محمدرضا زائری میگوید «جایزه داستان تهران» میتواند آرام آرام تصویر جدیدی از تهران ارایه بدهد و آن را جایگزین تصویر بدی کند که امروز از این شهر داریم.
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در گفتوگو با ستاد خبری «جایزه داستان تهران» با اشاره به نقش و رفتار تک تک شهروندان در ایجاد خاطره جمعی یک شهر میگوید: این خاطره جمعی برآمده از رفتار همه ماست و ادبیات میتواند براین رفتارهای فردی و جمعی اثر بگذارد.
مثلاً اگر داستانی باشد که مرا نسبت به همسایه خودم مهربانتر کند، نگاهم را نسبت به محیط اطرافم تغییر بدهد، رفتار اجتماعی مرا با شهروندان و همچنین رفتارم را با مبلمان شهری، فضای سبز و حملونقل عمومی بهبود بخشد، میتوان آن را یک داستان شهری موفق دانست.
حجتالاسلام محمدرضا زائری میافزاید: این نوع از ادبیات به مرور میتواند در تغییر تصویر بدی که از شهر داریم نقش داشته باشد.
همانطور که تصویر ما از بسیاری شهرهای دیگر هم به خاطر چیزهایی است که درباره آن شهر خواندهایم. مثل تصویری که ادبیات کلاسیک از لندن یا پاریس به خوانندگانش ارایه میدهد.
این تصویر ذهنی میتواند روی رفتار ما با آن شهر اثر بگذارد.
مدیرمسئول انتشارات خیمه با بیان اینکه تصویر امروز ما از تهران قدیم هم برآمده از چیزهایی است که خوانده و یا شنیدهایم، براین نکته تأکید میکند که امروز باید داستانهایی نوشته شود که آرام آرام تصویر جدید و درستی از تهران برای مردم زمان حال و همچنین آیندگان ارایه بدهد.
او پاسخ به این سوال را که آیا آیندگان نیز نگاه نوستالژیک ما به تهران قدیم را به تهران امروز خواهند داشت یا نه دشوار میداند و میگوید: ما تصویر روشنی از روابط اجتماعی و سبک زندگی آدمها در تهران پنجاه یا صد سال دیگر نداریم، ولی من فکر میکنم به طور طبیعی همه آدمها نسبت به گذشته این حس نوستالژیک را دارند. همیشه تحولات اجتماعی برای چیزهایی که از دست میرود دلتنگی ایجاد میکند، حتی اگر آن چیزها با تلخیها و سختیهایی همراه بوده باشند.
نویسنده کتاب "سبک زندگی" همچنین به تحولات تکنولوژی و فعال شدن شبکههای اجتماعی و رسانههای جدید به عنوان قدرت بیشتر تصویر در مقابل متن و کلمه اشاره میکند و این شرایط را باعث دور شدن نسل جدید با بخشی از ادبیات میداند.
محمدرضا زائری آنچه را امروز ضعف ادبیات نامیده میشود درواقع رقابت حساس میان امکانات جدید میداند و میافزاید: ادبیات باید خودش را دراین فضا و موقعیت پیدا کند و قالبهای جدید برای خود بسازد، همانطور که رمانهای طولانی کلاسیک امروز آرام آرام جای خودشان را به داستانهای کوتاه دادهاند و داستانکها و مینیمالها روی کارآمدهاند.
حتی در شعر از قصاید و اشعار طولانی به هایکوهای کوتاه رسیدهایم که در یک پیام کوتاه در وایبر و واتساپ میشود بکار برد. همه اینها به مطالعه و پژوهش علمی و تخصصی و همچنین کار کارگاهی و تجربی نیاز دارد که فکر میکنم «جایزه داستان تهران» میتواند شرایط آن را فراهم کند.
وی ادامه میدهد: امیدوارم این جایزه در دورههای بعدی خود با درخشش و بلوغ بیشتری برگزار بشود، گرچه درهمین دوره اول هم بسیار موفق و قابل افتخار بود. این جایزه شاید فرصتی برای شکلگیری این کارگاهها وهمچنین ارایه تعریفها و قالبهای جدیدی از داستان براساس شرایط اجتماعی امروز ما باشد.