اقتصاد مقاومتي بيشتر از يك الگو يك مدل مديريتي است. برخلاف تحليل رايج در مورد اقتصاد مقاومتي، تصور مي‌كنم كه اقتصاد مقاومي را نبايد به تعريفي تقليل داد با عنوان اقتصادي كه در برابر تكانه‌ها مقاوم است. اقتصاد مقاومتي به مقاوم بودن در برابر خطرات جانبي و احتمالي منحصر نمي‌شود. اقتصاد مقاومتي بايد با سند چشم‌انداز تفسير شود.
در سند چشم‌انداز اهداف به‌طور عدد و رقم نيامده بلكه رتبه كشور در ميان ساير كشورها مورد توجه قرار گرفته است.
آخرين گزارش در اين زمينه كه در سال 2008منتشر شد، نشان داد كه در بين كشورهاي منطقه بسيارعقب هستيم. اين موضوع نشان مي‌دهد در رسيدن به اهداف سند چشم‌انداز بسيار عقب افتاده‌ايم. اقتصاد مقاومتي بايد در اين فضا تفسير شود.
سياستگذاران و مجريان براي تصميم‌گيري و تصميم‌سازي بايد نگاه ماتريسي داشته باشند چراكه اين يك برنامه‌ريزي استراتژيك مي‌طلبد. فرصت‌ها و منابع بايد مورد توجه قرار گيرد اما اينگونه به موضوع نگاه نمي‌شود. عملكرد برخي از بخش‌هاي اقتصادي به خوبي اين موضوع را اثبات مي‌كند، به‌عنوان مثال نظام مالياتي در كشور، ضد‌توليد عمل مي‌كند از شركتي كه با دشواري‌هاي فراوان براي توليد به راه افتاده است، 25درصد ماليات گرفته مي‌شود اما از خريد و فروش‌ها و سوداگري‌ها در بخش‌هايي نظير زمين و مسكن ماليات اخذ نمي‌شود.
بانك‌ها نيز چنين شرايطي دارند چراكه در جهت اقتصاد ملي حركت نمي‌كنند. آمارها مي‌گويد كه 94درصد از نقدينگي كشور در اختيار بانك‌هاست با وجود اين نظام بانكي يك نظام ضد‌توليد است. در شرايطي كه با اين ميزان نقدينگي مي‌توانست يك نقطه قوت باشد به نقطه ضعف تبديل شده است. اصلاح اين نظام‌ها مورد توجه اقتصاد مقاومتي است. درحالي‌كه نقدينگي 600هزار ميليارد توماني براي اقتصاد مي‌تواند يك فرصت باشد به عاملي براي تهديد تبديل شده است. سؤال اينجاست كه چرا نقدينگي به عاملي بازدارنده در اقتصاد تبديل شده است؟
انحراف نقدينگي عارضه اقتصاد است در غيراين صورت ايجاد نقدينگي و رشد شاخص آن در يك فضاي سالم مي‌تواند عاملي براي رشد اقتصادي باشد. رونق‌بخشي به توليد و حركت رو به جلوي اقتصاد بايد به‌طور طبيعي از طريق افزايش نقدينگي رقم بخورد اما در شرايط فعلي اين موضوع به عاملي خطرناك براي اقتصاد تبديل شده است. قرار نگرفتن نقدينگي در مسير منطقي و هدايت نشدن آن به سمت بخش‌هاي مولد، مسئله امروز اقتصاد است. مهم‌ترين عامل ايجاد نقدينگي در كشور نظام بانكي است كه اين موضوع با اقتصاد مقاومتي همخواني ندارد.
نظر شما