به گزارش سایت میراث مکتوب در ابتدای این مراسم دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب گفت: استاد حائری سالها تلاش زیادی در راه شناخت فرهنگ کشور، معرفی و استخراج گنجینه های ارزشمند فرهنگ و تمدن اسلام کرد.
در بخش نخست نشست که دکتر نوش آفرین انصاری مدیریت آن را بر عهده داشت، سید علی آل داوود به بیان خاطرات خود با مرحوم استاد عبدالحسین حائری اشاره کرد و گفت: سه سال پیش از انقلاب استاد عبدالحسین حائری به ریاست کتابخانۀ مجلس برگزیده شد، اما او از سالها قبل مسئولیت بخش خطی این کتابخانه را بر عهده داشت. بخش خطی همواره قلب تپندۀ کتابخانۀ مجلس یعنی از ابتدای تأسیس آن بوده است زیرا بنیانگذاران کتابخانه از همان آغاز یعنی از سال 1302 شمسی به درستی به اهمیت نسخ خطی پی برده و آنها را مهم ترین منبع و مأخذ برای تدوین تاریخ جامع ایران و تاریخ فرهنگ ایران در تمام ابعاد و زمینه ها می دانستند.
روزی که حائری از قم به تهران آمد و با ترک کسوت روحانیت و پس از کوتاه زمانی کار در بازار، در کتابخانۀ مجلس به کار پرداخت کسی تصور نمی کرد دوران اشتغال این جوان فاضل قم درس خوانده و به درجۀ اجتهاد رسیده بیش از 50 سال در کتابخانۀ مجلس به طول خواهد انجامید.
حائری از همان روزهای نخستین کار در کتابخانۀ مجلس بیش از هر کار به شناسایی نسخه های خطی ناشناخته پرداخت و این کار را با چنان صبر و حوصله ای ادامه داد که صبر همگان را به سر آورد. او روزها و ماه هاو در مواردی سالها می کوشید مشکلات یک نسخۀ ناشناخته را گشوده و آن را به کتابشناسان و محققان معرفی کند. تأملات وی در این موارد البته همواره انتقادات زیادی را متوجه او ساخته است.انتقادی که اکنون می توان به او داشت این است که حداقل میبایست موجودی نسخ خطی کتابخانه را به صورت فهرستواره تهیه و تدارک دیده و در اختیار علاقه مندان قرار دهد تا دیگران بتوانند بر اساس آن موضوع تحقیقات و پژوهش های خود را معین کرده و از منابع مذکور استفاده نمایند. اما حایری مخالف تهیۀ این فهرستواره بود و عقیده داشت ماحصل این کار عجولانه وارد شدن اشتباهات متعدد در اسامی کتب و نام مؤلف آنهاست و مضار آنها بیش از فواید آن است.
وی افزود: حائری را در سالهای پس از انقلاب به سمت در ارائۀ کتب خطی به خواستاران و مراجعه کنندگان معرفی کرده اند. من خود سالیان متمادی با آن روانشاد دوستی و معاشرت مداوم داشته ام و از محضر او بهره برده ام . سالیان از سالهای قبل از انقلاب و حداقل از سال 1349 که به کتابخانۀ مجلس آمد و شد پیدا کرد. در ان ادوار رفتار حائری و طالبان نسخه های خطی همواره توأم با مهربانی و راهنمایی و معرفی نسخه ها بود. در ادوار پس از انقلاب اکثر قریب به اتفاق جویندگان و خواستاران نسخ خطی، محققان و کسانی بودند که با نسخه آشنایی کافی داشته و میدانستند چگونه باید از نسخۀ مزبور که ارزنده است و ارزش هنری دارد استفاده کرد به گونه ای که به آن آسیب نرسد.
بعد از انقلاب هرچه جلوتر آمدیم گروه خواستاران نسخه های خطی سیلوار فزونی یافت. آنهم اکثر کسانی که حتی تا زمان مراجعه به کتابخانه نامی از نسخۀ خطی نشنیده و صرفاً برای ارائۀ تکالیف درسی دانشگاهی و تدارک پایان نامه با کمال عجله قصد استفاده از نسخه ها را داشتند. این سیل خروشان نسخه جویان را وادار کرد در این زمینه سخت گیری کند. سخت گیری که به نظر این جانب و کتابداران در آن سالها باید شیوۀ مرضیۀ هر گنجینۀ نسخۀ خطی قرار گیرد. در غیر این صورت ممکن بود نسخه ها در اثر عدم آشنایی مراجعان خسارت و یا از بین برود. در مقابل حائری از راهنمایی محققان واقعی و دانشجویان جوان به هیچ وجه ابا نداشت، بلکه ساعت ها با آنان به مباحثه می پرداخت و روش تحقیق و آئین مقاله نویسی و پایان نامه نویسی را به آنان آموزش می داد.
در ادامۀ این نشست منوچهر صدوقی سها دربارۀ خدمات علمی شیخ عبدالکریم حائری سخن گفت.
سپس دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نیز در این نشست ضمن قدردانی از مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ خانۀ کتاب در برگزاری نشست گفت: در میان دوستانی که در این مجلس حضور دارند قدیمی ترین کسی که با مرحوم حائری مشحور بوده است، من هستم. در کنار مرحوم ادیب نیشابوری درس میخواندم ایشان بسیاری از کتاب ها را به من معرفی می کردند که من اسامی برخی از آنها را نشنیده بودم و برای اینکه کتاب ها را پیدا کنم به کتابخانه های مختلف می رفتم. پس از آن به دلیل اینکه به ادامۀ تحصیل در رشتۀ فلسفه علاقه مند بودم و در مشهد فرصت خواندن این رشته فراهم نبود به تهران آمدم.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ادامه داد: زمانی که برای یافتن کتاب های مورد نظرم در کتابخانۀ مجلس عضو شدم دیدم شخص معممی هر روز در کتابخانه بین مخزن و سالن مطالعه تردد می کند و بعدها که با او آشنا شدم، متوجه شدم این فرد عبدالحسین حائری نام دارد. از همان زمان دوستی ما آغاز شد و بعدها به تناوب ایشان را می دیدم و در سال 1339 که مرحوم علی اصغر حکمت عهده دار انتشار تفسیر کشف الاسرار شد هر جلد را به یکی از دانشجویان محول کرد و من جلد هشتم را به انجام رساندم و مرحوم حائری نیز یکی از مجلدات را عهده دار شد. این گونه بود که ما هر دو هفته در منزل مرحوم حکمت جمع می شدیم و گزارش کار می دادیم.
در سال 1334 من به کانادا رفتم و سه سال به تدریس علم کلام اسلامی و مطالعات شیعی پرداختم . در این مدت مرحوم عبدالهادی حائری برای اخذ دکتری به آنجا آمده بود. ایشان نیز بسیار اهل فضل بودند. این خانواده همه اهل علم بودند؛ از مرحوم عبدالکریم حائری یزدی که مؤسس حوزۀ علمیه بودند تا مرحوم عبدالحسین حائری که مشخصاً در زمینۀ کتابشناسی، نسخه شناسی و فهرست نویسی کار کردند.
دکتر محقق در پایان با تأکید بر اینکه قدر دانشمندان در زمان حیاتشان باید شناخته شود، گفت: باید این گونه افراد تا زمانی که در قید حیات هستند قدرشان دانسته شود. متأسفانه وقتی از دنیا می روند به یاد می آوریم چه گوهری از دست داده ایم.
دکتر نوش آفرین انصاری نیز در پایان این نشست به خدمات استاد حائری در زمینۀ کتابشناسی اشاره کرد و افزود: در سال 1350 مدیریت گروه آموزشی تازه تأسیس کتابداری در دانشگاه تهران به من سپرده شد . بنابر این شد که نخستین برنامۀ بومی برای دورۀ کارشناسی ارشد نوشته شود و نگاه آمریکایی بر رشتۀ به نگاه ایرانی تبدیل شود.
با این دستورالعمل سراغ استادان بزرگ رفتم. در مجموع همۀ بحرمان که در کوزه جای نمی گرفتند. با دقت به محضر استاد عبدالحسین حائری رسیدم. سالها بعد از ایشان در مورد آموزش نسخ درسها آموختم.واژه ها مشوق و مهرآمیز چشمان نافذ و مجذوب و شاید هم نامی با پدرم باعث شد فضای گرم و صمیمی میان ما پدید آید.
دکتر انصاری ادامه داد: استاد حائری به عنوان نماد مدرنیته برای نخستین بار در کتابخانۀ مجلس به کار گرفته شد. استاد حائری دانشمند بود، عارف بود و از آموزش به دیگران دریغ نداشت. نگاهش و کلامش مهرآمیز و مشوق بود و عشقش این بود در کتابخانه کار کند.
در بخش دوم این مراسم از آیت الله سید مصطفی محقق داماد ضمن تشکر و قدردانی از حضور نسخه شناسان، مصححان و علاقه مندان به زندهیاد حائری در مراسم گفت: چند سال قبل در مؤسسۀ خانه کتاب در جلسۀ نکوداشتی که برای وی گرفته بودند، بنده چند کلمه ای صحبت کردم که آن زمان فرصت نشد تا مطالب را باز کنم.
وی دربارۀ شباهت اخلاقی زندهیاد عبدالکریم حائری و عبدالحسین حائری افزود: بنده متولد 1324 هستم بنابراین خودم زندهیاد شیخ عبدالکریم حائری را ندیده بودم، اما عبدالحسین حائری وی را در زمان حیاتش دیده بود. با وجود این در خانواده ما یک اصل محور بود که محور فضائل به شمار میرفت کسانی که از نزدیک مؤسس حوزه علمیه قم را دیده بودند، این خصلت را در زنده یاد حائری نیز مشاهده میکردند و آنهم دوری از ریا بود.
وی با اشاره به دلایل تأسیس حوزۀ علمیۀ قم اظهار کرد: کسانی که شیخ عبدالکریم حائری را میشناختند بر این باور بودند که هر فضائلی که در او بود دوری از ریا را با خود همراه داشت. ما هرچه از وی شنیدیم فضائلش در همین اصل خلاصه میشد. بنابراین تحولاتی که در زندگی عبدالحسین حائری نیز روی داد، ناشی از همین مسأله بود. وی همواره در زندگی خود از ریا پرهیز میکرد. ظاهراً در اسنادی که در خانواده ما موجود است فلسفه وجودی حوزۀ علمیۀ قم نیز از این اصل ناشی میشود و گرنه در غیر این صورت باید از خودمان بپرسیم با وجود حوزۀ علمیه مشهد و نجف، دایر کردن یک حوزۀ دیگر چه ضرورتی داشت؟
محقق داماد دربارۀ سندی مبنی بر دلیل تأسیس حوزۀ علمیۀ قم عنوان کرد: سندی در خانواده ما وجود دارد و این سند نامه ای است که در آن زندهیاد میرزای شیرازی کوچک به عبدالکریم حائری یزدی مینویسد: «بنده پیر شدم و دارم میمیرم شما در حوزۀ نجف مقلدانی داری چرا بازنمیگردی؟» وی در جواب مینویسد: «بنده وضع ایران را رو به تباهی میبینم و برای نجات از این تباهی راهی جز تاسیس یک حوزه فرهنگی نمیبینم.» وی به دنبال مکان تاسیس این حوزه میگردد و بعدا قم را انتخاب میکند.» آن تباهی و فسادی که در این نامه آمده این پرسش را ایجاد میکند که وی چه چیزی را مشاهده کرده که از آن به تباهی مردم ایران تعبیر میکند.
وی افزود: استباط بنده این است که این زمانی است که مدت زیادی از اعدام شیخ فضلالله نوری نمیگذرد وضع ایران این طور بوده که متدینان سنتی ناراحت بودند که یک مرجع تقلید بزرگی اعدام شود! عدهای از روشنفکران نیز از سنت گرایان انتقاد میکردند که آنها مانع ترقی هستند. اشعار آن زمان نیز کاملاً نشان دهندۀ همین است که آنها روحانیت را مانع پیشرفت کشور تلقی میکردند.
محقق داماد با شرح وضعیت روحانیت در ایران اواخر قاجار گفت: سنتگرایان هم در پاسخ به انتقادهای روشنفکران میگفتند ببینید نتیجه مشروطهخواهی شما این شد که شخصیت بزرگی مانند شیخ فضلالله اعدام شد. وی مجتهد بزرگی بود. چند سخنی که به نام آخوند خراسانی ثبت شده، پس از انتشار آثار شیخفضلالله معلوم شد که سخنان شیخ است. از جمله در بررسیهای بنده مشخص شده که یک نظریه آخوند در مبحث مشتق که وی به آن بسیار تفاخر میکند، از آن شیخ است. با این همه تعبیر ما از اجتماع مرکب چنین برمیآید که در آن زمان روحانیت در انزوا بوده است.
وی در پایان اظهار کرد: تأسیس حوزۀ علمیۀ قم برای تغییر در این شرایط بود. حوزهای که در مرتبه نخست وظیفهاش تحصیل علم، تحقیق و دانش و در گام دوم تربیت و تهذیب اخلاق و دوری از ریا، فاصله گرفتن از تظاهر باشد و بسیار فلسفۀ خوبی بوده تا یک گروهی تربیت شوند تا مردم عملاً سمبلهای اخلاق را به عنوان اسوۀ اخلاقی مشاهده کنند.
در ادامۀ این نشست سید علیرضا میرعلی نقی، مورخ، محقق و پژوهشگر موسیقی و از شاگردان استاد عبدالحسین حائری با اشاره به خدمات استاد حائری در جهت آموزش جوانان گفت: درگذشت استاد حائری از غم انگیزترین اتفاقات زندگی من بود. اگر من امروز در این راه قدم می زنم موج محبت و انسانیت ایشان بود. در طول سالهای 60 تا 72 من به خدمت ایشان رسیدم. در آن زمان در دسترس قرار دادن نسخه های خطی به یک نوجوان تا حد زیادی غریب بود و برای ایشان هم این کار خالی از مخاطره نبود و به خاطر همین کار هم بازخواست شده بود.
وی افزود: من دوازده سال به طور مدارم هر هفته سه روز در خدمت استاد به سر بردم . این ساعات بهترین ساعات زندگی من بود و پیش از آن هرچه بود بچگی بود و پس از آن دردسر. یادش همواره با من است.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی احمدی ابهری، رئیس اسبق کتابخانۀ مجلس نیز در این نشست گفت: از آنچه از خاطرات دوستان دربارۀ استاد حائری می شنویم یک نقطۀ مشترک وجود دارد و آن اخلاق مداری عالمانۀ ایشان است. تواضع ایشان را همه می دانند. کارکنان کتابخانۀ مجلس همه استاد حائری را دوست داشتند. بعضی از عزیزان جزو وظایف خود می دانستند فشار خون استاد حائری را بگیرند. نوع برخورد کارکنان با استاد نشان دهندۀ عشق و علاقه به ایشان بود.
حجت الاسلام و المسلمین احمدی ابهری خدمات استاد حائری را تلاقی دو عصر کتابخانۀ سنتی و مدرن دانست و گفت: باید اینجا یادآور شویم که استاد حائری درچه زمانی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی فعالیت میکرد؟ زمانی که هنگام تلاقی کتابخانههای مدرن با سنتی بود. از طرفی باید به نوع رفتار کتابداران سنتی با مراجعان نسخ خطی اشاره کرد. این رفتار به گونهای بود که در همۀ کتابخانه های ایران دسترسی محققان به نسخ خطی به ویژه نسخ خطی نفیس و منحصر به فرد دشوار بود. کسی تصورش را نمیکرد که بتوان به این منابع گرانبها دسترسی پیدا کرد. در این همین روزها، جوانهای تحصیل کرده کتابداری به کتابخانه میآمدند و همکار حائری شده بودند. حائری از نسلی بود که همۀ هموغمش نگهداری منابع علمی و به ویژه نسخههای خطی به شکل مطلوب بود. از آن سو نسل جدید که دیدگاههای دانشمندان و کتابداران جدید را خوانده بودند و تنها دغدغۀ آنها تسهیل دسترسی مراجعان به نسخههای خطی بود.
رئیس اسبق کتابخانه مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در برخی کتابخانهها میان این دو نسل برخوردهای تندی صورت میگرفت در حالی که ما این وضعیت را نداشتیم. در کتابخانه مجلس کارهایی انجام شد و تغییراتی صورت گرفت که هر فرد دیگری جز استاد حائری بود معلوم نبود چه اتفاقی میافتاد. در این کتابخانهها دست به ساخت و ساز زدیم و در پی این فعالیتها مخزن نسخ خطی را جابه جا کردیم. هیچ کتابدار سنتی و حتی برخی کتابدارن جدید نیز جابهجایی مخازن را نمیپذیرفتند. برای استاد بسیار دشوار بود که نظارهگر انتقال نسخههای خطی از سوی چند کارگر باشد. با این همه با سعۀ صدر این مسائل را تحمل میکردند.
رئیس اسبق کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: زمانی که نخستین دورۀ آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی را برگزار کردیم همه به این نتیجه رسیدیم باید از استاد حائری قدردانی کنیم. ایشان حاضر به پذیرش این موضوع نبودند و در نهایت من به ایشان گفتم: «شما کار خودتان را بکنید ما هم کار خودمان را می کنیم». درس بزرگی که استاد حائری برای ما داشتند اخلاق مداری در حین عمل به وظایف علمی بود.
مراسم نکوداشت زنده یاد استاد عبدالحسین حائری روز چهارشنبه 11 شهریور از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ خانۀ کتاب برگزار شد.