ظهر 19شهريورماه خودروهايي كه از اتوبان يادگارامام عبور ميكردند مردبرهنهاي را ديدند كه از صندوق عقب يك خودروي رانا بيرون آمده بود و كمك ميخواست. مرد جوان كه وضعيت نامناسبي داشت و سر و صورتش خوني بود بهخودروها علامت داد كه كنار بروند تا خودش را به بيرون پرتاب كند. لحظاتي بعد مرد زخمي درحاليكه خودرو با سرعت در حركت بود، ناگهان به وسط اتوبان پريد و سرنشينان يك خودروي عبوري به كمكش رفتند و او را به كلانتري ستارخان رساندند.
- شكايت
مرد جوان كه بهشدت مجروح شده بود به مأموران گفت: ساعتي قبل در خانهام حوالي ستارخان بودم و قصد داشتم به حمام بروم كه زنگ آيفون به صدا درآمد. گوشي را كه برداشتم، مردي مدعي شد كه مأمور آب است و ميخواهد كنتور را نگاه كند. من هم در را بازكردم اما چند لحظه بعد همان مرد پشت در بود. درحاليكه حوله پوشيده بودم، در را كمي باز كردم و اين بار مرد جوان مدعي شد مأمور پليس مبارزه با موادمخدر است. او به زور هلم داد و وارد خانه شد و پشت سر او نيز 5مرد ديگر به زور وارد خانه شدند.
آنها مرا به باد كتك گرفتند و با تهديد خواستند تا جاي اسناد و طلاها را بگويم. حتي چاقو زير گلويم گذاشتند و تهديد كردند كه سوئيچ خودروي بنزم كه حدود 500ميليون تومان ارزش داشت را تحويلشان بدهم. همان لحظه با داد و فرياد از همسايهها كمك خواستم و مردان خشن جلوي دهانم را گرفتند و با همان وضعيت نامناسب مرا به بيرون از ساختمان بردند. آنها به همسايهها ميگفتند كه مأمور پليس هستند و اگر كسي نزديك شود بازداشتش ميكنند. پس از آن مرا داخل صندوق عقب ماشينشان گذاشتند كه در تاريكي صندوق، متوجه آچارچرخ شدم و توانستم با آن در صندوق عقب را شكسته و فرار كنم.
با ثبت اين شكايت، مأموران پليس با دستور قاضي منافيآذر، بازپرس شعبه سوم دادسراي جنايي تهران وارد عمل شدند و دريافتند كه خودروي رانا ساعتي بعد از حادثه در همان حوالي با يك خودروي مزدا وانت تصادف كرده و سرنشينان آن با رها كردن خودرو متواري شدهاند. در ادامه صاحب خودرو كه زني ميانسال بود شناسايي شد اما در بازجوييها گفت كه ماشينش در اختيار پسران دوقلويش بوده است و آنها دستگير شدند. وقتي شاكي در اداره آگاهي مقابل 2برادر دوقلو قرار گرفت گفت كه هيچ كدامشان در جريان آدمربايي نقش نداشتند اما يكي از آنها را قبلا ديده است.
او ادامه داد: از يكي از دوستانم به نام بهروز 180ميليون تومان پول طلب دارم و بابت آن از او چك داشتم. از طرفي آدمربايان زماني كه وارد خانهام شدند اصرار داشتند كه جاي چك و اسناد را به آنها نشان بدهم. علاوه بر اين مطمئن هستم كه عكس يكي از اين برادران دوقلو را كنار عكس بهروز كه در پروفايل تلگرامش گذاشته بود، ديدهام. به همين دليل حدس ميزنم بهروز در ماجراي آدمربايي نقش داشته است. با اظهارات شاكي، برادران دوقلو به دادسرا منتقل شدند اما وقتي مقابل بازپرس قرار گرفتند مدعي شدند كه بيگناهند.
يكي از آنها گفت: بهروز يكي از دوستان ماست كه چند روز پيش خودروي راناي مادرم را بهصورت امانت از ما گرفت.روزي كه خواستيم ماشين را تحويل بگيريم هم مدعي شد كه خودرو را از او سرقت كردهاند و خواست تا گزارش دزديده شدن خودرو را به پليس اعلام كنيم. ما هم شكايت كرديم و اطلاعي از ماجراي گروگانگيري نداريم.هرچند برادران دوقلو خود را بيگناه دانستند اما قاضي جنايي براي آنها قرار قانوني صادر كرد و تحقيقات درخصوص اين پرونده ادامه دارد.