تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۷:۲۴

مجید رفیعی: اعتکاف مخصوص اسلام نیست ‌بلکه در ادیان الهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، اگر چه ممکن است اسلام پاره‌ای از خصوصیات و احکام و شرایط ویژه خود را به آن افزوده باشد.

درباره حدود و شرایط این عبادت در دیگر ادیان، اطلاعات قابل توجهی در اختیار ما نیست. مرحوم علامه مجلسی در «بحارالانوار» به نقل از طبرسی آورده است ‌ : «حضرت سلیمان(ع) در مسجد بیت‌المقدس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه و کمتر و بیشتر اعتکاف می‌کرد و آب و غذا برای آن حضرت فراهم می‌شد و او در همان جا به عبادت می‌پرداخت.» (۱)

 برخی از آیات قرآن نیز دال بر این است که اعتکاف در ادیان الهی گذشته وجود داشته است. خداوند متعال می‌فرماید: «و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود(۲)؛ به حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) سفارش نمودیم تا خانه‌ام را برای طواف کنندگان، معتکفان و نمازگزاران تطهیر کنند.»

از این آیه استفاده می‌شود که در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) عبادتی به نام اعتکاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد کعبه معتکف می‌شده‌اند. حضرت مریم (س) آن گاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد، از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مکانی خالی و فارغ از هر گونه دغدغه به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند. به همین جهت طرف شرق بیت المقدس را که شاید محلی آرام ‌تر و یا از نظر تابش آفتاب پاک‌تر و مناسب ‌تر بود برگزید. (۳)

یکی از سنت‌های حسنه و مستحبات اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی احیا شد، سنت مبارک اعتکاف است. این سنت، در طول تاریخ اسلام و ادیان آسمانی طرفداران و عاملانی داشته و در بلاد اسلامی به طور عموم و شهرهای شیعه و مراکز حوزوی به طور خاص مورد توجه بوده است.

 مساجد شهرهای مقدس نجف و کربلا و کاظمین و سامرا و مشهد و قم و اصفهان و شیراز و بسیاری دیگر از شهرهای شیعه، خاطره حضور پر نور نیایشگران و معتکفان ‌ «ایام‌البیض» ماه رجب و احیانا دهه آخر ماه رمضان را در سینه دارد. این عبادت که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حالت فراگیر و عمومی نداشت، در چند ساله اخیر در میان جمع کثیری از صالحان و نیکان از اقشار گوناگون اجتماعی به ویژه دانشجویان و طلاب، متداول شده است و مساجد بسیاری از شهرهای ایران و جهان اسلام پذیرای مهمانان خدا در ایام‌البیض ماه پر برکت رجب است.

اشتغال انسان به کار و زندگی و مسئولیت‌های اجتماعی، گاهی موجب غفلت می‌شود، و  باتوجه به کار، گاه از توجه به هدف باز می ماند و سبب می‌شود وظیفه بزرگ یاد خدا و توجه به خود سازی و مبدا و منتهای هستی فراموش شود. اعتکاف، آب حیات بخش در کویر غفلت‌هاست.

غفلت از «خود» و «خدای خود»، بستر مرگ ارزش‌های انسانی و نقطه سقوط از پایگاه بلند خردورزی و عشق عرفانی و عامل پیوستن به زندگی پست و حیوانی است: اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون. (۴‌)

اعتکاف، بستر مناسب اندیشه و تفکر و خردورزی است. اعتکاف، تلاشی است ‌برای اینکه انسان‌های فرو رفته در غرقاب روزمره‌گی‌ها از فضای پر التهاب روزانه به سوی ‌ «خویش» و «خدای خویش» باز گردند. اعتکاف زمینه بازگشت است. بازگشت ‌به قرآن و معنویت، بازگشت ‌به دعا و استمداد از عالم غیب، بازگشت از «خودمداری» به ‌ «خداگرایی» .

آنها که مسئولیت‌های حساس‌تر و بزرگتری دارند، بیش از دیگران به اعتکاف و خودسازی نیاز دارند. بی‌جهت نیست که شخص رسول الله (ص) پس از هجرت، همه ساله دهه اول یا دوم و گاه هر دو دهه و در سال‌های آخر زندگی به طور منظم دهه سوم ماه مبارک رمضان را به‌ «اعتکاف» می‌پرداختند و به همه دست‌اندرکاران و کارگزاران و رجال سیاسی، اجتماعی درس معنویت گرایی و ذکر و نیاش و روزه و تلاوت قرآن می‌دادند.

اعتکاف، توقفی ناآگاهانه در مسجد نیست. صرف درنگ و مکث و «حبس خویشتن» در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست. اعتکاف، لمیدن خوابیدن و چرت زدن و احیاناً وقت‌گذرانی بیکاران و گردهمایی تفریحی- سیاحتی در مساجد بزرگ شهر نیست. در اعتکاف کسانی که کار دارند و زیاد هم کار دارند، و غرق دنیای اقتصاد و سیاست و هنر و مطبوعات و غیره هستند، باید به هماهنگی کار و تلاش و فعالیت‌ها، با رضای خدا و وظیفه مکتبی بیندیشند. تنظیم فکر و اندیشه و عمل، با معیارهای الهی را تمرین کنند. کار برای امت و تامین حوائج نیازمندان، ‌ عیادت بیماران و هر کاری که در آن، خود مطرح نیست و انگیزه الهی دارد، با اعتکاف سازگار است و حتی در برخی احادیث قضای حوائج مومنان از اعتکاف برتر شناخته شده است.

پی‌نوشت‌ها:
۱.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۱۴۱.
۲. بقره/ ‌۱۲۵
۳. تفسیر نمونه، ج‌۱۳، ص‌۳۳.
۴. اعراف۱۷۹.