هر بار در جمع خانوادگي، بحثي، حول موضوعي خاص رخ ميدهد، سينا موضعي متفاوت با سايرين دارد؛ بحثهاي طولاني و دامنهداري كه معمولا به دلخوري او يا والدينش ميانجامد؛ بحثهايي حول محور موضوعات روزمره و بياهميت كه گاه منجر به عصبانيت و پرخاشگري هم ميشود. او علاقه زيادي دارد كه خود را مستقل از نظر پدر و مادرش ثابت كند. سعي ميكند به ديگران بقبولاند كه فلان ماجرا را بهتر از بقيه بهخاطر ميآورد. قيمت فلان جنس همان است كه او ميگويد. در هر بحثي سعي ميكند نظر متفاوت خودش را به كرسي بنشاند. دائما تاكيد ميكند كه سليقه پدر و مادرش را نميپسندد. بهدنبال كسب مهارتهاي خاص و جديد و حتي گاه عجيب و غريب، براي جلب توجه اطرافيان خصوصا والدين خود است. مهماني و دورهميهاي خانوادگي را بيش از يك ساعت دوام نميآورد، در عين حال در خانه ماندن را هم تحمل نميكند و دائما دلش ميخواهد جايي به جز اينجا باشد. اغلب اوقات در حال «يكي بهدو» كردن با پدرش است. توقع دارد سوئيچ ماشين مادرش را به او بدهند تا كمي رانندگي كند و اگر با مخالفت والدينش روبهرو شود، استدلالش اين است كه خانوادهاش او را دوست ندارند، حتي از او متنفرند و خواهرش را ترجيح ميدهند. لج ميكند، غر ميزند، خواهرش را به دلايل واهي دعوا ميكند و... .
اگر شما هم نوجواني در خانه داريد، حتما اين رفتارها برايتان تازگي ندارد؛ لجبازيهاي نوجواني اتفاق تازه و تنها منحصر به فرزند شما نيست؛ مسئلهاي است كه در اين سن و سال پررنگ ميشود و گاه خانوادهها را دچار تنش و اضطراب ميكند. در اين فرصت به لجبازي نوجوانان، علل آن و راهكارهاي كنار آمدن و مقابله با آن خواهيم پرداخت.
- چرا لج ميكني؟
بهطور كلي لجبازي نوجوانان تحتتأثير عوامل عاطفي، رواني و اجتماعي است كه هيچ كدام را نميتوان ناديده گرفت. مهمترين و اصليترين علتهاي لجبازي در نوجوانان، بحران دستيابي به استقلال است كه ميتوان آن را ذيل مبحث بحران هويت توضيح داد. در واقع بحران هويتي كه سبب شكلگيري شخصيت نوجوان ميشود در 3 مرحله اتفاق ميافتد؛
مرحله اول كه سرآغاز نوجواني است، زماني اتفاق ميافتد كه نوجوان هنوز كاملا رشتههاي ذهني خود را از دوران كودكي نگسسته، ولي قطع بعضي از آنها را شروع كرده و همين انقطاع اوليه باعث برخي ناآراميهاي روحي يا بهاصطلاح تكانشهاي رواني ميشود؛ اضطراب، زودرنجي، افسردگي، درونگرايي و البته لجبازي... .
مرحله دوم، زماني است كه نوجوان در برابر محيط خود موضع مشخصي را اتخاذ كرده و براي زندگياش طريقه رفتار معيني را درنظر گرفته، مشخصه اين مرحله، در خود فرو رفتن و به گوشهاي خزيدن است.
مرحله سوم مربوط به گشايش است. نوجوان در اين مرحله فعال و مثبت ميشود و اين نشانه برونرفت از بحران هويت به شمار ميآيد و ميتوان اميدوار بود كه نوجوان ثبات شخصيت خود را بازيافته باشد.
مراحل شكلگيري شخصيت و بحران هويت را بسيار مختصر بيان كرديم تا با هم به دركي عميقتر از وضع روحي نوجوانانمان برسيم و بدانيم كه چرا نوجوان گاه بناي بدخلقي و لجبازي ميگذارد. او بهدنبال يافتن خود و كسب استقلال و اثبات خود بهعنوان فردي از جامعه بزرگسالان است.
كودك ديروز و نوجوان امروز ما بيش از آنكه تحتتأثير عقل و استدلال باشد، رفتارهايش تحت كنترل هيجان و احساسات است، بنابراين گمان ميكند كه اگر رودرروي شما بايستد و هر بار نظري مخالف رأي شما ابراز كند، ميتواند به استقلالي دلخواه برسد و خود را بهعنوان فردي غيروابسته و داراي رأي و نظري منحصربهفرد به گروه خانواده، همسالان و... معرفي كند.
اگر كمي به عقب برگرديم و 2 تا 5 سالگي فرزندمان را بهخاطر بياوريم، ميبينيم كه او در آن زمان هم نوعي از لجبازي را در رفتارهايش داشت چرا كه اين محدوده سني نيز زماني است كه كودك بهدنبال احراز هويت و استقلال و خودباوري است و با لجبازي بر آن است كه به والدين خود بفهماند كه ميتواند كارها را مطابق خواست خود و خلاف ميل ديگران پيش ببرد.
فرزنداني كه در كودكي نوع تربيتي را تجربه كردهاند كه به ماندگاري لجبازي در آنها انجاميده است، در نوجواني لجبازيهاي گستردهتري را از خود بروز ميدهند؛ ازجمله آنهايي كه با روش تربيتي سهلگيرانه يا سختگيرانه تربيت يافتهاند. اين دسته از كودكان يا در اغلب اوقات «نه» شنيدهاند كه سبب عدماعتماد به نفس، وابستگي، انزوا و... در آنها شده كه در نوجواني و زمان كسب استقلال به پرخاشگري و عصيانگري انجاميده يا هميشه «بله» شنيدهاند و به همه خواستههاي معقول و نامعقولشان رسيدهاند كه سبب ميشود كودك هنگام رويارويي با مخالفت والدين خود در نوجواني و زماني كه سلامت جسم و روحش مطرح است و در نقطه حساس تربيت قرار دارد، با شنيدن يك «نه» و مخالفت، دست به لجبازي بزند.
بنابراين لجبازي مشخصه سن و سال استقلاليابي است و مسئلهاي شايع در ميان نوجوانان به شمار ميرود. اما اگر لجبازي ماندگار شود، نوجوان در بزرگسالي خود با مشكلات متعددي روبهرو خواهد بود و اطرافيان خود را دچار آسيب خواهد كرد. كم نديدهايم افرادي كه بر سر يك موضوع كوچك دست به لجبازي زده و هنوز كه هنوز است كارها را نه با استدلال كه با دعوا و كتككاري پيش ميبرند و تنها براي به رخ كشيدن و اثبات خود اينگونه رفتار ميكنند. افراد لجباز داراي اعتماد به نفسي پايين و خودباوري محدود و ضعيف هستند. پس چه كنيم كه هم با لجبازي فرزندمان در برهه نوجواني كنار بيايم و هم موجب ثبات آن در شخصيت او نشويم؟
- تو لج كني من چه كنم؟
يكي از عواملي كه سبب لجبازي بيشتر نوجوان ميشود، عدمشناخت دقيق والدين از ويژگيهاي نوجواني و بلوغ است. اينكه احساس كنيد نوجوان در برابر شما به بياحترامي، عصيانگري و بيتفاوتي عمدي دست ميزند و خود را شكستخورده در امر تربيت او بدانيد، باعث ميشود كه شما نيز تحملتان در برابر لجبازيهاي او از دست برود و به عصبانيت، پرخاشگري، لجبازي متقابل و تنبيه بدني و... بينجامد كه نتيجه بسيار منفياي در پي خواهد داشت. اما اگر بهخودتان يادآوري كنيد كه نوجوان شما در حال تجربه يك مرحله منحصر به فرد است و با اين كارها ميخواهد به شما گوشزد كند كه ديگر كودك نيست و بزرگ شده و بايد همانند يك بزرگسال با او فكر و عمل كنند و نبايد او را به شكل مستقيم مورد نصيحت قرار داد، اوضاع متفاوت ميشود. شما به بينشي روشن در مورد نوجوانتان خواهيد رسيد و دركي صحيح و عميق از وضع او خواهيد داشت، بنابراين آرامشتان را از دست ندهيد.
- تو آزادي و من نگران
يكي از موقعيتهايي كه معمولا به بگو و مگو و لجبازي ميانجامد زماني است كه نوجوان احساس كند همانند يك كودك مورد مراقبت والدين خود قرار گرفته است. زماني را بهخاطر بياوريد كه او بحثهاي طولاني را با شما براي رفتن به خانه دوستي كه نميشناسيد آغاز كرده يا آن وقتي كه ميخواهد به شما بقبولاند ديگر ميتواند مسير خانه تا مدرسه را بدون سرويس و به تنهايي طي كند. او تصوري از نگراني شما ندارد، بنابراين در چنين مواقعي خوب است بدون اينكه كلامتان رنگي از دلخوري، عصبانيت يا تهديد داشته باشد، به او بگوييد كه شما با آزادي او موافقيد اما او هم بايد براي نگراني شما ايده و پيشنهادي را ارائه كند. حتي ميتوانيد گزينههايي را در اختيارش بگذاريد؛ «تو ميتواني با دوستات به پارك بروي، اما من هم حق دارم نگرانت باشم، بنابراين پيشنهاد من اين است كه تو در مورد دوستات براي من بگويي»، «راهحل من اين است كه يك جلسه آشنايي با دوستات بگذاريم» «تو آزادي با دوست جديدت معاشرت كني، اما براي نگراني من هم فكري كنيم، بهتر نيست من تو را برسانم؟» يا... شايد خود نوجوان هم بتواند پيشنهادهاي خوبي در اين شرايط ارائه كند.
- دليل بياوريد، قهر نكنيد
يكي از اتفاقات ميمون و مسرتبخش دوره نوجواني شكلگيري تفكر خلاق و انتقادي در نوجوان است. او ديگر كودك ديروز نيست كه بيدليل و مدرك چيزي را بپذيرد. اتفاقا بايد اين خصيصه را در نوجوان رشد داد. بنابراين براي هر مخالفت يا موافقت و هر مسئلهاي كه در محيط خانواده مطرح ميشود، دليل قانعكننده و منطقي داشته باشيد و متقابلا با دليل و انتقادها و مخالفتهاي نوجوانتان با روي باز برخورد كنيد. نوجواني كه داراي تفكر انتقادي است و هر چيزي را بيدليل نميپذيرد كمتر در بزرگسالي آسيب ميبيند. در واقع، هر كسي نميتواند بيدليل به او آسيب برساند يا او را فريب دهد. براي رشد تفكر انتقادي و خلاق در نوجوان، شما بايد از انتقادات او با روي باز استقبال كنيد. از او براي انتخابهايش دليل منطقي بخواهيد و اگر موفق شد شما را قانع كند بپذيريد و شما نيز سر لجبازي نگذاريد و گمان نكنيد كه او كمتر از شما ميفهمد و تشخيص ميدهد. او را تشويق كنيد كه مسائل را با ديد انتقادي ببيند و تحليل كند و نه نگاه پذيرفتني صرف. برخي والدين گمان ميكنند كه هنوز هم همانند زماني كه فرزندشان در سنين كودكي بوده، بايد براي حذف رفتارهاي ناصحيح او، او را طرد يا با او قهر كنند، اما اين بدترين رفتار ممكن است، نوجوان شما نياز به توجه دارد نه طرد شدن، نياز بهدليل و استدلال دارد نه سكوت.
- سرزنش ممنوع
نصيحتهاي مستقيم و سرزنشآميز در اين دوره اثر بسيار مخربي بر رفتار نوجوان دارد. بهدنبال راههاي غيرمستقيم براي تذكر باشيد. اگر نكات مثبت او را كمرنگ ببينيد و در عوض به نكات منفي اخلاقي و روحي او تمركز كنيد به او يك سرنخ براي لجبازي خواهيد داد چرا كه به او آموزش ميدهيد كه روي نكات منفي تمركز كند. اگر او را با كسي مقايسه كنيد، او نيز شما را با ديگر والدين مقايسه خواهد كرد و ذهنش مرتبا روي نداشتههاي خود و داشتههاي ديگران قفل خواهد شد و همين باعث نااميدي از وضعش ميشود و علتي براي لجبازي بيشتر.
- با هم باشيم
يكي از مهمترين و مؤثرترين راهكارها براي حل مسائل دوران بلوغ و نوجواني برقراري رابطه نزديك و صميمي ميان نوجوان و والدينش است. معمولا نوجوان با والد همجنس خود رابطه خوبي ندارند، اما اين رابطه را ميتوان ترميم كرد با اينكه نياز به زمان دارد. ولي شما نااميد نشده و از پا ننشينيد و مطمئن باشيد هر بار يك قدم به صميميت و هدف نزديكتر شدهايد. اگر بخواهيم خلاصهاي از راهكارها را ارائه كنيم اين است كه جملات مثبت را جايگزين جملات منفي و عصبانيت كنيد. اگر نوجوان شما به گوشياش چسبيده و به جاي درس خواندن سرش توي تبلتش است، به جاي سرزنش، دعوا، نصيحت و... به او بگوييد: «ميتوانم كمي تبلتت را قرض بگيرم؟ گوشي من دچار مشكل شده و من نياز به تلفن دارم» يا جايگزينهاي از اين دست. قرارهاي دونفره با او بگذاريد و فقط خوش بگذرانيد و به علايق نوجوانتان برسيد، قرار را از علاقهمنديهاي او شروع كنيد، سينما، فوتبال، مهماني، خريد و... اينها سبب شكلگيري حس قدرشناسي و محبت در نوجوان و صميميت متقابل خواهد شد.
- مسئوليت بدهيد و تشويق كنيد
نوجوانان برخلاف آن چيزي كه بهنظر ميآيد، از پذيرفتن مسئوليتهاي كوتاه، مورد علاقه و مهم لذت ميبرند. چنين مسئوليتهايي را به آنها بسپاريد و در ازايش تشويق و تشكر را فراموش نكنيد. اما در سپردن مسئوليت به نوجوان مراقب باشيد كه چه مسئوليتي و در چه زماني به نوجوان واگذار ميشود. چه اينكه اگر انتخابتان صحيح نباشد، او را دلزده خواهيد كرد، پس علايق و خصوصيات او را خوب بشناسيد.
- بلوغ، شروع لجبازي
در مورد بلوغ و مختصاتش بسيار صحبت شده است. اغلب پدر و مادرها ميدانند كه نوجوانشان در آستانه بلوغ دچار تغييرات گسترده جسمي و نوسانات عميق روحي ميشود. تغييرات جسمي كه در هر جنسيت- دختر و پسر ـ به شكل متفاوتي رخ ميدهد و گاه اصلا ظاهر دوست داشتنياي براي نوجوان ندارد، موهاي چرب، بوي بد بدن، برجستهشدن برخي اندامها و تجربه نخستين قاعدگي در دختران، احتلام در پسران و... سبب ميشود كه نوجوان خود را در سرزميني جديد و برزخي ناشناخته حس كند؛ برزخي ميان كودكي و بزرگسالي كه خلق و خوي نوجوان را دستخوش تغييرات فراوان ميكند. تأثير هورمونها و فشارهاي متفاوتي كه گاه منشأ جسمي و برخي اوقات منشأ روحي دارد، سبب ميشود كه نوجوان امروز و كودك ديروز ما دست به رفتارهاي غيرقابلقبول و گاه تشنجآميز بزند. لجبازي يكي از اين رفتارهاي خاص دوران بلوغ است.
براي هر مخالفت يا موافقت و هر مسئلهاي كه در محيط خانواده مطرح ميشود، دليل قانعكننده و منطقي داشته باشيد و متقابلا با دليل و انتقادها و مخالفتهاي نوجوانتان با روي باز برخورد كنيد