دم به ساعت تلفن زنگ نمیخورد و آدمها از دوست و آشنایان دور و نزدیک، ما را رصد نمیکردند یا به قول بعضی از جوانهای امروزی آمارمان را نداشتند. اما دوباره استدلال کردم که اصلا زندگی بدون داشتن تلفن همراه هم مگر ممکن است؛ مثلا عازم جایی هستیم و ممکن است به دلیل ترافیک سنگین یا مشکلات دیگر دیرتر برسیم، میزبان هم از آن آدمهای حساس و منضبط است و به شدت از دست ما گلهمند میشود، وقتی تلفن همراه داریم به راحتی ایشان را در جریان آنچه اتفاق افتاده قرار میدهیم و گلایهها ماندگار نمیشوند اما دوباره یادم آمد که وقتی تلفن همراه نداشتم وقت و بیوقت، با صدای پیامک آرامشم به هم نمیخورد و به خاطر آوردم وقتی یکبار صدای گوشیام را قطع کردم و به اصطلاح روی گزینه سایلنت گذاشتم برحسب تصادف، همان موقع عموی نازنینم را برده بودند بیمارستان و به دلیل عوارض شدید بیماری قند در بخش آیسییو بستری کرده بودند.
من وقتی متوجه پیامک مربوط به این خبر شده بودم که موج اعتراض، همه فامیل را گرفته بود و من که باید در همان لحظات اول، پیشاپیش همه دنبال دکتر و بیمارستان میدویدم، حالا درآخر صف جویای احوال عمو شده بودم. در همین افکار و خاطرات غوطهور بودم که صدای زنگمخصوص تلفن همراهم از رسیدن یک پیامک خبر داد. وقتی نگاه کردم دیدم همان پیامک مزاحمی است که به صورت رایگان و برای بیستوچندمینبار در 12ساعت گذشته برایم ارسال شده است! خبری شبیه اعلام نرخ سکه و مسکوکات و آخرین قیمت ارز! طبق پیشنهاد فرستنده پیغام دادم که این آگهی رایگان را نمیخواهم اما مزاحمت رایگان تا به امروز ادامه یافته است و جالب اینجاست که در فاصله هر دو پیامک به دریافتکننده ابلاغ میشود که تا چند ساعت دیگر ارسال پیام به صورت رایگان قطع میشود، اگر طالب دریافت پیامک هستید، به شماره... یک پیامک خالی بفرستید! اما یک هفته است که این مزاحمت رایگان ادامه دارد و به قول صاحب سوپر سرکوچه ما، میرود روی اعصاب من و فریادم بهجایی نمیرسد. شرکت تلفن همراه مربوطه اگر این شب عیدی عنایت کند و سایه این مزاحمتهای رایگان را از سر ما مشترکین کم کند یک عیدی جانانه به ما اهدا کرده و دعای مشترکین را به جان خریده است!
خوشخیال