چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۱
۰ نفر

همشهری دو - هدی ایزدی: خسته‌کننده شده است. اینکه هر روز صدها پیام اخلاقی و سخنان حکیمانه و نکته‌هایی برای زندگی به تو هجوم بیاورد و دم نزنی.

 به لطف همه‌گير شدن فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي، آدم‌ها ياد گرفته‌اند روزانه بيش از اينكه زندگي كنند، درباره زندگي بهتر و رفتار درست‌تر، شعار بدهند و پيام به اشتراك بگذارند. يكي پيام مي‌فرستد: «اين شكر نيست كه چاي را شيرين مي‌كند بلكه حركت قاشق چاي‌خوري باعث شيريني مي‌شود...» و منظورش اين است كه منتظر نباش و به‌خودت تكاني بده تا به قسمت شيرين زندگي برسي. يكي ديگر در صفحه‌اش پست مي‌گذارد: «هر كس عسل شود، مگسان او را خواهند خورد...» و در بهترين حالت، منظورش اين است به قاعده محبت كن تا باعث سوءاستفاده ديگران نشوي. يكي ديگر در گروهي مجازي مي‌نويسد: «در سقوط هم مي‌توان سهمگين، باشكوه و باصلابت بود. اين را آبشار به من آموخت...» و به خيال خودش، با يك تمثيل حكيمانه، شكست را هم خواستني كرده است.

اما در اين ميان بيش از همه جمله‌اي تأكيدي حواسم را پرت خودش مي‌كند؛ جمله‌اي كه به انحاي مختلف و در قالب استعاره‌هاي كم مايه دست به‌دست مي‌شود: «جوري زندگي كن كه انگار روز آخر زندگي‌ات است»؛ راستش را بخواهيد اين غيرهوشمندانه‌ترين حرفي است كه تا حالا شنيده‌ام. توصيه‌اي كه ظاهر خوبي دارد وتقريبا همه هم آن مي‌پسندند و علاقه وافري به اجرايي كردنش دارند. اين جمله نه‌تنها ما را از آنچه هستيم هوشمندتر نمي‌كند كه مي‌تواند تمام زندگي‌مان را زير سؤال ببرد. بياييد فرض كنيم همه آدم‌ها به اين جمله عمل كنند. با اين حساب، چرا براي هدف‌هاي بلندمدت وقت بگذاريم؟ اصلا صبر و تحمل ديگر معنا دارد؟ چرا سريعا انتقام نگيريم؟ آيا ديگر مسئوليت‌پذيري معنايي دارد؟ تلاش كردن چه محلي از اعراب پيدا مي‌كند؟ تصميم‌گيري درست يا غلط ديگر مفهومي دارد؟ مگر نه اين است كه بايد جوري زندگي كنيم كه انگار فقط يك روز ديگر زنده‌ايم؟ پس چرا سنگ را روي سنگ بند نگه‌داريم؟

اين جمله در لفافه به «لذت بردن از لحظه‌ها» اشاره دارد ولي چنين نگاهي، جاده يكطرفه است. آيا دل سپردن به لحظه‌ها ما را وانمي‌دارد كه از پاداش‌هاي بهتر آتي بگذريم و صرفا به پاداش‌هاي كوچك آني دل ببنديم؟ آيا در لحظه زيستن، كاري نيست كه ما را از زندگي با كيفيت بالاتر معاف مي‌كند؟ اين جمله، ظاهر باشكوهي دارد. اما در باطن، سبكي از زندگي را تبليغ مي‌كند كه ضد‌دورانديشي و آينده‌نگري است. ما بايد براي زندگي بهتر هزينه كنيم. ما بايد صبور باشيم. ما بايد اميدوارانه مسيرمان را جلو ببريم. اما اگر قرار باشد جوري زندگي كنيم كه انگار فردايي وجود ندارد، به سطحي بي‌كيفيت و بي‌مايه از زندگي تن‌مي‌دهيم كه هر روز تكرار خواهد شد.

البته شكل درست اين نصيحت مي‌تواند در يكي از وصاياي امام مجتبي(ع) خلاصه شود: «براي دنيايت چنان باش كه گويي جاويدان خواهي ماند و براي آخرتت چنان باش كه گويي فردا مي‌ميري». جالب است كه اين آموزه در حديث‌هاي فراوان ديگري هم وجود دارد. در «سفينه البحار» نقلي از حضرت محمد(ص) هست كه واقعا زيباست: «كشت كن مانند كسي كه گمان مي‌برد نمي‌ميرد و عمل كن مانند كسي كه مي‌ترسد فردا بميرد». پس لطفا جملات حكيمانه سطحي را بي‌خيال شويد. زندگي‌تان را بكنيد جوري كه گويي تا ابد زنده‌ايد و البته طوري رفتار كنيد كه انگار فردا مي‌ميريد.

کد خبر 313476

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha