اما اينكه چگونه بايد فرزندان را به نمازخواني تشويق كرد و انجام و پايبندي به اين فريضه را در وجود آنها نهادينه كرد، فوت و فنهاي دقيق و حساسي دارد كه لازم است والدين از آنها آگاهي داشته باشند. همينطور سن و سال بچهها در اين مسئله و در شيوه آموزش و تربيت آنها نقش مهمي دارد. به هر حال آنچه واضح و مبرهن است اين است كه والدين وظيفه دارند به نياز حس معنويت خواهي فرزندان خود به خوبي توجه كنند و به آن به درستي پاسخ بگويند. آنچه ميخوانيد نمونهاي از راهكارهاي عملي تشويق و ترغيب بچهها به نمازخواني است.
- چطور كودكان را به نماز دعوت كنيم؟
عادت دادن به خوبيها هنري است كه بايد والدين به خوبي از مهارتهاي آن آگاهي داشته باشند. والدين در اين زمينه نبايد تعلل كنند و بايد زود دست بهكار شوند. كودكان از حدود 3سالگي به استعداد معنويتخواهي ميرسند. بچههاي همه دنيا نياز به معنويت دارند اما تعريف اين نياز و نوع جوابي كه ميگيرند را محيط رشد و تربيتشان معني ميكند و جهت ميدهد. براي رساندن پيام خوبي مثل«نماز بخوان» بايد اول بدانيد چهكسي ميخواهد اين پيام را بشنود. بچههاي سه ساله با روحيه شاد و بازيطلبشان با بچههاي هفتساله كنجكاو فرق دارند. براي دعوت بچهها به نماز قبل از رسيدن به سن بلوغ خوب است بدانيد كه از زمان تولد، وظيفه زمينهسازي براي رشد نياز به معنويت و معنويتخواهي برعهده والدين است و تا سن 7سالگي اين وظيفه به شكل اهميت الگوسازي براي بچهها ادامه پيدا ميكند. كودكان شاديطلب، تقليدپذير، كنجكاو با توان يادگيري و حافظه خوب، علاقهمند به تشويق و نگران از تنبيه هستند. اگر تا 7سالگي محبت به نماز و عادت به رفتارهاي مرتبط با نماز هرچند گذرا و بدون وسواس در كودكان شكل بگيرد و بچهها دائم در معرض پايبندي به نماز از طرف والدينشان باشند ميتوان تا حد زيادي به نمازخوانشدن بچهها اميدوار بود. امام باقر(ع) ميفرمايند: ما فرزندانمان را از 5سالگي به نماز امر ميكنيم اما شما از 7سالگي آنها را به نماز بخوانيد. براي زمينهسازي دعوت به نماز كودكان تا 7سالگي از اين شيوهها كمك بگيريد:
• حواستان به محيط خانه باشد:
محيط خانه براي بچهها حرف اول را ميزند. تا ميتوانيد احترام به وقت نماز مثل ساكت شدن در زمان شنيدن اذان و صلوات فرستادن در حال شنيدن اذان و نماز خواندن خودتان را جدي بگيريد.
نماز را با خاطرههاي دلچسب همراه كنيد: اگر بعد از مسجد رفتن يا نماز خواندن نوبت پارك رفتن يا تفريح دسته جمعي خانوادگي و... باشد و كودك روحيه افراد خانواده را شاد ببيند از نماز خاطره خوبي در ذهن او نقش ميبندد. بهطور طبيعي بچهها به اين نماز كه شاديآفرين است محبت پيدا ميكنند.
جاذبههاي ظاهري ايجاد كنيد: اجازه پوشيدن بهترين لباس مهماني براي نماز خواندن، تهيه چادر مخصوص نماز كه تزئين شده، سجاده، عطر و... نماز خواندن را براي بچهها جدي ميكند حتي اگر گاه گاه به آن روي بياورند.
دوست شدن با نماز بايد دست يافتني باشد: شرايط نماز خواندن را براي او راحت كنيد. با سختگيريهاي بيجا و بيمورد ذهن او را نسبت به نماز مشوش نكنيد. اگر فرزندتان ميگويد: ميشه كارتون ببينم بعد نماز بخوانم؟ ميشه بدون چادر نماز بخونم؟ ميشه با عباي بابا نماز بخونم و... به او سخت نگيريد. اجازه بدهيد شرايط همراه او شود.
• مترجم خوبي باشيد:
در ياد دادن نماز سختگير و خشك نباشيد. نماز يعني چه؟ جملات عربي سخت چه جاي دوستي براي يك كودك باقي ميگذارد؟ اين وظيفه شماست كه به كمك شعر، قصه، حرف زدن معني و منظور جملات يا حركات نماز را براي بچهها توضيح دهيد. از 7سالگي به بعد نقش آموزشي والدين مهم ميشود. بچهها و بهخصوص دختران بهخاطر رسيدن به سن تكليف در 9سالگي به آموزش جدي در اين دوران نياز دارند. آشنايي با مفهوم و احكام نماز را به كمك عكس، فيلم و گفتوگوهاي صميمي اجرا كنيد.
• وقتشناس باشيد:
وقتي بچهها سرحال نيستند يا دغدغه فكري مثل بازي، فيلم، كارتون و... دارند از طرح مسئله نماز چشمپوشي كنيد. اگر به سختي درگير ديدن تلويزيون و كارتون مورد علاقهشان هستند هرگز تلويزيون را به بهانه اجبار به نماز خواندن خاموش نكنيد.
- چطور نوجوانان را به نماز دعوت كنيم ؟
نوجوانها معمولا ميگويند: چرا؟ كودك ديروز كه با يافتن نشاط معنوي و تكرار رفتار نماز ميتوانست نمازخوان شود حالا نوجوان ميشود و در دروازه بزرگسالي اگر تفريح، داشتن حمايت دوستانش، آرايش كردن، لاك زدن و... را در تداخل با نماز بداند و قرار باشد يكي را انتخاب كند نماز خواندنش سخت ميشود. نوجواني كه در محيط ناسالمي قرار دارد و افراد بينماز او را تمسخر ميكنندو... نماز خواندن متفاوت و سختي خواهد داشت. نوجوان دنياي خود را دراغلب زمينهها متفاوت از بزرگترها ميداند تا جايي كه مثلا اگر مسابقه فوتبال ادامه داشته باشد و براي نوجوان دستكشيدن از تلويزيون سخت باشد اما شما نماز بخوانيد او دليل انجام رفتار شما را راحت بودن اين كار برايتان ميداند.
نقش والدين در ترغيب به نماز نوجوانان علاوه بر آموزش، نظارت و مراقبت بر رفتار او نيز هست. اين اقتضاي نوجواني است. بايد برايش با احترام توضيح بدهيد، دليل بياوريد، بحث كنيد و كمك كنيد تا به وسيله نمازخواندن احساس بزرگي، قدرت و آرامش كند.
بايد به نوجوان پيشنهاد بدهيد كه براي نماز خواندن وقت خود را مديريت كند؛ مثلا نماز اول وقت بخواند تا ديگر حواسش به تلويزيون پرت نشود. آرايش و لاك را بعد از وضو انجام دهد، از مواد آرايش پاككن كمك بگيرد، ميان مهماني با وجود علاقهاي كه به مهمانها دارد چند لحظه بهخاطر نماز آنجا را ترك كند و... . نوجوانها براي باورشان بايد دليل داشته باشند تا به آن پايبند بمانند و در برابر فشارهاي اجتماعي بتوانند از باورشان دفاع كنند.
نوجوانتان را در جمعهاي خوب و همسو با باورش شركت دهيد و او را به همراهي با دوستان همفكر تشويق كنيد تا حمايت گروه دوستان و همسالان به ريشهدارشدن باورش مثلا به نماز كمككننده باشد. هرچه نوجوان خود را در داشتن باوري مثل نماز در جامعه تنها ببيند، تحكيم اعتقادات او سختتر ميشود.
براي زمينهسازي دعوت به نماز نوجوانان از اين شيوهها كمك بگيريد:
تمام نكتههايي كه در جذابيتسازي نماز دوران كودكي مطرح شد براي نوجواناني كه اين مراحل را قبلا طي نكردهاند كاربرد دارد.
براي آموزش از روحاني مسجد و مراكز فرهنگي كمك بگيريد. گاهي تنوع افراد راهنما در اثرگذاري اثر ميگذارد.
هميشه اين شما نباشيد كه فرزندتان را براي نماز صبح بيدار ميكنيد؛ ميتوانيد مسئوليت بيداركردن اعضاي خانواده را براي يك هفته به او دهيد. وقتي نگران نماز شما باشد، حتما نگران نماز خودش هم خواهد شد.
دائم او را باز خواست نكنيد تا جايي كه خودكنترلياش ضعيف شود. گاهي به او يادآور شويد كه از نمازهايت و حيله شيطان مراقبت كن.
- كدام گرههاي تربيتي با نماز حل ميشود ؟
1- والدين هميشه با بچهها نيستند و نميتوانند دائم مثل يك مراقب رفتار بچهها را زيرنظر بگيرند تا رفتارهاي خوب و بد را به آنها تذكر بدهند. نظارت مراقبهاي بيروني مثل والدين، جامعه، قانون و... هيچوقت نميتواند مانند نيروي دروني انسانها آنها را بهكار خوب وادارد يا از كارهاي بد دور كند. در عوض باورها و ارزشهاي اعتقادي با عزت نفسي كه به بچهها ميدهند، روش زندگي را به آنها ميآموزد و با پشتوانهاي مثل نماز، چشمهاي براي پاك كردن خطاهاي احتمالي و ستوني براي نگه داشتن ارزشهاي فرد به او ميدهد. هرچند قدرت نماز براي دعوت به خوبي و دور كردن از بديها بين هر نمازگزار با نمازگزار ديگر فرق دارد اما به هر حال نميشود اين قدرت را ناديده گرفت.
2- خيلي از والدين از اينكه بچههاي آنها به قدر كافي قدرشناس نيستند، گله دارند. توقع قدرشناسي بچهها از پدر و مادر فقط يك مسئله احساسي نيست. كارمندي كه بخش زيادي از درآمدش خرج مدرسه، تفريح، لباس و... فرزندش ميشود ولي ميشنود كه «از مامان و باباي دوستم ياد بگيريد كه چه كارايي براي بچهشان ميكنند!» فقط يك جمله نيست بلكه دامنه اين آسيب به مرور بر ويژگيهاي اخلاقي، روحيه احترامگذاري و تلاشگري بچهها هم اثر ميگذارد.. تمرين شكرگذاري از خدا بهخاطر همه نعمتهايي كه به ما داده سرمشقي است كه نماز به بچهها ميدهد و هرچه دوستي آنها با نماز بيشتر شود، روحيه قدرشناسي آنها از آدمهاي اطرافشان رشد ميكند.
3- بچهها هم مثل بزرگترها عاشق قدرتند. بهخاطر همين نياز است كه صاحبان قدرت و رسانهها، اعمال و رفتار شخصيتهاي خيالي مثل بنتن، مرد عنكبوتي و... را به آنها ديكته ميكنند تا احساس نياز به قدرت در آنها بيجواب نماند زيرا ممكن است بهعلت نياز به قدرتخواهي، نياز به معنويت در آنها زنده شود. بچههايي كه ياد بگيرند خدا منبع واقعي همه قدرتهاست و راز قدرت آدمهاي باخدايي مثل امام حسين(ع) و شاگردي از آنها مثل امام خميني(ره) را در ايمانشان بدانند، ديگر از زورگوها نميترسند. نماز وصل شدن به منبع قدرت خداست و دل با خدا آرامش دارد؛ پس دچار اضطراب، كمبود اعتماد به نفس، ترس و پرخاشگري براي اثبات قدرت نميشود.
4- گاهي والدين آنقدر در گوش بچهها ميگويند كه بزرگ ميشي مدرسه ميري، بزرگ ميشي آن لباس را ميخرم و...كه بزرگ شدن براي آنها مهم و داراي تعريف خاصي ميشود. نمازخوان بودن هم يكي از نشانههاي بزرگي آدمهاست؛ نشانهاي كه خردسالان درك انجام آن را ندارند و براي همين هم از آنها خواسته نشده است. نماز ابتداي جادهاي از خوبيهاست كه بچهها با قدم گذاشتن در آن به مرور در آن پيشرفت ميكنند و باور ميكنند كه بزرگ شدهاند. بزرگ شدن، بهانه خوبي است كه والدين ميتوانند در امر تربيت به خوبي از آن بهره بگيرند.
- ظلمي كه به فرزندان ميشود!
گاهي والديني كه دختر دارند از آموزش تدريجي و پلكاني غافل ميشوند و بار مسئوليت واجبات انجام نشدهاي را به دوش دخترانشان ميگذارند. از طرف ديگر وقتي خداوند بزرگ شدن دختر آنها را پذيرفته است و او را به سن تشرف رسانده و خود توان انجام اعمال عبادي را به او داده است اما والدين غافل ميشوند و ميگويند تو ضعيفي روزه نگير، براي نماز صبح نميخواد بلند شوي و... اين رفتارها مصداق بارز ظلمكردن به بچههاست.
گاهي والديني كه فرزند پسر هم دارند دلخوش به اينكه تا زمان نوجواني او وقت بسياري دارند، آموزش و زمينهچيني براي نماز خواندن را تا نوجواني به تأخير مياندازند و نوجوان بدون آمادگي هم، سختتر به قبول يك تكليف جديد تن ميدهد.
اين هم يك اشتباه بزرگ رايج است كه به پسران ظلم ميكند؛ سن تكليف پسران 15سالگي است. پسري كه به نشانههاي جسمي بلوغ زودتر برسد آن زمان مكلف ميشود و بايد واجباتي مثل نماز را انجام دهد و 15سالگي حداكثر سن تكليف است (بهنظر مراجع خود دقت كنيد). اغلب هم پسران چون در نوجواني مكلف ميشوند از لذت برگزاري جشن تكليف محروم ميمانند.
بسياري از اوقات هم در خانواده مشخص نيست كه چهكسي مسئول تذكر بچهها به نماز خواندن، بيدار كردن براي نماز صبح و... است و اين موجب رها شدن اين بخش مهم از تربيت ميشود. از نظراسلام در خانواده پدر مسئول اين تربيت است و اين تذكرها يا امر به معروف و نهي از منكرها وقتي واجب است كه فرزند نه براي يك نماز بلكه بيتوجهي به نماز براي او در حال عادت شدن باشد.
- بااين كارها بچهها نماز خوان نميشوند!
- نماز خواندن نتيجه محبت به خداست. وقتي زمينه دوستي با خدا در خانواده با آموزش، روابط اعضاي خانواده، نوع رسانههاي حاكم در خانه و... فراهم نباشد، قطعا ارتباط با خدا هم در فرزند ريشهدار نميشود.
- اگر دلنگراني براي نماز خواندن فرزندان كار را دائم به اخم و توهين و اهرمهاي فشاري مثل محروم كردن، مقايسه كردن، جريمه و... بكشاند نهتنها بچهها نمازخوان نميشوند بلكه رابطه والد و فرزندي به هم ميخورد و محبت به دين و دينداري هم در اين ميان از بين ميرود.
- گاهي بعضي والدين ميدانند كه نماز خواندن خوب است اما خود عامل به آن نشدهاند و حالا نماز مثل يك آرزوي به زمين مانده، خواستهاي است براي بچهها اما بچهها آنطور ميشوند كه ما هستيم نه آن چيزي كه ميخواهيم. ديدن تناقضات رفتار و عمل والدين، بچهها را سردرگم و پيشرفت معنويشان را كند ميكند.
- قرآن كريم در شيوههاي تربيتي بشارت و تشويق را مقدم برانذار ميداند. تلاش كنيد تا بچهها از روي محبت جذب نماز شوند و بازخواستها و تذكرها آنها را لبريز و دلزده نكند. فراموش نكنيد كه تربيت كار ربالعالمين است. پس براي تربيت معنوي فرزندتان از خدا براي او رشد طلب كنيد.
- کارشناس:دكتر محسن ايماني، روانشناس استاد دانشگاه و مشاور خانواده
دختري 12ساله دارم كه نمازهايش را يكي در ميان ميخواند و كاهل نمازي ميكند و هر چه به او گوشزد ميكنم و تذكر ميدهم كه نمازت را بخوان توجهي نميكند. لطفا مرا راهنمايي كنيد كه چگونه با او برخورد كنم تا نسبت به انجام وظايف ديني احساس مسئوليت داشته باشد.
در مرحله اول بايد احكام الهي توسط خود والدين به فرزندان آموزش داده شود. اگر ما بخواهيم فرزندمان نمازخوان شود بايد خودمان نيز نمازخوان باشيم و نماز در حيطه زندگي ما مهم تلقي شود، يعني بهگونهاي رفتار كنيم كه موقع اذان براي نماز خواندن آرام و قرار نداشته باشيم. فرزند ما با تعريف از فوايد نماز، نمازخوان نخواهد شد بلكه بايد با عمل به او ياد دهيم كه نماز خواندن ما چه تأثيري در زندگيمان داشته است البته بايد همسرتان نيز در اين مسير با شما همراه و همقدم باشد. اگر او نيز به نماز كمتوجهي كند كار براي شما كمي سخت خواهد شد.
اين مادر بزرگوار عنوان كردند كه به فرزندشان مدام تذكر ميدهند درحاليكه تذكر شما ممكن است او را از انجام اين كار دلسرد كند، پس نياز است كه با مهرباني و عطوفت از او بخواهيد كه نسبت به انجام فرائض ديني خود احساس وظيفه كند. سعي كنيد از امروز تا يكماه اصلا در مورد نماز نخواندنش يا كاهل نمازياش با او صحبت نكنيد بلكه با زبان نرم و در عمل چيزهاي خوبي كه از بركت نماز خواندن ساير اعضاي خانواده براي زندگيتان فراهم شده است را بهصورت غيرمستقيم به او نشان دهيد.
در مرحله بعد فرزندتان را با كسي مقايسه نكنيد. اگر در اقوام و آشنايانتان دختر يا پسري هست كه نمازهايش را بهصورت مداوم ميخواند هرگز به دخترتان نگوييد كه خوش به حال فلاني كه فرزندش نماز ميخواند؛ چون اين كار شما باعث خواهد شد كه ارزش نماز خواندن نزد او از بين برود و او اين كار را براي جلب توجه ديگران و نه جلب رضايت خدا انجام دهد. هيچگاه در حضور او يا حتي در نبود او، نزد ديگران از نماز نخواندنش گلايه نكنيد؛ چرا كه اين كار شما حس لجاجت او را تحريك ميكند.
براي دخترتان كتابهايي با موضوعات نماز بخوانيد و با يكديگر آنها را مطالعه كنيد. هر زمان نماز خواند او را تشويق كنيد و از اينكه او را در اين حالت ميبينيد ابراز خوشحالي كنيد.
با او بسيار مهربان باشيد و با ملايمت صحبت كنيد و بهگونهاي نشان دهيد كه اين رفتار خوبي كه با او داريد از بركات نماز است و نماز آرامش روحي و جسمي به آدم ميدهد.
اجازه دهيد تا او بهصورت غيرمستقيم به نمازخواندن علاقهمند شود؛ چراكه اگر با فشار و تهديد و تحقير و قهر شما نماز خواند آن نماز فقط براي خودنمايي است بهزودي از ياد ميرود ولي اگر او خود قلبا نماز خواندن را انتخاب كند قطعا نماز جزئي از وجود او خواهد شد.
نظر شما