این جنایت تلخ زمانی رخ داد که سارق خونسرد پس از ورود به ویلا، شب را در لانه مرغها خوابید و با روشن شدن هوا نقشه خود را عملی کرد.صبح 15 فروردین 85 زمانی که ماجرای قتل پسربچهای 5ساله در یک ویلای 3 هزار متری در شهریار به پلیس گزارش شد، تیمی از ماموران برای بررسی موضوع عازم محل جنایت شدند.
مادر مقتول با دیدن ماموران به آنها گفت: صبح امروز وقتی پسر بزرگم را سوار سرویس مدرسه کردم به خانه برگشتم تا برای سعید که 5 سال بیشتر نداشت صبحانه درست کنم اما وقتی به جلوی در رسیدم متوجه فردی شدم که از روی دیوار به کوچه پرید و پا به فرار گذاشت. به سرعت خودم را به اتاق سرایداری رساندم و آنجا بود که با جسد غرق خون پسربچه 5 سالهام مواجه شدم.پس از اظهارات زن جوان، از آنجا که احتمال میرفت قاتل برای سرقت وارد ویلا شده باشد، عملیات دستگیری تعدادی از سارقان سابقهدار منطقه به عنوان مظنون آغاز شد.
در بازجویی از یکی از مظنونان بود که ماموران به سرنخی از یک سارق خونسرد که به مجید کثافت معروف بود دست یافته و او را دستگیر کردند.
جوان معتاد که به خاطر لباسهای روغنی و کثیفی که همیشه به تن داشت به کثافت مشهور شده بود، پس از انتقال به اداره پلیس به این جنایت اعتراف کرد و گفت: شب قبل از حادثه برای سرقت وارد ویلا شدم اما هنگام ورود به آنجا دستم به کابل برق گیر کرد و برق ویلا قطع شد. در حالیکه همه جا تاریک شده بود مرد جوانی را دیدم که از اتاق سرایداری بیرون آمد و من برای آنکه شناسایی نشوم خودم را به لانه مرغها رسانده و در آنجا مخفی شدم.
ساعت 7 صبح روز بعد بود که از خواب بیدار شدم و خودم را در لانه مرغها دیدم. لحظاتی بعد پدر خانواده از خانه خارج شد و پس از آن متوجه مادر خانواده شدم که میخواست پسرش را به سرویس مدرسه برساند و وقتی آنها از ویلا خارج شدند به طرف محل سکونت خانواده سرایدار رفتم.
در حالی که مشغول جمعآوری لوازم بودم، ناگهان متوجه شدم پسربچه دیگری در خانه است و از آنجا که نمیخواستم شناسایی شوم او را با ضربات لوله آهنی به قتل رساندم. پس از اظهارات متهم، پرونده او با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و وی روز گذشته در مقابل قاضی عزیزمحمدی و 4 مستشار دادگاه (رحیمی، باقری، سالاری، عبدالهی) پای میز محاکمه رفت.
در این جلسه پس از بیان کیفرخواست و درخواست قصاص متهم از سوی خانواده مقتول، سارق خونسرد در جایگاه قرار گرفت و با تایید اعترافات قبلی خود از قضات دادگاه خواست هر چه زودتر او را قصاص کنند. در پایان محاکمه قضات دادگاه متهم را به قصاص محکوم کردند.