با اینهمه برگ برنده این فیلمها در هرکدام از این ژانرها که باشند دل نگرانیها و در نتیجه همذاتپنداری است که تماشاگر با داستان پیدا میکند. تعلیق یا سوسپانس همین ارائه داستانکهایی است که به صورت تصویری دلشوره و توجه را در تماشاگر ایجاد نماید.داستانهای جنایی، سرقت، جعل، فرار و تعقیب و گریز نیز چنین عناصری در زیرساخت خود دارند و این داستانکها عامل اصلی در پیشبرد و روند شکل گیری قصه به حساب میآیند.
بر این اساس ژانرهایی مانند ترسناک، تاریخی، جنایی، پلیسی، جنگی، جاسوسی و ژانر تعقیب میتوانند تاحدود زیادی در برگیرنده عناصر تعلیق نیز باشند. چرا که عمده داستانهای این نوع سینما همانا پیگیری یک حادثه و تعریف رخدادی است که پیش بینی خاصی برایش متصور نبوده. براین مبنا ژانر حادثهای نیز یکی از مهمترین مواردی است که میتواند سوسپانس را در زیر ساخت هایش داشته باشد.
سهم آلفرد هیچکاک نیز در سینمای تعلیق بسی بزرگ است. او تا قبل از عزیمت به آمریکا چندین فیلم مهم در این ژانر ساخت. هیچکاک که بدرستی استاد تعلیق در سینمای جهان خوانده میشود با ساخت فیلم هایی چون "مردی که زیاد می دانست" محصول 1934؛ "سی و نه پله" محصول 1935 و همچنین "بانو ناپدید می شود" محصول 1938 به نوعی پایه گذار قواعد تعلیق در سینمااست.