- پروست، مارسل. در جستوجوی زمان ازدسترفته
بدون شک یک کتاب جدی است و شاید زیادی بلند باشد، اما به شکل یک مجموعهی جلدشومیز میتواند فروش کند.
اما در وضعیت فعلیاش نه. ویرایش اساسی میخواهد. مثلا نشانهگذاریها باید از اول انجام شوند. جملهها زیادی مغلقاند و بعضیهایشان به یک صفحه هم میرسند.
اگر توی دفتر انتشارات حسابی رویش کار شود، جملهها را طوری کوتاه کنیم که حداکثر دو سه خط باشند، پاراگرافها را تکهتکه کنیم و فرورفتگیِ اول سطر را بیشتر توی صفحات ببینیم، کتاب به طرز چشمگیری بهتر خواهد شد.
اگر نویسندهاش مخالفت کرد کلا این کتاب را فراموش کنید. در وضعیت فعلی این کتاب زیادی... اسم خوبی داشت... نفسبُر است.
- کانت، امانوئل. نقد عقل عملی
از سوزان خواستم نگاهی به این کتاب بیندازد و بهم گفت که بعد از بارت، ترجمهی این کتاب کانت بیمعنی است.
علیاَیُحال خودم هم نگاهی بهش انداختم. یک کتاب نسبتا کمحجم در باب اخلاقیات، راستِ کارِ مجموعهی کتابهای فلسفیمان است و حتی شاید بعضی از دانشگاهها این مشی فلسفی را پی بگیرند.
اما ناشر آلمانی کتاب میگوید که اگر این کتاب را انتخاب کنیم نهتنها متعهد میشویم کتاب قبلی نویسنده را هم دربیاوریم ـ که اثر عظیمالجثهای است و لااقل دو جلد میشودـ
بلکه باید کتابی را هم که هماکنون دارد مینویسد منتشر کنیم. گویا کتابی است در مورد هنر یا قوهی حکم، شک دارم کدام.
هر سه کتاب کموبیش یک اسم دارند، درنتیجه باید توی جعبهکتاب عرضه شوند (و با قیمتی که هیچ بنیبشری نتواند بهش نزدیک شود) وگرنه کسانی که توی کتابفروشیها سگچرخ میزنند احتمالا کتابها را با هم اشتباه میگیرند و فکر میکنند «قبلا این رو خوندهام». قبلا هم سر یک کتاب دیگر همین بساط را داشتیم.
یک مشکل دیگر هم هست. ناشر آلمانی به من گفته که باید کتابهای ریزهمیزهی این بابا کانت را هم دربیاوریم، یک کپه خرتوپرت ازجمله کتابی در مورد نجوم.
پریروز سعی کردم مستقیما به کانت در کونیگسبرگ زنگ بزنم که ببینم امکانش هست فقط یکی از کتابهایش را در بیاوریم؟ اما خدمتکارش گفت که ارباب رفته بیرون و ابدا نباید بین پنج و شش زنگ بزنم چون وقتی است که آقا میرود قدم بزند، همینطور بین سه و چهار چون وقت قیلوله است،
و همینطور بگیرید بروید تا آخر. اکیدا توصیه میکنم راهتان را از همچین آدمهایی سوا کنید: آخرش ما میمانیم و کوهستانی از کتابهای کانت توی انبار.
منبع:همشهري داستان