جوان با ناراحتي فراوان اين حرفها را براي مشاور شغلي تعريف ميكرد. مشاور شغلي با شكيبايي به حرفهاي جوان فكر ميكرد و در اين انديشه بود كه به او چه پاسخي بدهد. سرانجام مشاور شغلي حرفهايش را اينگونه آغاز كرد: «مشكل شما را درك ميكنم. هر روز بارها با افرادي مواجه ميشوم كه در جستوجوي شغل هستند. هر يك از ما بهدلايل مختلفي دنبال شغل ميگرديم؛ ممكن است در محل كار فعليمان دچار مشكل باشيم و ممكن هم هست كه به هيجان ناشي از ايجاد يك تغيير در زندگي شغليمان نياز داشته باشيم. ممكن است تا بهامروز بهصورت تفنني كار كرده باشيم و حالا قصد داشته باشيم بهصورت جدي وارد بازار كار شويم. ممكن است كاري كه اين روزها به آن اشتغال داريم با تخصص و علايق ما همخواني نداشته باشد و در نتيجه، بخواهيم بهدنبال كار مناسب بگرديم. شايد هم يك جوان تازه فارغالتحصيل يا تازهكار باشيم كه قصد دارد تازه وارد بازار كار شود.
اما آيا تا بهحال به اين فكر كردهايد كه كار پيدا كردن هم فوت و فنهاي خاص خودش را دارد؟ آيا بعد از اينكه رزومهتان را براي هزار شركت و مؤسسه و اداره فرستاديد و موفق نشديد، لحظهاي به «چرا»يي موفق نشدنتان فكر كردهايد؟ آيا به اين فكر كردهايد كه ممكن است اشكال از خود شما و فرايندي باشد كه براي كار پيدا كردن طي كردهايد؟»
جوان پاسخ داد: «نه! من براي هر آگهياي كه ميبينم رزومه ميفرستم. مگر همين كار را نبايد بكنم؟» مشاور لبخندي زد و با آرامش پاسخ داد: «اين يكي از مراحل فرايند كاريابي است. من براي شما توضيح ميدهم كه چه فرايندي را بايد طي كنيد تا بتوانيد به شغل دلخواهتان دست يابيد».
گام اول: درون اين آينه بگو چه ميبيني؟
چه فرد تازهكاري هستيد و بهدنبال نخستين شغلتان هستيد و چه فردي باتجربه كه شغلي بهتر را جستوجو ميكنيد، پيش از اينكه شروع به گشتن بهدنبال كار كنيد، بهتر است اول خودتان بدانيد كه كي هستيد و قرار است چكاره شويد.
يك ورق كاغذ سفيد برداريد، فكرهايتان را بكنيد و آنها را روي كاغذ بياوريد. بهتر است نتايج فكرهايتان را با يك آدم باتجربهتر از خودتان مرور كنيد تا از واقعي بودن و معقول بودنشان مطمئن شويد. بهدنبال چه شغلي هستيد؟ چه انتظاري از شغلتان داريد؟ آيا صرف كسب درآمد برايتان مهم است يا يادگرفتن و رشد شخصي و شغلي هم براي شما اهميت دارد؟ چه اولويتهاي اخلاقياي در كار كردن داريد؟ آيا ميتوانيد دروغ گفتن و اغراق و بيقانوني را تحمل كنيد؟
گام دوم: من آنم كه رزومهام باشد پهلوان!
حالا وقتش رسيده تا به كارفرماها هم خبر بدهيد يك فرد مستعد متخصص در بازاركار بهدنبال شغل ميگردد! براي اين خبر بايد خلاصهاي از مشخصات حرفهاي خودتان تهيه كنيد كه در اصطلاح به آن رزومه گفته ميشود. در رزومه براي كارفرما توضيح ميدهيد چه دانش و مهارتهايي داريد و چه تجربياتي كسب كردهايد. در رزومهنويسي لازم است حتما حواستان به نكات زير باشد:
-هدف از رزومه نوشتن گرفتن شغل نيست بلكه هدف دعوت به مصاحبه براي آن شغل است. شما بايد با رزومهاي كه مينويسيد كارفرماي احتمالي را متقاعد سازيد كه شما بهترين كانديدا براي دعوت به مصاحبه هستيد. شما با رزومه ميخواهيد خودتان را بازاريابي كنيد، بنابراين بايد حتما با طرح و برنامه مشخص به آن بپردازيد و براي درست كردنش وقت بگذاريد.
- رزومه، يك قالب مشخص و استاندارد دارد كه بهترتيب شامل اين موارد است: اطلاعات عمومي (اطلاعات شناسنامهاي، تلفن همراه، تلفن ثابت و نشاني ايميل)، سوابق شغلي و كاري، سوابق تحصيلي و آموزشي و مهارتها.
كارفرماها براي مرور رزومه شما كمتر از يك دقيقه وقت صرف ميكنند. بنابراين تصور نكنيد با هرچه طولانيتر كردن رزومهتان، شانس استخدامتان بالا ميرود. رزومه فردي با تجربه زير 5 سال سابقه كار نبايد از يك صفحه بيشتر باشد. حتي اگر سابقه كار بسيار زيادي هم داريد، بهتر است رزومه شما حداكثر 2 صفحه باشد تا بتوانيد راحتتر خودتان را در ذهن كارفرما جاي دهيد.
رزومهتان را حتما تايپ كنيد. ظاهر رزومه را ساده و مرتب نگهداريد. استفاده از تصاوير گرافيكي و رنگهاي مختلف باعث سختخوانشدن رزومه شما ميشود و شانس شما را براي دعوت به مصاحبه پايين ميآورد. بنابراين يك صفحه سفيد در نرمافزار ورد باز كنيد و متن رزومهتان را با استفاده از فونتهاي مخصوص تايپ فارسي (مثل: ميترا و نازنين)، با رنگ مشكي و بدون هيچ رنگ يا تصوير پسزمينهاي تايپ كنيد!
اما وقتي سابقه كار نداريد، چطور ميتوانيد استخدام شويد؟ اين سؤالي است كه معمولا براي جوانهاي تازهوارد به بازار كار يا افراد كمتجربه مطرح است. براي اين سؤال پاسخ سادهاي وجود دارد: « سابقهكار پيش از هر چيز نشانگر داشتن تجربه كار كردن گروهي و سازماني است؛ اينكه بتوانيد در محيط رسمي و در چارچوب قوانين و مقرراتي مشخص، مسئوليتي هرچند كوچك را بپذيريد و كاري را به نتيجه برسانيد. بنابراين اگر تجربه در يك گروه دوستانه، يك سازمان خيريه، يك پروژه دانشجويي و... داريد، حتما آن را در رزومهتان بنويسيد! بدينترتيب كارفرما به شما اعتماد اوليهاي ميكند. در گام دوم، كارفرما شما را براي مصاحبه حضوري دعوت ميكند تا رفتار شما را از نزديك ارزيابي كند و دانش و مهارت فنيتان را بسنجد.
حالا كه رزومه شما حاضر است، ميتوانيد آن را براي كارفرماهاي احتمالي ارسال كنيد و منتظر باشيد تا دعوت به مصاحبه شغلي شويد.
گام سوم: ما كار و انديشه، با هم هستيم هميشه!
در زمان جستوجوي شغل،فقط تصور شما در مورد ميزان تخصص و مهارتتان مهم نيست؛ نياز بازار هم مهم است. واقعيت اين است كه شما تا ويژگيهايي مورد انتظار بازاركار و حرفهتان را نداشته باشيد، نبايد انتظار داشته باشيد استخدام شويد. بنابراين بايد ببينيد كه در بازاركار حوزه تخصص شما به چه مهارتهايي نياز است. تلاش كنيد جواب اين سؤالات را پيدا كنيد و پاسختان را مكتوب كنيد:
- در اين حوزهكاري چه مهارتهاي فنياي بيشتر مورد نياز است؟ شما كه هر روز آگهيهاي شغلي مربوط به حوزهكاريتان را مرور ميكنيد، علاوه بر ارسال رزومه، خوب است به مهارتهاي مورد نياز كارفرماها كه بين آگهيها مشترك هستند نيز توجه كنيد. وقتي تعداد زيادي آگهي را مرور كنيد ميتوانيد يك فهرست از مهارتهاي فني كه بيشترين تكرار را دارند، تهيه كنيد. اينها مهارتهايي هستند كه اگر آنها را داشته باشيد، احتمال استخدام شما بالاتر ميرود.
- من كدام مهارتهاي مورد نياز بازار كار را دارم؟ سعي كنيد بين مهارتهايي كه داريد (و در بخش خودشناسي كشفشان كردهايد) با مهارتهاي مورد نياز بازاركار ارتباط پيدا كنيد. كدام مهارتها را داريد؟ كدام مهارتها را نه؟
« بايد چه چيزهايي را ياد بگيرم و تجربه كنم؟» حالا ميتوانيد شكاف ميان مهارتهاي خودتان و مهارتهاي مورد نياز بازاركار را پيدا كنيد. اگر حداقل يك مهارت فني مورد نياز بازار كار را داريد (مثلا يك زبان برنامهنويسي بلديد)، ميتوانيد به گام بعد برويد. اما درهرحال نبايد فراموش كنيد كه تخصصهاي شما هم است و نه فقط علاقه؛ بنابراين لازم است مطابق فهرست مهارتهاي مورد نياز بازاركار، هر روز چيزهاي بيشتري ياد بگيريد و خودتان را در برابر رقباي بسيار زيادتان مجهزتر كنيد.
گام چهارم: سلام آقاي رئيس حالت چطوره؟
تبريك ميگويم! بيش از هر زماني به هدفتان نزديك شدهايد. روزي با تلفن شما تماس گرفته ميشود و از شما براي شركت در مصاحبه استخدامي دعوت ميشود. منظور از مصاحبه استخدامي حضور در يك يا چند جلسه كوتاهمدت است كه توسط كارفرما براي آشنايي بيشتر با شما و ارزيابي شايستگيهاي مورد ادعاي شما در روزمهتان برگزار ميشود. شما بهعنوان فرد شاغل در يك سازمان در واقع دانش و مهارتهاي تخصصي خودتان را به كارفرما ميفروشيد و در نتيجه كارفرماي احتمالي هم مثل يك خريدار بايد از مطابقت اين دانش و مهارتها با نيازهاي خودش اطمينان داشته باشد. اگر با اين ديدگاه به مصاحبه استخدامي نگاه كنيد، به اهميت بسيار زياد آن پي ميبريد. شما بايد در اين زمان كوتاه، كارفرما را متقاعد كنيد كه بهترين گزينه براي فرصت شغلي مورد نظرتان هستيد. براي موفقيت در مصاحبه شغلي اين نكات را بهخاطر بسپاريد:
- شما لازم است تمام آداب جلسات رسمي را رعايت كنيد. دير يا زود به محل مصاحبه نرسيد. حتي براي حضور در شركتهاي خصوصي هم بايد در جلسه مصاحبه، لباس رسمي و مطابق عرف جامعه بپوشيد چون شما فرهنگ آن شركت را نميشناسيد.
در كل زماني كه در محل سازمان مورد مصاحبه هستيد لازم است مؤدبانه رفتار كنيد و از هرگونه شوخي بپرهيزيد.
- فراموش نكنيد كه تلفن همراهتان را قبل از ورود به جلسه خاموش كنيد.
- معمولا در ابتداي جلسه از شما خواسته ميشود خودتان را معرفي كنيد. در اين بخش خلاصه رزومهتان را خيلي سريع توضيح دهيد و در يك جمله بگوييد چرا فكر ميكنيد براي اين فرصت شغلي مناسب هستيد. يك شروع قدرتمند، تضمين موفقيت شما در مصاحبه است؛ بنابراين اين بخش را جدي بگيريد.
- حالا مصاحبهكننده از شما سؤالات مختلفي ميپرسد. اين سؤالات استاندارد خاصي ندارند اما به حوزه كاري مورد نظر و عادتهاي رفتاري شما (كه ممكن است روي كارتان تأثيرگذار باشند) مرتبطند. در پاسخهايتان بههيچ عنوان نبايد دروغ بگوييد يا اغراق كنيد. به كيفيت سؤالات و چرايي طرح آنها هم كار نداشته باشيد. صرفا به سؤالات مطرح شده پاسخهاي سنجيده و دقيق بدهيد. ضمنا چه از شما پرسيدند و چه نه، حتما تمام انتظارات مالي و غيرماليتان را به كارفرما منتقل كنيد.
- بخش پاياني مصاحبه هم جمعبندي گفتوگوهاست. در اين بخش به مهارتها و شايستگيهايي كه فكر ميكنيد براي اين موقعيت شغلي مفيد هستند ولي درباره آنها صحبت نشده، اشاره كنيد.
كارشناس : در اين شماره محمدعلي شاطري، روانشناس پاسخ مي دهد.
خدمت شما مشاور عزيز سلام عرض ميكنم. مشكلي كه من دارم مربوط به حضور در جمع و محيطهاي اجتماعي است. من در صحبت كردن در محيطهاي عمومي و جمعها مثلا كلاس دانشگاه و... خيلي مشكل دارم. هنگامي كه در لحظههاي حساس يا مثلا مورد خطاب يا سؤال استاد قرار بگيرم بهشدت تپش قلب ميگيرم و عرق ميكنم. در آن لحظات صحبت كردن برايم خيلي سخت ميشود و كلا نميتوانم بهخوبي با ديگران ارتباط برقرار كنم. لطفا من را راهنمايي كنيد.
دوست عزيز از اينكه ما را در حل مشكل خودتان محرم دانستهايد؟
مشكل شما مسئله پيچيده و بغرنجي نيست و تحت عنوان اضطراب اجتماعي طبقهبندي ميشود. درمان اين مشكل با اصلاح رفتارهاي نامناسب و جايگزيني رفتارهاي مثبت در كنار تغيير نگرش و نوع نگاه به مسئله انجام ميشود. لازم است بدانيد كه اضطراب اجتماعي ارتباط بسيار تنگاتنگي با اعتماد به نفس و طرحواره ذهني فرد از خويش دارد؛ يعني به ميزاني كه شما بتوانيد شخصيت و ذهنيتي را كه از خويش داريد در ذهن خود بهبود ببخشيد در رفتارهاي اجتماعي شما هم تغيير و بهبودي حاصل خواهد شد.
روبهروي آينه بايستيد، حالات بدني و نكات مثبتي كه در چهره و ظاهر خود ميبينيد را يادداشت كنيد و روزي چندبار اين نوشتهها را باصداي بلند بخوانيد؛ مثلا «من موهاي زيبايي دارم».
همچنين فهرستي از تواناييهاي خود تهيه كنيد و روزي چندبار آنها را با صداي بلند بخوانيد؛ مثلا « من انسان مهرباني هستم»، « من انسان اهل مطالعهاي هستم» و...
روزي چندبار در حالتي آرام و بهصورت نيمهدراز كش قرار بگيريد، چشما ن خود را ببنديد و در حالي كه سعي ميكنيد تمامي ماهيچههاي بدن خود را رها و آزاد بگذاريد خود را در موقعيتي تصور كنيد كه در برابر يك جمع در حال صحبت كردن و سخنراني هستيد؛ مثلا در كلاس و در حال ارائه يك بحث علمي.
حضور در جمع را از فعاليتهاي ساده و كوچك مثل سلام كردن، احوالپرسي و... شروع كنيد.
سعي كنيد برخلاف ميل و اراده خود مسئوليتهاي كوچكي كه طي آنها ناچار ميشويد در جمع حضور يابيد و صحبت كنيد را قبول كنيد و با تمرين اين موقعيتها هنگامي كه تنها هستيد خود را براي آن موقعيت آماده كنيد. شما ميتوانيد مثلا صحبتهايي را كه ميخواهيد در جمع بيان كنيد در تنهايي خود و در برابر آينه تمرين كنيد. هنگام حضور در جمع هم به هيچوجه سعي نكنيد ادبي و خاص صحبت كنيد. كافي است خودتان باشيد و همانطور كه در جمعهاي خصوصي و خانوادگي و نزد پدر و مادرتان راحت و بيتكلف صحبت ميكنيد در جمعها هم به همان صورت ساده و صميمي صحبت كنيد. اطمينان داشته باشيد كه ساده و بيآلايش صحبت كردن از تكلف و ادبي صحبت كردن زيباتر و جذابتر است.
البته حل اين مشكل فرايندي نسبتا طولاني و قدم به قدم را ميطلبد اما ميتوانيد مطمئن باشيد كه اگر توصيهها را به خوبي اجرا كنيد بهزودي نشانههايي از تغيير در رفتارتان مشاهده كنيد.