسیقی صدا و سیما - در خود سیما - بر زبان میآورد.