از دیدگاه ژان بودریار معانی در روند شبیهسازی - که در واقع یک نوع بازنمود (represent) است - دچار وضعیت فرا واقعی میشوند که او از این حالت فرا واقعی با واژه hyperreality یاد میکند. بودریار برای درک جهان پستمدرن نظریه وانمودهها (simulacra) را ارائه کرد.
- برخی از مفاهیم از دیدگاه بودریار:
شبیهسازی (simulation): فرآیندی است که بوسیله آن بازنمودهای (representations) چیزها؛ جایگزین چیزهایی میشود که بازمینمایاند. به عبارت دیگر ما فکر میکنیم که بازنمودها مهمتر از "امر واقعی" هستند.
علامت (sign): علامت وانموده (simulacra) است.
فراواقعی (hyperreal): "تولید مدلهای یک امر واقعی بدون خاستگاه یا واقعیت. " امری که دیگر نمیتوان میان امر واقعی و بازآفرینیهای امر واقعی تمیز داد. بازتولیدها به گونهای واقعیتر میشوندکه تجربه امر فرا واقعی؛ از تجربه امر واقعی؛ رضایتبخشتر میشود.
وانموده (simulacrum): مشابه شبیهسازی (simulation) است، اما وانمودهها به فراسوی قلمرو شبیهسازی میروند. وانمودهها بازآفرینیهای چیزهایی هستند که دیگر نسخه اصلی ندارند یا هرگز نداشتهاند. نظرات مربوط به وانمودهها؛ وجهی از برداشتهای پستمدرن از "جهانهای بدون منشا؛ بدون عمق و سطحی" است. از دیدگاه بودریار ما وانمودهها را از طریق شبیهسازیهای واقعیت (بازنمودهای representations) که در طیف گستردهای از رسانههای الکترونیک پخش شدهاند، میشناسیم.
- چهار هنجار
بودریار در روند تبدیل ابژه (عین) به سوژه (ذهن) نیز چهار هنجار را شناسائی کرده است:
هنجار اول: بازتاب واقعیت پایه و اولیه
هنجار دوم: تحریف واقعیت پایه و اولیه
هنجار سوم: غیاب واقعیت پایه و اولیه (ایجاد احساسی از واقعیت)
هنجار چهارم: هیچ ربطی به واقعیت پایه و اولیه ندارد که این هنجار همان شبیه سازی مورد نظر بودریار است و به عبارتی می توان گفت جایگزینی سوژه به جای ابژه.