به اين منظور انواع و اقسام كتابهاي تربيت فرزند را مورد مطالعه قرار ميدهند تا به خيال خودشان از جديدترين روشهاي تربيتي دنيا عقب نمانند درحاليكه از تربيت ديني غافل هستند. ما در اين صفحه پيرامون اين موضوع از خانم دكتر فروغ نيلچيزاده، نكتههايي را هرچند بهصورت كلي پرسيدهايم تا والدين به ظرافتهاي دين اسلام در ارتباط با تربيت فرزندان زير7سال پي ببرند.
- بازي درماني؛ بهترين روش آموزش به فرزندان
سبك تربيت فرزندان تا سن 7سالگي كه دوره سيادت فرزندان است بايد با عشق و محبت همراه باشد و بهترين روش براي آموزش مسائل ديني به كودكان در اين سن بازي است. قدرت فكر و جستوجوگري كودك از 3سالگي به بعد بيشتر ميشود و بايد با توجه به اين موضوع بخشهايي از دين را به او آموزش دهيم. مفاهيم ديني شامل 4 بعد عقايد، احكام، اخلاق و آداب است كه بايد بدانيم چه بخشهايي را چه زماني به بچه ياد بدهيم. همه مسائل را در قالب قصه، بازي و رفتار بايد به بچه ياد بدهيد. يك صحنه نمايشي ايجاد كنيد و خيلي از وقتها اجازه دهيد فرزندتان نقش شما و شما نقش فرزندتان را بازي كنيد. از او بخواهيد بعضي از رفتارهاي غلط را اصلاح كند. مخصوصا اگر بچه دچار يك رفتار غلط شده است ميتوانيد با بازي به او بفهمانيد كه چه كاري اشتباه و چه كاري درست است.
- آموزش توحيد با قايمباشك بازي!
اولين و مهمترين موضوعي كه بايد به بچهها در اصول اعتقادي آموزش دهيم اصل حقيقي توحيد است. از 3سالگي بايد به بچهها آموزش بدهيم كه خدا كيست و كجاست و براي رضايت او چه كارهايي را بايد انجام دهيم. براي ياد دادن اين موضوع بهتر است از طريق قايمباشك بازي اقدام كنيد. پنهان شويد و از فرزندتان بخواهيد كه شما را پيدا كند. سپس از او بخواهيد پنهان شود و بعد بگوييد فكر ميكني كسي تو را نميبيند؟ و حتي وقتي پشت پرده و يا زير ميز پنهان شد به او بگوييد من تو را نميبينم ولي يكي هست كه تو را نگاه ميكند و خيلي دوستات دارد، حتي بيشتر از من و وقتي پرسيد او چهكسي است به او يادآوري كنيد كه او خداست و هر جا تو باشي خدا هم هست. او تو را ميبيند ولي تو نميتواني او را ببيني.
- فرمول هميشه خوب بودن!
از طريق همين بازي قايم باشك به كودكتان آموزش دهيد حتي وقتي كار بدي ميكند و كسي خبر ندارد، باز خدا هست و از همهچيز خبر دارد. در واقع تقوا را از اين طريق به او آموزش ميدهيد و او ياد ميگيرد كه از همه زشتيهاي عالم دوري كند. به زبان ساده به او بگوييد چون خدا ما را دوست دارد، ميخواهد كه هميشه كارهاي خوب انجام دهيم.
- يادگيري عدمتكرار اشتباه به فرزندان
به كودكتان بگوييد كه اگر كار اشتباهي انجام داد و دوباره آن اشتباه را تكرار كرد خدا از او ناراحت ميشود. درست مثل من كه مادر تو هستم و يك جاهايي كه كار اشتباه ميكني به تو هيچي نميگويم؛ اما اگر زياد آن اشتباه را تكرار كني مجبور ميشوم آهسته به تو بگويم كه فرزندم اين كار را نكن و اين تذكر را بهخاطر اين ميدهم كه دوستات دارم و ميخواهم بهترين راه را انتخاب كني. خدا هم چون ما را دوست دارد، ممكن است يك وقتهايي گوش ما را بگيرد و بپيچاند. پس به او ياد دهيد كه هميشه بايد حواسش جمع باشد كه خداي مهربان را از خود ناراحت نكند؛ چراكه او ميخواهد هميشه با ما مهربان باشد؛ مگر اينكه اشتباهات ما خيلي زياد باشد.
- حيا و حرمت به خويشتن
حرمت به خويشتن و احترام براي جسم و روح كودك يكي از موضوعات مهمي است كه در تربيت ديني مورد تأكيد خاص قرار گرفته است. بچهها بايد ياد بگيرند كه براي خودشان ارزش قائل شوند و اجازه ندهند كه كسي آنها را برهنه ببيند. براي اين منظور مادر بايد از همان زمان تولد فرزندش، حتي پوشك او را جلوي ديگران عوض نكند. يا زمان شير دادن او را به اتاقي ببرد كه ناظر بيروني نداشته باشد. مطمئن باشيد كه با اين كار حيا را به كودكتان ياد ميدهيد و به او ميفهمانيد كه جسم او محترم است. يادتان باشد از روشهاي تربيتي غيرمستقيم استفاده كنيد. استفاده از تمثيل، بهترين روش براي آموزش حيا به كودكتان است. قانون پوشش را از طريق عروسك به فرزندتان بياموزيد؛ فرقي نميكند پسر باشد و يا دختر. به او بگوييد وقتي ميخواهي آب بازي كني بايد لباس كمتر بپوشي ولي وقتي ميخواهي به مهماني بروي و يا مهمان به خانه ما ميآيد بايد لباست را بيشتر كني. بايد به او بياموزيد كه چه كساني به او محرم هستند و چه كساني نامحرم و همه اينها را به وسيله بازي به كودك بياموزيد.
- آموزش قبله!
اولين نكته در آموزش نماز، جهت قبله است كه اين موضوع را كودك از رفتار پدر و مادرش خواهد آموخت. شما بايد به بچهها ياد بدهيد كه هنگام نماز رو به قبله بايستند. براي اين كار به زبان ساده به فرزندتان توضيح دهيد كه خدا همه جا خانه دارد. بعضي از خانهها مثل مسجد مستقيما اسم خدا را دارد ولي خدا يك خانه خيلي بزرگ دارد و گفته هركس كه توانست بيايد و خانه من را زيارت كند و هنگام نماز بايد در جهتي كه خانه بزرگ خدا قرار دارد نماز بخوانيم كه به آن قبله ميگويند. ميتوانيم قبلهنما را در اختيار او قرار دهيم. بهعنوان يك بازي به او جهتهاي شمال و غرب و شرق و جنوب را نشان دهيم. انتظار ميرود كه بچه در 5 سالگي بتواند قبله را نشان بدهد.
- تفاوت چيزهاي نجس و پاك
موضوع ديگري كه در تربيت ديني بسيار مهم است آشنايي كودك با نجاسات و مطهرات است. كودك ما در سنين 5 تا 7 سالگي بايد بداند كه اگر دستش خون آمد، نبايد دستش را در دهانش كند و بداند كه خون نجس است. به او بايد با آرامش ياد دهيم كه مراقب باشد وقتي دستش خون آمد آن را به لباسش نمالد و خيلي زود دستش را آب بكشد. به او ياد دهيم كه با آب قليل چطور دست خود را آب بكشد. براي اين كار يك ليوان را آب ميكنيم و 3 بار روي دستش ميريزيم؛ يعني دفعه اول، دفعه دوم و دفعه سوم و اجازه دهيم خودش تعداد ليوانهاي آب را بشمارد و دفعه سوم كه آب را ريختيم به او بگوييم حالا ديگر دست تو پاك شد و خدا دوست دارد كه اگر جايي از بدنمان يا لباسمان نجس بود زود آب بكشيم. به تناسب فهم فرزندمان به او ياد دهيم كه خاك و آفتاب نيز پاككننده است. مثلا وقتي با او در جايي هستيد كه خاك وجود دارد به او بگوييم كه اگر ما 15 قدم روي خاك راه برويم اگر پايمان نجس باشد پاك ميشود و او ياد خواهد گرفت كه چگونه چيزهاي نجس از طريق خاك و آفتاب پاك ميشوند.
- شكرگزاري از ديگران
روحيه سپاسگزاري و شكرگزاري يكي از ارزشهاي اسلامي است كه بايد تا قبل از 7سالگي بهصورت غيرمستقيم به فرزندانمان بياموزيم. در حقيقت از اين طريق به او نشان دهيد كه اگر كسي كوچكترين كاري را براي ما انجام داد بايد از او قدرداني كنيم. مثلا خواهر شما صاحب فرزندي شده و شما قرار است براي فرزند او هديهاي بگيريد. وقتي ميخواهيد براي اعطاي اين هديه به خانه خواهرتان برويد اولا تا جايي كه امكان دارد از فرزندتان بخواهيد كه درخصوص اين هديه نظر بدهد، به او بگوييد كه خدا به خالهات ني ني داده است به نظر تو چه چيزي براي او بگيريم؟ اجازه دهيد كه او بفهمد موجود ارزشمندي است و بعد به او توضيح دهيد كه چرا بايد اين كار را انجام دهد. به او بگوييد كه وقتي او هم كودك بوده خاله برايش هديه آورده است و الان هم ميآورد و حالا ما بايد از او با خريد هديه براي فرزندش تشكر كنيم. تشكركردن را به شيوههاي مختلف رفتاري، گفتاري و جبراني يعني از طريق خريد هديه به بچه ياد دهيد و به او كمك كنيد تا در اين مسير قرار بگيرد.
- شكرگزاري از خداوند
شكرگزاري از خداوند نيز از مولفههاي مهم تربيت ديني محسوب ميشود. براي اينكه به كودكان ياد بدهيد كه هميشه از خدا شكرگزار باشند بهتر است او را به پارك ببريد و زيباييهاي طبيعت را نشانش دهيد و بعد به او بگوييد ميداني چرا اين برگها سبز هستند ؟ چون خدا اينقدر دوستشان دارد كه خورشيد از آن بالا ميتابد و از زمين هم آب ميگيرند و اين آب بهعنوان غذاي اين گياه به برگ او ميرسد و زيبايي اين درخت را چندين برابر ميكند. به او بگوييد ببين چقدر زيباست و زنده است ولي اگر تو به آن دست بزني خراب ميشود. پس بايد مواظب چيزهايي كه خدا به ما داده است باشيم. بيا همين امشب كه به خانه رفتيم موقع نمازخواندن از خدا تشكر كنيم يا همين الان دستهايمان را به طرف آسمان ببريم و از خدا تشكر كنيم. اين رفتارها، كوچك و خيلي پيش پا افتادهاند ولي اگر ما اين رفتار را ياد بگيريم و به فرزندمان ياد بدهيم، او سپاسگزاري را ياد ميگيرد. يا براي آموزش شكرگزاري از خدا براي حواس پنجگانهاي كه به ما داده است ميتوانيد چشم كودك را با پارچهاي ببنديد و به او بگوييد ببين اگر خداوند به تو چشم نداده بود الان نميتوانستي چيزي را ببيني و همهچيز براي تو تاريك بود. پس بايد بهخاطر اينكه خداوند به تو چشم داده از او تشكر كني.
- خداحافظي با عجله!
اگر فرزندان ما هنر صبر كردن را ياد بگيرند در آينده آدمهاي موفقي خواهند بود. البته طبيعي است كه بچهها به واسطه سنشان فوقالعاده عجول و بيتحمل هستند پس براي نيازهاي اوليه يك كودك نبايد از او صبوري بخواهيد اما بايد به او ياد بدهيد كه گاهي اوقات تحملكردن باعث ميشود كه او تواناتر شود. مثلا اكنون كه در آستانهماه مبارك رمضان هستيم از طريق روزه كله گنجشكي ميتوانيد صبوري را در حد توانايي فرزندتان به او ياد بدهيد. يا هنگام آمادهكردن غذا ميتوان به بچه صبوري را ياد داد. مثلا فرزند شما منتظر است كه مقداري سيب زميني برايش سرخ كنيد و مدام در حال غر زدن است. شما ميتوانيد چند سيبزميني را به او بدهيد تا بخورد و بعد به او بگوييد براي اينكه بقيه سيب زمينيها آماده شود تا بتواني آنها را بخوري بايد صبر كني. البته مراقب باشيد رفتارتان بهگونهاي نباشد كه فرزندتان را بيصبرتر كند. بهعنوان مثال، فرزندتان به راحتي نميتواند كفشاش را ببندد و شما دير راه افتادهايد براي اينكه به جايي برسيد و زمان بستن بندكفش اين بچه را در محاسبات خود درنظر نگرفتهايد، آن وقت با عجله از خانه بيرون ميرويد و به بچه ميگوييد كه زود باش چقدر تنبلي ميكني؟ يا چرا هنوز بند كفشت را نبستي. اگر دلتان ميخواهد فرزندتان يك كودك آرام و غيرمضطربي باشد با او با آرامش و صبوري برخورد كنيد. اگر شما او را به عجله بيش از اندازه وادار كنيد، فرزند شما مدام با شما و ديگران كج رفتاري خواهد كرد و به فردي كم حوصله تبديل ميشود؛ چراكه عجول بودن او در بزرگسالي عواقب بيشتري در تصميماتي كه او ميگيرد خواهد داشت.
- كارشناس: دكتر نرگس سجاديه، استاد دانشگاه
پسري چهارده ساله دارم كه تازگيها اجازه نميدهد در مسائل شخصياش دخالت كنم و احساس ميكنم چون من مدام او را كنترل ميكنم از اين رفتار من خسته شده است و تا حدودي از حرف زدن با من خودداري ميكند. بعضي اوقات كه موبايل در دستش هست از شدت دلشوره نميدانم چه كاري بايد انجام دهم و گاهي وقتها موبايلش را از او ميگيرم و چك ميكنم. هر روز فاصله من با او بيشتر ميشود. مرا راهنمايي كنيد كه چگونه ميتوانم بدون اينكه پسرم بفهمد مراقب او باشم و چگونه بايد با او رفتار كنم؟
بايد به اين مادر بزرگوار گفت كه مراقبت از فرزند تنها وظيفهاي نيست كه بهعهده مادر باشد بلكه پدر نيز بايد در آن مشاركت داشته باشد و قطعا يك مادر به تنهايي نميتواند از عهده تربيت فرزند و مراقبت از او برآيد. نكته بعد اينكه براي مراقبت از پسران نوجوان بايد اول به استقلال آنها توجه كنيم؛ يعني آنها را به اين باور برسانيم كه ما ميدانيم ديگر شما بزرگ شدهاي و ميتواني از عهده بسياري از كارهايت برآيي و تصميم بگيري.
در مرحله بعد قبول كنيم كه نوجوانان ما تجربه ندارند و اگر اشتباهي ميكنند بهخاطر اين است كه از خيلي چيزها بياطلاع و خام هستند.
ما بايد بهگونهاي مراقب باشيم كه شخصيت نوجوانمان رشد كند نه اينكه مدام او را بهخاطر نداشتههايش تحقير كنيم و بگوييم مشكل از توست نه ديگران. اگر به اين اصل توجه نكنيم فرزندمان تنها از نظر سني بزرگ ميشود ولي از لحاظ روحي رشد نخواهد كرد. بهخودمان فرصت دهيم كه از اشتباهات نوجوانانمان بهعنوان تجربه ياد كنيم و به او بگوييم كه فرصت جبران دارد.
با زبان مهربان و ملايم فرزندمان را از يكسري آسيبهاي موجود در جامعه آگاه كنيم. مثلا به او بگوييم كه اگر دوست تو سيگار مصرف ميكند بهخودش ضرر ميزند و اين آسيبي است كه ممكن است با انتخاب يك دوست سيگاري مبتلاي آن شوي. پس همه آسيبهايي كه فرزندتان با آن مواجه خواهد بود را برشماريد و به او بگوييد همانطور كه در مقابل بيماري از خودت محافظت ميكني بايد براي عدمابتلا به اين آسيبها نيز مراقب باشي.
همواره كاري كنيد كه فرزندتان سايه حمايتي شما را حس كند. وقتي فرزند شما بداند حتي اگر اشتباه هم داشته باشد والدينش از او كنارهگيري نميكنند و حمايتش خواهند كرد به پدر و مادرش بيشتر اعتماد ميكند و حرفهايش را راحتتر به آنها ميگويد. البته در برخورد با او از خودتان قاطعيت نشان دهيد تا او متوجه شود كه والدينش در كمال مهرباني با او قاطعانه برخورد ميكنند.
فرزند شما پسر است و بهطور قطع از پدرش بيشتر از سايرين الگوبرداري ميكند. پس پدر بايد خيلي مراقب رفتار و اعمالش در حضور پسرش باشد. وقتي پدر عصبي باشد پسرش نيز آرام نخواهد بود. وقتي پدري در حضور پسرش سر همسرش داد ميزند اين پسر نيز بياحترامي به مادرش را خواهد آموخت. يك پدر خوب، بايد راههاي صحيح و رفتارهاي درست را به پسرش بياموزد و به او مشورت دهد.
براي اينكه پسرتان اعتماد بيشتري به شما داشته باشد در رابطه با علاقهمنديهاي او صحبت كنيد و از اين طريق به او نشان دهيد كه خانوادهاش او را به خوبي ميبينند.