اگر شما هم يك مادر شاغل هستيد حتما مفهوم كمبود وقت، خستگي و نگراني را بسيار خوب درك ميكنيد. نگران نباشيد! ما ميخواهيم به شما كمك كنيم كه بتوانيد كمي به زندگي و مسئوليتهاي خود سروسامان بدهيد.
به خودتان بياييد
مسلما اگر شما بين نقشهاي مختلف خود تعادل و هماهنگي ايجاد نكنيد دچار مشكل ميشويد. بهطوري كه ممكن است اين مسئله از يك طرف شما را دچار آسيبهايي چون خستگي مفرط، استرسهاي مداوم، فشارهاي روحي و رواني و افسردگي كند و از سوي ديگر منجر به كمرنگشدن روابط خانوادگي شما و آسيبهاي تربيتي براي كودكانتان بشود. پيشنهاد مناسب اين است كه براي مواجهه صحيح با اين موضوع برنامهريزي دقيق و حسابشده داشته باشيد كه به وسيله آن بتوانيد زماني را كه در خانه هستيد كيفيت ببخشيد. عملكرد شما مهمترين هديهاي است كه به خانواده ميدهيد. مادري يكي از مهمترين نقشهاي شماست؛ پس: سعي كنيد زمان صرف صبحانه را بهگونهاي تنظيم كنيد كه با آرامش كامل دركنار فرزندانتان صبحانه بخوريد و در مورد كارهايي كه قرار است انجام بگيرد، صحبت كنيد. با اين كار هم شما صبحانه خوردهايد و هم اينكه زماني هرچند كوتاه را در كنار بچهها گذراندهايد.
وقتي به خانه ميرسيد حتما زماني را براي استراحت خود درنظر بگيريد. اين زمان ميتواند كوتاه باشد اما براي انرژي گرفتن شما مؤثر است. ميتوانيد چند دقيقه دراز بكشيد و چشمهاي خودتان را ببنديد يا يك دوش آب خنك بگيريد. كمي به ظاهرتان برسيد؛ يك ليوان قهوه يا چاي گرم بنوشيد و بعد به سراغ بقيه وظايفتان برويد.
اگر ميخواهيد آشپزي يا نظافت كنيد از فرزندتان بخواهيد كه به آشپزخانه بيايد. به او بگوييد كه دوست داريد در تهيه غذا كمك حال شما باشد. حالا شما ميتوانيد با او حرف بزنيد. از او بخواهيد دفتر نقاشياش را با خودش به آشپزخانه بياورد و همان جا كنار دست شما نقاشي بكشد. شما هم درباره نقاشي و رنگهاي مورد استفادهاش حرف بزنيد. حتي ميتوانيد گهگاهي يك مداد رنگي برداريد و برايش خورشيدي، پروانهاي، گلي، درختي بكشيد. با اين كار ازيك سو كارهاي خانه را انجام ميدهيد و از سوي ديگر با فرزندتان رابطه دوستانه و محبتآميزي برقرار ميكنيد و از شرايط روحي و جسمياش با خبر ميشويد.
زماني را براي بازي كردن با بچهها درنظر بگيرد و براي آنها شعر بخوانيد. همين موضوع باعث ميشود بچهها علاقه بيشتري به حضور در كنار شما داشته باشند علاوه بر اينكه روحيه خودتان هم شادتر ميشود.
سعي كنيد وعده شام را حتما با تمام اعضاي خانواده ميل كنيد. از فرزندتان بخواهيد شما را در چيدن وسايل سفره با سليقه خودش كمك كند. در واقع اين يكي از مفيدترين روشها براي ايجاد مهر و محبت و جبران خلأ عاطفي شما در خانه است.
شبها موقع خواب براي فرزندتان قصه بگوييد يا كتابهاي مورد علاقهاش را بخوانيد. خواندن كتاب برخلاف تماشاي تلويزيون باعث ايجاد تمركز در كودك ميشود و اين تمركز براي كودك حس آرامش را به همراه خواهد داشت. با اين روش به پويايي ذهنش كمك و قوه تخيل و حس اعتماد به نفسش را اضافه ميكنيد. البته كتاب خواندنتان خشك و غيرقابل انعطاف نباشد؛ مثلا براي بچهها حين قصه خواندن سؤالهاي زيادي بهوجود ميآيد. به تكتك سؤالهايش با حوصله جواب بدهيد. با اين كار به او يادآوري ميكنيد كه فراموشاش نكردهايد.
يادداشتهايي برايش بگذاريد با اين مضمونها كه «دختر يا پسرگلم دوستت دارم» يا «هميشه به يادت هستم»؛ چرا كه اعتماد بهنفس كودكان و روحيه قوي آنها وابسته به احساس چنين امنيتي است.
معمولا هر زماني كه بچهها ميخواهند با والدين حرف بزنند، پدر و مادرها آمادگي شنيدن ندارند و به كودك خود ميگويند كه الان وقت مناسبي نيست. تصميم بگيريد هر زماني كه بچههاي شما تقاضاي حرف زدن با شما را دارند به آنها گوش بدهيد.
برنامهريزي هم خوب است
درست است كه معمولا برنامهريزيها با موفقيت صددرصد روبهرو نميشود اما خود برنامهريزي كردن در قدم اول ميتواند امكانات و تواناييهاي شما را بهتر نشان دهد. باور داشته باشيد با برنامهريزي دقيق ميتوانيد تا حدودي همه كارهايتان را به موقع و بدون استرس انجام بدهيد و حواس پرتيها و فراموشيها را كاهش دهيد.
دفترچه كوچكي بخريد. شبهاي جمعه يادداشتي را با عنوان «وظايف هفتگي» تنظيم كنيد و در آن كارهاي روزانه يا هفتگي خود را يادداشت كنيد مثل برنامههاي پزشكي يا تاريخ جلسه اوليا و مربيان مدرسه بچهها و... . به اين نكته توجه داشته باشيد كه برنامهريزي بايد منطقي و معقول باشد؛ بهنحوي كه بتوانيد طي هفته مضمون آن را به اجرا برسانيد. دقت كنيد كارهايتان را بهترتيب اولويت در دفترچه مذكور وارد كنيد. اين روش به شما كمك ميكند كه وظايفتان را با توجه به ميزان اهميت آنها به اتمام برسانيد.
براي ساماندهي كارهاي خانه بهطور مثال ميتوانيد از اين روش استفاده كنيد: براي پخت غذا و خريد، فهرست تهيه كنيد و از همسرتان بخواهيد با فراهم آوردن مواد لازم براي طبخ غذا به شما كمك كند. با اين كار استرس و نگراني را از خود دور ميكنيد. بسياري از زنان شاغل در روزهاي تعطيل مواداوليه براي آشپزي در طول هفته را آماده ميكنند و آنها را در فريزر نگه ميدارند. با اين كار زمان خيلي كمتري براي آشپزي نياز دارند. حتي در طول هفته ديگر نگران «چي بپزم» نيستند. كارهايي از قبيل خرد و بستهبندي كردن سبزيجات، گوشت، مرغ، اتوكردن لباسها يا شستن لباسهاي كثيف را به آخر هفتهها موكول كنيد. حتما از بقيه افراد خانواده هم بخواهيد كه به شما كمك كنند. با اين كار هم روحيه كارگروهي را در بچهها تقويت ميكنيد و هم اينكه در كنار هم هستيد.
در برنامهريزي، روش شخصي خودتان را دنبال كنيد. بهطور حتم شيوه و برنامه زندگي شما با همسايه، خواهر و دوستانتان يكسان نيست و در واقع فقط از تجربيات آنها استفاده كنيد.
زماني را به بازي كردن با دخترم اختصاص ميدهم
طيبه كريمي، مادري شاغل در يك اداره دولتي است كه هر روز تا ساعت 4، دختر 6سالهاش را به مهدكودك ميسپارد. او ميگويد: «من هر روز در مسير مهد تا خانه از دخترم ميخواهم تا همه اتفاقاتي كه از صبح برايش افتاده را تعريف كند. او را بهخاطر كارهاي خوبي كه كرده تشويق ميكنم. با وجود اينكه خستهام، گاهي اوقات به پارك سر خيابان ميرويم و نيمساعتي در آنجا هستيم. به خانه كه ميرويم زماني را به بازي كردن با دخترم اختصاص ميدهم و معمولا وقتي او ترجيح داد در اتاقش تنها بازي كند يا تلويزيون تماشا كند به كارهاي خانه رسيدگي ميكنم. گاهي اوقات بهعنوان يك بازي از دخترم ميخواهم كه مرا در كارهاي خانه كمك كند. در ساعتهاي حضورم در خانه مدام عسل را در آغوش ميگيرم و به او ميگويم كه دوستش دارم. كتابهايي را مطالعه ميكنم كه در اين زمينه مهارتم را زياد كند و از همه مهمتر اينكه هميشه قبل از خواب برايش قصه تعريف ميكنم و سعي ميكنم شخصيتي را در قصه براي دخترم تعريف كنم كه مادرش خيلي دوستش دارد».
علاقهمنديهاي پسرانم را كشف كردم
مرضيه مرادي، مدير يك مدرسه نيز اينگونه از تجريباتش براي ما ميگويد:«من 2 پسر دارم كه يكي 9ساله و ديگري 17ساله است. خيلي با مهدكودك فرستادن بچهها موافق نبودم و مادرم از فرزندانم نگهداري ميكرد تا اينكه بزرگتر شدند و ديگر ميتوانستند تنها در خانه بمانند و اينجا بود كه تازه متوجه شدم چقدر غرق در كارم هستم و چقدر با فرزندانم فاصله دارم. آنها حتي وقتي كه من در خانه بودم نيازهايشان را به مادرم ميگفتند و مادرم توانسته بود ارتباط عاطفي خوبي با آنها برقرار كند. من هم با كمك مادرم سعي كردم خودم را به بچهها نزديك كنم و تصميم گرفتم زماني از روز را به فرزندانم اختصاص بدهم. با آنها در حياط دوچرخهسواري ميكنم. گلدانهاي كوچكي گرفتم و يك ساعت از روز را با پسرانم به كاشتن گل و رسيدگي به گلدانها مشغول هستيم و حين اين كارها با آنها صحبت ميكنم. حالا رابطه بين ما خيلي رضايتبخش شده است».
هميشه در كارهايم از دخترم مشورت ميگيرم
اعظم شيرازي، يك مادر شاغل است كه يك دختر 13ساله دارد. او ميگويد: «من هميشه چندين بار از محل كار با دخترم تماس ميگيرم و با او صحبت ميكنم. در كارهايم از او مشورت ميگيرم تا احساس كند ديگر بزرگ شده و ميشود روي حرفهايش حساب باز كرد. شبها قبل از خواب دقايقي در كنارش مينشينم و موهايش را نوازش ميكنم و اجازه ميدهم هرچيزي كه امروز در مدرسه يا در خانه آزارش داده برايم تعريف كند و او خيلي راحت مشكلاتش را با من در ميان ميگذارد. هميشه از او تعريف ميكنم و به او ميگويم به داشتن دختري مثل او افتخار ميكنم كه خيلي راحت حرفهايش را با مادرش درميان ميگذارد و اين موضوع باعث شده كه سنگ صبور او به جاي دوستانش؛ خودم باشم. حتي زماني هم كه به مهدكودك ميرفت سعي ميكردم مسير مهد تا خانه را كه تقريبا 20دقيقه بود در كنار دخترم پيادهروي كنم و با او حرف بزنم».