شايد حتي دليلش را خودتان هم نميدانستهايد چون در آن لحظه حاضر نبودهايد به هيچچيزي فكر كنيد، حتي خودتان. دچار يك حالت خمودگي و سستي شدهايد. وقتي از شما پرسيدهاند چيزي شده؟ فقط سري تكان داده و با يك جواب ساده عبور كردهايد: «حوصلهندارم.» گفتهايد سر به سرم نگذاريد. ميخواهم تنها باشم. حتي حوصله غذا خوردن هم ندارم. چه كنيم اين حالت براي ما اتفاق نيفتد يا اگر اتفاق افتاد بتوانيم آن را مهار و كنترل كنيم؟ بهنظر ميرسد بتوان با راهكارهايي ساده خستگي و بيحوصلگي را درمان كرد. پس به اين نكات توجه كنيد.
- خستگي جسمي
خسته شدن امري است طبيعي. براي همه آدمها پيش ميآيد. در همه عمر نيز ادامه دارد؛ يعني ويژه دوران و مقطع خاصي نيست. پس نبايد از آن نگران بود يا نبايد انسان خودش را محكوم و تخطئه كند كه چرا من اينجوري شدهام.
دو نوع خستگي و بيحوصلگي داريم؛ يك نوع خستگي جسمي و ديگر خستگي روحي.
خستگي روحي خيلي مهمتر و خطرناكتر از خستگي جسمي است. خستگي جسمي خطرات كمتري دارد و راحتتر هم كنترل ميشود. اما امان از آن لحظهاي كه آدمها به لحاظ روحي خسته و فرتوت شوند.
بهترين راهحل درمان و كنترل اين احساس آن است كه انسان دلايل خسته شدنهايش را بفهمد و براي رفع آن برنامه داشته باشد.
شناسايي دلايل يك احساس، مهارت ميخواهد. بايد براي آن تمرين كرد و احتمالاً بايد از ديگران كمك خواست. آدم بايد بداند چه موقعي و براي چه خوشحال است. كدام زمان و به چه دليل عصباني يا عصبي است. به همين نحو بايد اين مهارت را در خود ايجاد كند كه بفهمد كي و چرا بيحوصله است.
بخشي از خستگيهاي ما خستگيهاي جسمي است. در اين نوع خستگي عوامل مختلفي تأثيرگذار است: سن، جنسيت، شغل، منطقه جغرافيايي، آب و هوا و... براساس هر كدام از عاملها ميتوان راهي پيدا كرد كه از خستگيها كاست. بعضي از اين راهحلها ساده ولي معجزهكننده هستند. راههايي نظير
ورزش كردن: همه آدمها بايد براي خود يك ورزش خاص و منظم پيشبيني كنند، بهويژه خانمها كه بعضاً از توفيق ورزش بيبهرهاند.
تغذيه مناسب: تغذيه مناسب يكي از راهكارهاي مؤثر براي جلوگيري از خستگي است. خوردن بعضي غذاها مثل انواع شيرينيها و شكلاتها ميتواند حال آدم را خوش كند و او را سر حال ميكند. مخصوصا اگر در كنار خانواده و دوستان باشد.
استراحت و خواب كافي: به هرحال خوابيدن از الزامات زندگي دنيايي است. براساس فيزيولوژي بدن هر كسي به مقداري از خواب، از چند دقيقه گرفته تا 8ساعت در شبانهروز نياز دارد.
توجه به مسائلي نظير ارگونومي: مواردي نظير چگونه نشستنها در محل كار و منزل و... به راحتي بدن كمك ميكند. بهويژه براي كارمندها و افراد پشت ميزنشين كه ناچارند در طول روز بهصورت ثابت و براي يك رفتار اداري معين پشت ميز كاري يا رايانه بنشينند.
شناسايي بيماريها و حفاظت از بدن: اگر بيماريهاي بدن شناسايي نشود ميتواند انسان را از پا دربياورد. خيلي وقتها ما به علائم بيماريها كم توجهي ميكنيم درحاليكه ميتوانيم با آموزشهاي ساده، بموقع از وقوع بيماريهاي حاد جلوگيري كنيم.
حفظ بهداشت: بهداشت مناسب، عاملي جدي است براي حفاظت بدن انسان. ياد گرفتهايم فقط به بچهها تذكر بهداشتي ميدهيم؛ مسواك بزن، دستهايت را موقع برگشتن از مدرسه بشوي، لباسهايت را بموقع عوض كن، ميوه نشسته نخور، موقع عطسه كردن دستات را جلوي دهانت بگير و توصيههاي گاه و بيگاه بسيار ديگر. اما خودمان نسبت به اجراييسازي اين توصيههاي كاهلي و تنبلي ميكنيم.
هواي مناسب: استنشاق هواي تازه و مطلوب ميتواندبه طراوت و تازگي انسان كمك جدي كند. بهويژه در شهرهاي بزرگ كه عموماً با مشكل آلودگي هوا مواجه هستند. بد نيست در مواقع مناسب پنجره را گشود و نفسهاي عميقي كشيد.
- خستگي روحي
دسته دوم از خستگيها، خستگيهاي روحي است؛ نوع ويژهاي از بيحوصلگيها و خمودگيها كه متأسفانه ما خيلي كم به آن توجه ميكنيم. يكي از اصليترين راهحلهاي مبارزه با خستگيهاي روحي اين است كه انسان به راهي كه ميخواهد برود ايمان بياورد و آن را با بينش طي كند.
عوامل مختلفي همچون نداشتن هدف، نداشتن برنامه صحيح، ضعف و سستي اراده، داشتن افكار منفي و بيتوجهي به تواناييها و استعدادهاي خويش، خودكم بيني و... در ايجاد اين نوع كم حوصلگي نقش دارند. بنابراين براي مبارزه با اين روحيه و كاهش يا از بين بردن آن بايد با توجه به هر يك از عوامل تأثيرگذار، راه و روش مناسب و راهكار عملي خاصي را اتخاذ كرد.
* انگيزه بالا ميتواند خستگيهاي روحي و حتي جسمي آدم را برطرف كند. علامه اميني ميگويد براي نوشتن الغدير 10 هزار جلد كتاب را از باي بسمالله تا تاي تمت خواندم و به صد هزار كتاب مراجعه مكرر داشتم. علامه جعفري ميگويد: در نجف شبانه روزي فقط 3ساعت خوابيدم. چطور اين اتفاقات ميسر ميشود؟ با قدرت اراده و انگيزه و ايمان به هدف. وگرنه فيزيولوژي بدن آنها هم مثل ماست. قدرت اراده است كه آنها را جلو ميبرد. راهحل پيشنهادي اين است كه انسان هر روز چند دقيقه از وقت خود را بگذارد به راهي كه در آن روز ميخواهد برود فكر كند. ميتوانيم اسم اين بحث را بگذاريم خودانگيزشي؛ يعني اينكه انسان خودش براي خودش انگيزه خلق كند.
* همنشيني با دوستان و فاميل و افراد خانواده كه خيلي وقت است آنها را نديدهايد ميتواند شما را سرحال بياورد. رفتن به يك ميهماني يا برگزاركردن يك ميهماني ساده در خانه خودتان راهحل مناسبي است.
* راهحل ديگر پيوند و گشت وگذار با كساني است كه ميتوانند به انگيزههاي آدمي اضافه كنند. همنشيني با دوستاني كه كاهلند، غر ميزنند، نق ميزنند و مدام ابراز خستگي ميكنند در مسير حركت براي آدمي مهمترين مانع است. پس بايد براي خودمان دوستان و آشناياني پيدا كنيم كه اراده ما را قوي و مدام به ما انگيزه و انرژي تزريق ميكنند.
* مطالعه درباره زندگي انسانهاي موفق ميتواند به توفيقات آدمي كمك شاياني كند. اينكه بدانيم آناني كه راههاي سخت را رفتهاند، چگونه از پس آن برآمدهاند، كمك بسياري به ما ميكند. پس بايد بگرديم و براي زندگي خود چند نفر از آدمهاي الگو را بيابيم و راجع به آنها مطالعه كنيم و مدام از سرگذشت آنها ايده بگيريم.
* داستان علامه جعفري را يادمان بيايد كه ميگفت هر وقت از مطالعه خسته ميشوم صداي پتك همسايهام را ميشنوم كه مشغول آهنگري است و خسته نميشود؛ آن وقت انگيزه پيدا ميكنم كار و تلاشم را بيشتر كنم. خيلي از آدمها هستند كه از كمترين امكاناتي كه ما برخورداريم برخوردار نيستند. فقر دارند، بيماري دارند، بر آنها خيلي چيزها تحميل شده است، ذرهاي آزادي ندارند اما نااميد نميشوند. اينها براي ما انگيزاننده است.
* باور كنيم ما آدم آهني نيستيم. پس بايد تفنني براي خود داشته باشيم. تفريح داشته باشيم. اوقات استراحت داشته باشيم. بايد براي اوقات فراغت خودكاري كنيم، شعري بخوانيم، آوازي، نرمشي، شوخياي، قدم زدني، گپزدني و... اينها ميتواند به ما كمك كند.
* پرداختن به هنر يكي از يگانه معجزهگرهايي است كه ميتواند به روح ما كمك كند. روح ميخواهد خلق كند. روحي كه خلاق باشد خسته نميشود. بايد خلق كنيم. خلق كردن يعني هنر، نقاشي بكشيم، شعر بگوييم، بنويسيم، چيزي بسازيم، بازياي خلق كنيم و... نبايد در اين دنياي سنگ و سيمان و آهن از روحمان و از هنرمندي روحمان غافل بشويم.
* خستگي، خستگي ميآورد. اين يك قانون است. مهمتر از اين، قانون ديگري داريم كه ميگويد ابراز خستگي هم خستگي ميآورد. ديدهايد در جمعي اگر يكي چندبار خميازه بكشد همه خوابشان ميگيرد. اگر كسي اخم كند همه اخمو ميشوند. پس هيچ وقت خستگي خود را ابراز نكنيم. حتي اگر از جلو آينه هم رد ميشويم لبخندي به لب داشته باشيم. خودمان به افسرده شدن خودمان كمك نكنيم.
* آدمها به اندازه بزرگي هدفشان راه ميروند. هر چه هدف بزرگتر باشد خستگي كمتر ميشود. وقتي به چيزهايي دونپايه و نازل عادت كنيم زود هم خسته ميشويم. پس به كم عادت نكنيم. قبل از هر چيز با توجه به تواناييها و استعدادهاي خويش هدفي معقول و قابل دسترس و مطابق با شرايط و امكانات موجود براي خود ترسيم كنيم. بهمنظور رسيدن به هدف مورد نظر از يك برنامه مدون و جدول زمانبندي شده استفاده و خود را مقيد به انجام آن كنيم.
* ياد خدا و توجه و توكل به ذات مقدس لايزال الهي و طلب كمك و ياري از او نقش مؤثري در ايجاد آرامش و اميد به آينده دارد، بنابراين ياد و توجه و توكل به خداوند را در انجام كارها فراموش نكنيم.
* اگر افكار منفي و احساس ضعف و خودكمبيني باعث كمحوصلگي ما شده است، با بهخاطر آوردن تواناييها و استعدادها و موفقيتهاي گذشته خويش و توجه به نقاط قوت زندگي، ياس و نااميدي نسبت به آينده را به اميدواري و خوشبيني تبديل كنيم.
نظر شما