يكي از اين مشكلات ، افسردگي است كه علايم آن رفتارهاي كلامي و غيركلامي انسان و برخي تغييرات فيزيولوژيك وي منعكس ميشود. افسردگي خفيف و زودگذر علائم اندك و رو به زوالي دارد و از حالتهاي عاطفي انسان است، با اين حال نياز هست كه اگر علائم آن هرچند خفيف در نوجوان بروز كرد، جدي گرفته شود چرا كه اگر علائم خفيف را ناديده بگيريد و سرسري از كنارش بگذريد، ماندگار شده و تبديل به علائم مرضي ميشوند. كليديترين نقش را در پيشگيري و صد البته بهبود افسردگي نوجوان، والدين و مربيان او بهعهده دارند. ممكن است شما در برابر رفتارهاي جديد و نشانههاي افسردگي كه در نوجوانتان بروز كرده، درمانده و مضطر شويد و با همه شناختي كه از فرزندتان داريد، نتوانيد بفهميد كه چرا او افسرده شده است. ترسهاي عميق شما از ابتلاي فرزندتان به اين بيماري ممكن است ناگفته بماند و ندانيد كه بايد چه كنيد.
- نترسيد
در مقابله با افسردگي كودكان و نوجوانان، روشهاي مختلفي وجود دارد؛ دارودرماني، شناخت درماني و خانواده درماني از اين روشها بهشمار ميروند. در ميان اين روشها خانواده درماني كه گزينه كليدي آن، اصلاح رابطه والدين با فرزند است، اهميت خاصي دارد. اينكه بدانيم همه نوجوانان افسرده نياز به كمكهاي تخصصي ندارند، ميتواند دلگرمكننده باشد.
كارهاي زيادي هست كه والدين و اعضاي خانواده ميتوانند انجام دهند.
- برچسب نزنيد
قبل از هر چيز مطمئن شويد كه نوجوان شما «حتما» دچار افسردگي است؛ شايد خلقيات او گذرا باشد و ناشي از يك اتفاق و مسئله معمولي باشد. پس با او صحبت كنيد. به كرات صحبت كنيد، در موقعيتها و شرايط مختلف، در روزها و دورههاي متعدد، نظراتش را بپرسيد و از احساساتش باخبر شويد. علاوه بر اين ميتوانيد فعاليتها و نوع رفتارهاي او را در مدرسه پيگيري كنيد. اين كار از طريق صحبت با مربيان و دوستان نزديك او، ميسر است. اطلاعاتي كه آنها به شما ميدهند باعث ميشود كه وضعيت او را با وضوح بيشتري ارزيابي كنيد. با اين حال كاملا مراقب باشيد كه با اين كار اعتماد او را از دست ندهيد.
- سراپا گوش باشيد
در مسير رابطه، شنونده فعال باشيد، خوب گوش كنيد. گوشدادن فعال شامل اختصاصدادن زمان لازم به فرزندانتان، هنگامي كه علاقهمند هستند صحبت كنند، است. چنين امري در دنياي پرمشغله امروز، كار سادهاي نيست. همچنين گوشدادن فعال، يعني بين صحبتهاي او نپريد. كلام او را با سرزنش و انتقاد قطع نكنيد. با جملاتي مانند «درسته!» «ميتوانم تصور كنم كه چقدر سخت و دردناك بوده» «ميفهمم» علاقه و همدردي خود را در جريان گفتوگو اعلام كنيد.
- او را ببينيد
آنچه تاكنون در مورد نوجوانان افسرده بهدست آمده نشان ميدهد كه افسردگي در ميان نوجواناني كه كمتر تقويت و تشويق شدهاند و بهطور افراطي كنترل شدهاند بيشتر است. پس اگر نوجواني داريد كه احتمال بروز افسردگي در او وجود دارد، يا افسرده بهحساب ميآيد، در سيستم تشويق فرزندتان تجديدنظر كنيد. شايد تا به امروز هر موفقيتي كه از او سر زده و هر فعاليتي كه داشته را جزو وظايفش ميدانستهايد و خيلي كم از او قدرداني كردهايد يا او را عميقا بابت خوبيها و موفقيتهايش تشويق نكردهايد.
- انعطاف پذير باشيد
از آن والديني هستيد كه در شيوه تربيتيتان «كنترل و سختگيري زياد» نقش مهمي دارد و شيوه تربيتيتان «سختگيرانه» است، باز هم بايد تجديد نظر كنيد. اين كنترل افراطي، ارتباط عاطفي شما با فرزندتان را تحتالشعاع قرار ميدهد و او را نسبت به شما بياعتماد ميكند. شايد از تأثيرات نامطلوب برخوردهايي كه از نظر شما معمولي بوده باخبر نباشيد، فشارهاي درسي، «درس بخوان، درسبخوان!» اگر درس نخواني بدبخت ميشوي، اگر نخواني آبرويمان ميرود و... ممكن است سبب پديد آمدن افسردگي و احساس عدمارزشمندي و اضطراب در نوجوان شود.
- شما قوي باشيد
بدترين اتفاق اين است كه شما در ارتباط با نوجوان افسرده احساس ناتواني كنيد و گمان كنيد كه از پس موقعيت و شرايط خاص و جديد برنميآييد. اين مسئله به طرز آشكاري به افسردگي نوجوان دامن ميزند و او را بيش از قبل نااميد و گوشهگير ميكند.
- مقابله به مثل نكنيد
در بعضي از نوجوانان، افسردگي به شكل خشم و پرخاشگري بروز ميكند. اگر والدين چنين نوجواني هستيد، سعي كنيد كه در چنين مواقعي، واكنش مشابه نشان ندهيد. صبر نخستين كليد اين رابطه است. خشم متقابل شما باعث وخيمتر شدن اوضاع ميشود و فاصله شما با فرزندتان را بيشتر ميكند. كنترل خشم و ثبات روحي و صبر، رابطه شما را بهبود ميبخشد و راه را براي يك گفتوگوي دوطرفه و قابل درك باز ميكند. نوجوانان صحبت كردن با يك نفر (اغلب پدر يا مادر يا يك دوست) را بزرگترين عامل براي غلبه بر افسردگيشان ميدانند.
- خانواده را گرم كنيد
وقتش رسيده كه كمي از مشغلههايتان كم كنيد و زماني را به نوجوانتان اختصاص دهيد. با او به گردش و سينما و مهماني برويد. ارتباط عاطفي خود را با او از سر بگيريد. فضاي خانواده را فضاي تعامل و ارتباط كنيد. اينكه هر يك از اعضاي خانواده از سر كار و مدرسه برگردند و هر كسي براي خودش در ساعتي به تنهايي به خوردن غذا مشغول شود و پس از آن دوباره به اتاق خود بروند، نشان از يك فضاي افسرده دارد. ديده شده كه در بعضي از خانوادهها روزها ميشود كه اعضاي خانواده با هم صحبت و تعامل چشمگيري ندارند. پس سعي كنيد كه وعدههاي غذايي را با هم ميل كنيد. از فعاليتها و اتفاقات روزانهتان با هم صحبت كنيد و براي هم وقت بگذاريد.
- همراه شويد
در چنين مواقعي حفظ رابطه و ارتباط مداوم نقش مهمي دارد. اگر قادر به بحث كردن در زمينه تعارضها با نوجوانتان نيستيد، ميتوانيد ارتباط خود را در زمينه موضوعات خنثي (مانند فيلم، فوتبال و...) كه هر دو نفر به آن علاقهمند هستيد، برقرار كنيد.
با افراد با انگيزه، موفق و شاد رفتوآمد كنيد، از جمع شدن با كساني كه غم و اندوه را بهعنوان ژست روشنفكري پذيرفتهاند و بهشدت به آن وفادارند و جز ناليدن و غرزدن كار ديگري نميدانند، بپرهيزيد. سعي كنيد فرزندتان را با مفهوم توكل، اميد و رضايت آشنا كنيد.
- جواب اين سؤالها را ميدانيد؟
بلوغ و افسردگي چه ربطي به هم دارند؟
بلوغ شامل تغييرات مختلف جسماني، روانشناختي و اجتماعي است و اين تغييرات ميتواند روي سلامت رواني فرد تأثير گذاشته و احتمال بروز اختلالات افسردگي را افزايش دهد.
افسردگي احساس غمگيني، ناكامي و نااميدي در مورد زندگي است؛ نوعي اندوه دروني يا احساس خشم نسبت به اطرافيان. احساس بيهودگي و ترديد همراه با از دست دادن علاقه به اغلب فعاليتها و آشفتگي در خواب و اشتها و تمركز و انرژي. تغييرات هورموني كه هنگام بلوغ رخ ميدهد باعث ظهور علائم افسردگي ميشود. البته اين تغييرات صرفا هورموني نبوده و گاهي بهدليل تلقينها، نقشها و ارزشهاي فرهنگي اتفاق ميافتد. در ميان نوجوانان، افسردگي به شكل حالتهاي هيجاني، بيقراري و عدمآرامش، از دست دادن تمركز فكر و ناتواني در مهار كردن فعاليتهاي ذهني بروز ميكند.
نوجوانان چگونه افسرده ميشوند؟
نوجوان در دوران بلوغ معمولا احساس خستگي ميكند و از دردهاي مختلف مينالد. عقبماندگي درسي دارد و آن را به خستگي و بيماري ربط ميدهد. نوجوان افسرده در ميان گروه همسالان دچار مشكل ميشود، در حاشيه قرار ميگيرد و احساس يأس و خستگي و نااميدي، شادماني و طراوت او را تحتالشعاع قرار ميدهد. همين مسئله باعث ميشود كه نيازهاي رواني مهمي كه ميبايد در گروه تأمين شود، از ميان برود. او با صورتي اخمو، ترشرويي يا منفيگرايي و گوشهگيري از درك نشدن و مورد تحسين قرار نگرفتن، شكايت دارد. كاهش قابلملاحظه وزن، بدون وجود رژيم غذايي خاص يا افزايش قابلملاحظه وزن يا كاهش و افزايش اشتها، اختلال در خواب، بيخوابي يا خوابزدگي، بيقراري يا كندي رواني- حركتي، خستگي يا از دست دادن انرژي، احساس بيارزشي يا احساس گناه افراطي و بيمورد و افكار عودكننده راجع به مرگ و انديشهپردازي درباره خودكشي بهطور مكرر، بدون نقشه خاص براي خودكشي از ديگر علائم افسردگي در نوجوانان است.
نشانهها چه زماني جدي ميشوند؟
نشانههاي ذكر شده بايد بهطور قابل ملاحظهاي در زمينههاي تحصيلي، اجتماعي يا ساير زمينهها تأثير بگذارد و حداقل بايد 5مورد از علائم بالا را داشته و مهمتر اينكه اين علائم در طول يك دوره 2هفتهاي، هر روز ادامه داشته باشد. بهطور مثال هر روز نوجوان احساس گناه و بيارزشي كند، اگر اين احساسات در پس يك واقعه و موقتي باشد، نشان از افسردگي نيست. در كودكي ميزان شيوع افسردگي در ميان دختران و پسران به يك اندازه است اما دختران نوجوان بيش از پسران دچار افسردگي ميشوند.
چرا افسردگي؟
علل مختلفي ممكن است سبب بروز افسردگي در نوجوان شود. داشتن والدين افسرده، يا افرادي از فاميل كه سابقه افسردگي دارند، امكان افسردگي را در نوجوان افزايش ميدهد. البته اين بدان معنا نيست كه افسردگي يك بيماري ژنتيك است اما كودكي كه با افراد افسرده نشست و برخاست دارد و با آنها بزرگ ميشود، ممكن است كه همان رفتار را از خودش بروز دهد. در واقع افسردگي در اين حالت نوعي رفتار آموخته شده است. عامل ديگري كه ميتواند سبب بروز افسردگي در نوجوان شود، قرار گرفتن او در شرايط سخت عاطفي و تجربه رويدادهاي ناگوار است؛ مواردي همچون تجربه مرگ يكي از والدين، در جريان جدايي و طلاق آنها قرار گرفتن، مشكلات تحصيلي طولانيمدت، سرزنش و تحقيرشدن دائمي توسط والدين، قرار گرفتن در معرض سوءاستفاده جنسي، تجربه شكستهاي پيدرپي در مدرسه، از دست دادن يك دوست نزديك يا داشتن مشكلات رفتاري طولانيمدت، همانند مشكلات يادگيري، بيش فعالي و... به جز اينها شرايط و محيطي كه كودك در آن بزرگ ميشود بسيار حائز اهميت است. داشتن يك محيط گرم خانوادگي و برقراري رابطه عاطفي با والدين، در شرايط مختلف ميتواند كودك و نوجوان را از سقوط در دره نااميدي و افسردگي نجات دهد و برعكس زيستن در محيط خانوادگي ناامن، متشنج و داراي مشكلات حاد رفتاري و اخلاقي، اختلالات رواني يكي از والدين، اعتياد، مصرف الكل و... فرد را مستعد ابتلاي به افسردگي ميكند.