تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۰

همشهری دو - کورش علیانی: این اتفاق هر جا ممکن است بیفتد، طبیعتا در شهرهای بزرگ و شلوغ بیشتر؛ کسی در خیابان شما را صدا می‌زند و نمی‌شناسیدش.

از شما كمك مي‌خواهد؛ پولي براي خريدن يك ساندويچ يا سوار شدن تاكسي و رفتن به خانه يا خريدن دارو يا رفتن به مطب دكتر يا جراحي فرزند يا هر كار ديگر. ماجراهايي تعريف مي‌كند. از كيف پول گم شده يا از هزينه‌ بالاي جراحي يا از نداشتن بيمه يا هزاران داستان عجيب ديگر. شما راهي نداريد كه بدانيد او راست مي‌گويد يا فقط يك معتاد به مواد‌مخدر است كه مي‌خواهد پولي از شما بگيرد و خرج مواد كند. خيلي از مردم در چنين مواردي مي‌گويند نه و راه خودشان را مي‌روند. بعضي هم پولي مي‌دهند و مي‌روند. اين رفتارها هر دو مي‌توانند خطا باشند. آنها كه مي‌روند خودشان را اينطور راضي مي‌كنند كه «از قيافه‌ش معلوم بود معتاده». و آنها كه پول مي‌دهند مي‌گويند «من براي خدا كمك كردم. اگه دروغ گفته خدا بزنه به كمرش». هيچ كدام از اين حرف‌ها مسئولانه نيست. يك معتاد هم حق دارد غذا بخورد و درمان شود و ما نمي‌توانيم وظيفه‌ اجتماعي خودمان را گردن خدا يا روزگار بيندازيم.

وقتي به كسي اعتماد نداريم، بهترين كار اين است كه به او كمك كنيم، اما طوري كه پول نقد يا چيز قابل تبديل به پول نقد به او ندهيم. گرسنه است؟ به يك رستوران ببريمش و از او بخواهيم غذايي انتخاب كند، پول غذا را بدهيم و تأكيد كنيم اگر گفت غذا را بگيريد و پول را پس بدهيد قبول نكنند و برويم تا آسوده و بي‌منت غذايش را بخورد.

نسخه‌اي در دستش است؟ ببريمش داروخانه، نسخه‌اش را برايش بگيريم. اگر هزينه‌ نسخه بالاست و نمي‌توانيم تمامش را بدهيم، آنقدر كه مي‌توانيم نزد پزشك داروساز امانت بگذاريم و شماره تلفنمان را هم بدهيم و بگوييم هر وقت بقيه‌ پول را فراهم كرد دارويش را بدهند.

در مورد پزشك و آزمايش و عكس راديولوژي و فيزيوتراپي و درمان‌هاي ديگر هم مي‌توان چنين كرد. مي‌توان براي كسي كه مي‌گويد كيف پولش را گم كرده تاكسي گرفت يا بليت مترو خريد. هميشه راه‌هايي براي كمك هست كه قابل سوءاستفاده نباشد.