از آنجايي که در ظاهر لغوي، ممکن است تا حدودي شباهت ميان اقتصاد مقاومتي و اقتصاد رياضتي به ذهن خطور نمايد، براي رسيدن به تعريف مناسب از اقتصاد مقاومتي، ابتدا لازم است شرايط اقتصاد رياضتي را بهصورت مختصر مورد توجه قرار دهيم.
اقتصاد رياضتي به شرايطي اطلاق ميشود که در بحرانهاي اقتصادي، دولتها براي کاهش کسري بودجه، مجموعهاي از اقدامات و سياستها را اتخاذ مينمايند که شامل کاهش هزينهها، افزايش مالياتها و يا ترکيبي از اين دو ميشود.
از ديدگاه اقتصاد کلان، کاهش کسري بودجهي دولت معمولاً موجب ميشود در کوتاهمدت، نرخ بيکاري افزايش يابد. پروژههاي توسعهاي، خدمات رفاهي و مخارج اجتماعي، از جمله مهمترين و متداولترين انواع هزينههايي هستند که در شرايط اقتصاد رياضتي براي کاستن از آنها برنامهريزي ميشود.
همچنين از جنبهي درآمدي نيز معمولاً نسبت به افزايش نرخهاي ماليات، قيمت بليط هواپيما، قطار و اتوبوسها اقدام ميشود.
در اقتصاد رياضتي:
1. منابع رايج براي کاهش هزينهها عبارتاند از: پروژههاي توسعهاي، خدمات رفاهي و مخارج اجتماعي.
2. منابع رايج براي افزايش درآمدها عبارتاند از: افزايش ماليات، قيمت بليط هواپيما، قطار و اتوبوس.
3. همچنين سن بازنشستگي افزايش و سهم دولت در صندوقهاي بازنشستگي کاهش مييابد.
در عمل، کشورهايي که با شرايط سخت اقتصادي مواجه ميشوند، با اتخاذ سياست اقتصاد رياضتي، بيش از اينکه به دنبال حل مسئلهي داخلي کشور خود باشند، بر رفع نگرانيهاي کشورهاي ديگر تمرکز مينمايند.
به عبارت ديگر، بدهيهاي خارجي دولت درگير در اقتصاد رياضتي، موجب ميشود سياستهاي اشارهشده، مانند افزايش نرخهاي ماليات و کاهش بودجههاي رفاهي و توسعهاي،بيشترين منفعت را براي کشورهايي فراهم کند که از بابت توانايي کشور درگير در بحران اقتصادي نسبت به بازپرداخت بدهيهايش نگران هستند.
منبع:همشهري خردنامه