بچههاي معصومي كه برخي از آنها فال ميفروشند، عدهايسازي بهدست ميگيرند و داخل اتوبوسها ميروند، برخي هم با تأسف بسيار در اختيار عدهاي فرصتطلب بيوجدان قرار گرفتهاند و طفل معصومهايي كه از آنها براي تكديگري استفاده ميشود. مدتهاست اين كودكان ذهنم را بهخود مشغول كردهاند. كودكان كار كه با وجود پايين بودن سن و سالشان، خيلي زود وارد بازار كار شدهاند. كودكاني كه اغلب در حالت مدهوش و در حالي بسيار تأسفبار كنار خيابان قرار گرفتهاند تا جيب عدهاي سودجو پر شود. براي اين بچهها چه كاري ميتوان انجام داد؟
فكر ميكنم ما سينماييها ميتوانيم به موضوع كودكان كار بهصورت جديتري نگاه كنيم. يكي از مهمترين وظايف سينماگران پرداختن به معضلات اجتماعي است. بسياري از مواردي كه در جامعه مشاهده ميكنيم و مصداق بارز آسيبهاي اجتماعي محسوب ميشوند، قابليت اين را دارند كه بر اساسشان درامها و ملودرامهاي اجتماعي بسازيم. زماني كه من ميخواستم «رابطه» يا «پرنده كوچك خوشبختي» را با محوريت نوجوانهاي دچار معلوليت بسازم تحقيقات زيادي در اين رابطه انجام دادم. اين تحقيقات هم ذهنيت من را نسبت به سوژهاي كه براي ساخت فيلم انتخاب كرده بودم تقويت كرد و هم اينكه جنبههاي اسنادي و ميزان باورپذيري فيلمها را بالاتر برد.
سينما اين قابليت را دارد كه در مورد موضوعات حاد اجتماعي طرح سؤال كند. در مرحلهاي فراتر و كلانتر سينما ميتواند پيرامون آسيبهاي اجتماعي راهحل هم ارائه كند. در اينجا فيلمساز در مقام يك آسيبشناس اجتماعي ظاهر ميشود و هم افكارعمومي را نسبت به موضوع حساس ميكند و هم اينكه مسئولان را در انديشه فرو ميبرد.
درمورد كودكان كار و ستمي كه به اين بچهها اعمال ميشود ميتوان فيلمها و سريالهاي هشداردهندهاي توليد كرد. اين آثار اگر درست ساخته شوند، ديگر كمتر شاهد نگاه بيتفاوت افرادي ميشويم كه بهراحتي از كنار اين بچهها گذر ميكنند. جايگزين كردن «مسئوليت» با «بيتفاوتي» موجب ميشود آحاد جامعه براي رفع اين مشكل بسيج شوند. بهگمانم براي حل آسيبهاي اجتماعي بايد همه با هم كنار يكديگر قرار گيريم و نميشود تمام مسئوليت را به گردن دولت انداخت.
ميدانم كه نهادهايي وظيفه رسيدگي به وضعيت اين كودكان را برعهده دارند و قطعا اقداماتي هم در اين راستا انجام دادهاند، ولي آنچه در سطح شهر مشاهده ميكنيم نشاندهنده اين نكته است كه هنوز فاصله زيادي تا رسيدن به نقطه مطلوب داريم. يادمان باشد كه همين بچهها قرار است آينده اين سرزمين را بسازند و نكته تراژيك اينكه بسياري از بزهكاران فردا از ميان همين كودكان امروز بيرون خواهند آمد.
جداي از كودكاني كه غيرتمندانه شغلي كه مناسب بزرگسالان است را عهدهدار شدهاند و ورودي، زودهنگام به دنياي آدمبزرگها را تجربه كردهاند آيندهاي هرسناك در انتظار بچههايي كه امروز كنار خيابانها تكديگري ميكنند نشسته است؛ بچههايي كه الان وقت بازي و تفريح و لذت بردن از دوران شيريني كودكيشان است، ولي در شرايطي نامناسب بدترين رفتارها در موردشان اعمال ميشود. بايد تا دير نشده فكري براي اين بچهها كنيم و نياز داريم كه همه از من فيلمساز گرفته تا فلان نهاد مسئول عزممان را جزم كنيم تا ديگر شاهد حضور غمانگيز كودكان در سطح شهر نباشيم. اين بچهها را امروز بايد دريابيم كه فردا بسيار دير است.
- نويسنده و كارگردان سينما