عصر 23 شهریور 84 زمانی که پیکر نیمه جان زنی 17 ساله به نام سارا به بیمارستانی در یکی از شهرهای شمال غرب کشور منتقل شد، پزشکان در معاینات اولیه متوجه شدند این زن به خاطر شلیک گلوله به صورتش مجروح شده است.
با مرگ زن جوان در بیمارستان، تحقیقات پلیسی برای کشف راز مرگ وی آغاز شد و مأموران پس از حضور در خانه وی به بررسی صحنه جنایت پرداختند.
در حالی که بهم ریختگی وسایل اتاق خواب و وجود شیشههای شکسته حاکی از بروز درگیری در این محل بود، بازجویی از همسر سارا در دستور کار پلیس قرار گرفت، اما این مرد مدعی شد همسرش خودکشی کرده است.
ادعاهای همسر سارا در حالی صورت میگرفت که تحقیقات کارآگاهان نشان میداد او به شدت با همسرش اختلاف داشته و حتی نامهای از سارا پیدا شد که حاکی از ناراحتی او از شوهرش بود.
از سوی دیگر خانواده سارا نیز مدعی بودند متهم همیشه دخترشان را آزار میداد.با به دست آمدن این اطلاعات، شوهر سارا به اتهام قتل عمد بازداشت شد . پلیس در ادامه تحقیقات متوجه شد این مرد که یک قاضی دادگستری بود، تمامی نقاط خانهاش را مجهز به دوربین مداربسته کرده بود.
به این ترتیب کارآگاهان که احتمال میدادند به تصاویری از لحظه شلیک گلوله دست پیدا کنند، به بررسی فیلم ضبط شده توسط دوربینها پرداختند اما لحظه شلیک گلوله به دلیل نامشخصی وجود نداشت.
اما آنچه در این پرونده مهمترین سرنخ ماجرا به شمار میرفت نظریه تکمیلی کارشناسان در خصوص نحوه شلیک گلوله بود. در این نظریه آمده بود که شلیک اتفاقی نبوده و موضعی که گلوله به آن اثابت کرده از جمله موضعهایی که امکان خودکشی در آن تصور شود نیست؛ در نتیجه خودکشی کاملا منتفی است.
در حالی که همه اطلاعات به دست آمده احتمال شلیک مرگبار از سوی همسر زن 17 ساله را تقویت می کرد، برای وی به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر شد و پرونده به لحاظ اهمیت ویژهای که داشت به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
جلسه محاکمه این مرد در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیز محمدی و با حضور 4 مستشار دادگاه (رحیمی، سالاری، باقری، و عبداللهی) برگزار شد.
در این جلسه پس از بیان کیفرخواست از سوی قاضی خاکی به عنوان نماینده دادستان ،اولیای دم با تقاضای قصاص متهم گفتند که متهم دخترشان را همیشه در خانه زندانی میکرده و حتی در خانه خود دوربین مداربسته نصب کرده است. پس از آن متهم در جایگاه قرار گرفته ومدعی شد که همسرش خودکشی کرده است.
وی گفت: کسی که همسرش را که بارها قصد خودکشی داشت، نجات داده چگونه ممکن است او را بکشد؟ من همسرم را دوست داشتم و این موضوع را با خرید طلا، لباس، مسافرت بردن به شهرهای مختلف اثبات کردم. وی ادامه داد: روز حادثه همسرم در حال بازی کردن با اسلحه بود؛ به او تذکر دادم که خطرناک است ، اما ناگهان صدای شلیکی شنیدم.
در ادامه قضات دادگاه از از او پرسیدند که چرا همسرانت از دست تو فراری بودند؟ متهم پاسخ داد: همسر اولم به لحاظ تجدید فراش من طلاق گرفت و همسر دومم به لحاظ دخالتهای مادرش و مسایل مالی طلاق گرفت.
شلیک با فاصله
قاضی با یادآوری اینکه سه کارشناس اسلحه شناسی فاصله شلیک گلوله را بین ٣٠ تا ٧٠ سانتیمتر عنوان کردهاند که این میزان اثبات میکند که شلیک خود زنی نبوده است، از متهم درباره حمل اسلحه و دوربین مداربسته خانه سوال کرد که وی گفت : چون قاضی بودم و پروندههای مهمی در اختیارم بود همیشه با خودم اسلحه داشتم و در خانه نیز دوربین مدار بسته نصب کرده بودم.