مثلا آفتهايي كه به زبان نوجوانان راه يافته بيشتر از راه فضاي مجازي است. گرتهبرداريها و يا واژه فرنگيپراني در برخي رشتههاي دانشگاهي باب شده است. نمونه بارز ديگر، اشتباهات فاحشي است كه در نامههاي اداري ديده ميشود.
گرچه امروزه نامهنگاري ميان مردم بهشدت كاهش يافته ولي بار آن به دوش ادارات و سازمانهاي دولتي افتاده است. خروارها نامه، شيوهنامه، آييننامه، ابلاغيه، دستور و خلاصه هزار قلم نوشتار اداري كه دست بهدست ميچرخد و دچار كليشههاي نوشتاري عجيب و غريبي شده كه ارباب رجوع جماعت بالكل قيد فهم آن را زده است. زبان مكاتبات اداري دارد چيزي شبيه به دستخط پزشكان ميشود. فقط خود ادارهجاتيها از آن سر در ميآورند و با دقت و وسواس، چنان «تلفنا» و «لذا مستدعي است» و «خواهشمند است» و تركيبهاي مشابه را جا ميزنند كه انگار نه انگار اينها يك مشت تركيب ناجور و بيمعنيهستند كه به خون دل از خيلي حوزهها رخت بربسته. «نوشتههاي اداري» كتابي است درخصوص درستنويسي اداري يا دستكم تلاش براي غلط ننوشتن در نامههاي اداري.