او در مقام یک منتقد ادبی پیشتاز مارکسیست، توانست جانشین استاد خود ریموند ویلیامز در انگلیس شود.
او با تکیه بر نظریههای مارکسیستهای اروپایی از جمله والتر بنیامین، لویی آلتوسر و پیر ماشری، مخاطبان فراوانی یافت و با پیروی از افکار این نظریهپردازان از شیوهای ماتریالیستی برای مطالعه ادبیات بهره برد. این شیوه او در نوشتههایش در مورد ساموئل ریچاردسون و خواهران برونته نمود دارد.
پافشاری ایگلتون بر پیچیدگی و سودمندی مقولات سنتی و هنجاری نظیر ایدئولوژی، زیباییشناسی و نقد فرهنگی به طور کلی مؤثر بوده است.
قرائت دوباره او از این مقولهها بیش از هر چیز در اشتیاق وی برای برانگیختن بحثهای انتقادی در زمینة فرهنگ معاصر ریشه دارد و این انتقادی است به دور از آنچه که در نسبیت فرهنگی و بیتفاوتی سیاسی پست مدرنیسم میداند.
NICK YABLON*