به گزارش همشهری آنلاین مقاله نخست این شماره، نوشته برونو نتل و رانلد ریدل، شانزده اجرای بداهه مقام نهاوند توسط علیجهاد راسی را، بهمنظور کشف و استخراج اصولی که نوازندگان عرب بر مبنای آنها به اجرای تقسیم در یک مقامِ معین میپردازند، بررسی میکند. در این بحث، مؤلفین، با مطالعه قسمتهای مختلف هر تقسیم، طول زمانیِ هر قسمت، مُدگردیها، شیوههای بسط ملُدیک، تزئینات و ریتم و تُندا، عواملی را که، از یک اجرا به اجرای دیگر، کمتر تغییرپذیرند، بهعنوان «شیوه اجرا»، از عوامل تغییرپذیرتر، به عنوان عواملی که مشمول بداهه پردازی میشوند جدا میکنند و به نتیجه تأملبرانگیزی میرسند که برخلاف تصور عموم از بداههپردازی در فرهنگهای شرقی است: «آن جنبههایی از موسیقی که معمولاً [...] بهترین زمینه برای دگرهسازیهای بداهه به حساب میآیند، یعنی تزئین، ریتم و گسترش مُتیفها در زمانهای کوتاه، درست همانهایی هستند که کمترین سهم را در ایجاد تفاوت بین این و آن اجرا از تقسیم نهاوند دارند».
«ریتم چندزمانه در موسیقی ایرانی عربی ترکی» عنوان مقاله بعدی است که، ضمن نقدِ مفاهیمِ «ریتمهای جمعپذیر» و «تقسیمپذیر»ِ زاکس، به مسئله نظام ریتمیکِ این حوزه با مفاهیم «تکزمانگی» و «چندزمانگی»، که به خصوص قومموسیقیشناسانِ فرانسویزبان رشد و گسترش دادهاند، میپردازد و، پس از مرور ادبیاتِ موسیقیشناختی در این باره، تلاش میکند تا رد پای این مفاهیم را در رویکردهای نظریهپردازانِ قدیمِ حوزه ایرانی عربی ترکی دنبال کرده نظام ریتمیک این حوزه را بر اساس این مفاهیم تبیین کند.
مطلب بعدی به تصحیح و چاپ رسالهای قدیمی درباره موسیقی در تذکره فارسیِ مرآه الخیال، نوشته شیرعلیخان بن علیامجدخان لودی، معاصرِ اورنگزیب، که در سال 1102ق به انجام رسیده است اختصاص دارد. مصححینِ رساله، پس از معرفی تذکره و مؤلف آن، حدس میزنند که مطالب رساله موسیقیِ مورد بحث از کتابِ پاری جاتَک ــ رسالهای درباره رقص و موسیقی هندی ــ که میرزا روشن ضمیرنامی آن را از سانسکریت به فارسی ترجمه کرده بوده است بهره برده باشد. رساله لودی حاوی برخی حکایات درباره موسیقی و، به ویژه، نام راگهای مختلف موسیقی هندی است.
آروین صداقتکیش در مقاله بعدی، تحت عنوانِ «اجرای اصیل و رابطه هستیشناختیِ آن با اثر موسیقایی در شرایط موسیقی دستگاهی»، پس از مروری بر نظریههای مختلف درباره«اصالت اجرا»، چهار شرطِ اجرای با اصالت را از نظرِ یانگ برمیشمرد که اساساً به نیت آهنگساز و نحوه صدادادنِ اثر بههنگامِ ساختهشدنِ آن ارجاع میدهند. سپس، با توجه به این شرایط، به بحث درباره چگونگیِ اصالتِ اجرا در موسیقی کلاسیک ایرانی میپردازد و آن را از جنبههای مختلف مطالعه میکند.
در بخشِ «مفاهیم بنیادین»ِ این شماره مقالهای متأخر را ترجمه کردهایم که از نظرِ وضعیتِ فعلیِ رشته قومموسیقیشناسی اهمیت خاصی دارد، چراکه پس از دههها نفی موسیقیشناسیِ تطبیقیِ اوایل قرن بیستم ــ که درواقع نیای قومموسیقیشناسیِ فعلی محسوب میشود ــ سعی در احیای این رشته یا این رویکرد به موسیقیهای جهان را دارد. مؤلفینِ این مقاله، هر دو، همچون برخی پیشگامان آلمانیِ موسیقیشناسیِ تطبیقی، تخصص روانشناسی دارند و میکوشند جریان تازهای با همان گرایش به موسیقیشناسیِ مقایسهایِ علاقهمند به مباحثِ زیستشناختی، جستجوی خاستگاهها و رویکردهای تکاملگرایانه ابتدای قرن بیستم، اما با احتراز از ضعفهای فکریِ شدیداً نقدشده گذشتگان ــ که مؤلفین بسیاری از انتقادهای وارد بر آنها را بهحق میدانند ــ ایجاد کنند.
در بخشِ «یاد یاران»، مریم قرسو، که پایاننامه دکترای خود را درباره موسیقی زار نوشته است، به بزرگداشت باباغلام مارگیری، که چندی پیش از میان ما رفت، میپردازد، و جنبههای مختلف شخصیتِ موسیقاییـ درمانگرانه او را، با تکیه بر آشناییِ نزدیکی که با او داشته است، به تصویر میکشد.
مقاله «برامس پیشرو»، نوشته آرنولد شونبرگ، در بخشِ «نقد و بررسی»ِ این شماره، گذشته از اینکه تحلیلی خواندنی از آثار و شخصیتِ هنریِ آهنگسازی که نزد بسیاری از معاصرانش محافظهکار و گذشتهگرا محسوب میشد ارائه میدهد و نشان میدهد که او، برخلاف این تصور رایج، از واگنرِ نوآور کمتر پیشرو نبوده است، نمونهای بسیار جالب و قابلتوجه از شیوه نقد موسیقی در ابتدای قرن بیستم توسط یک آهنگسازـ نظریهپرداز برجسته به حساب میآید.
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۴
همشهریآنلاین: شصت و هفتمین شماره فصلنامه ماهور با مطالبی علمی و متنوع در زمینه موسیقی منتشر شد.