اتفاقي كه البته نشان داد مردم به حضور در رخدادهاي فرهنگي علاقهمند هستند. همان مردمي كه در ايام برگزاري جشنواره فجر استقبال فوقالعادهاي از اين رخداد سينمايي ميكنند، ولي در طول سال كمتر سينما ميروند. هرچند امسال حضورشان در ايام اكران عمومي هم جالبتوجه و رونقبخش گيشهها بوده است. حالا شاهديم كه شهرآفتاب مملو از حضور جمعيت مشتاق شده است.
ولي نميدانم چرا با اين همه علاقهمندي كه خيليهايشان از راههاي دور به نمايشگاه ميآيند تيراژ كتابهايمان اينقدر پايين است؟ مردم از نمايشگاه كتاب استقبال ميكنند، چون به نفس رخدادهاي فرهنگي علاقهمند هستند، ولي در همين شرايط كتابهاي ما كمتر فروش ميرود و ميتوانيم اذعان كنيم كه كتابخوان كم داريم. اين مسئلهاي است كه بايد آسيبشناسي شود. در جامعهاي كه اقبال عمومي از نمايشگاه كتاب كه امسال در فضايي خارج از فضاي شهري پايتخت برگزار ميشود، خيرهكننده است، كتاب بهعنوان كالاي فرهنگي روزگار پررونقي را سپري نميكند.
بخشي از مشكل به مؤلفان و نويسندگان ما بازميگردد. كتاب بايد به نيازهاي جامعه پاسخ بدهد. اما آيا اين اتفاق درمورد آثاري كه منتشر شدهاند رخ ميدهد؟ نويسندگان، مترجمان و ناشران ما چقدر به خواست عمومي جامعه توجه ميكنند؟ بخشي از عطش به مطالعه و خواندن و دانستن بايد از سوي نويسنده و ناشر ايجاد شود. ما در طول سال با چند كتاب مواجه ميشويم كه امكان ايجاد موج در جامعه را داشته باشند؟ اتفاقي كه در كشورهاي ديگر زياد رخ ميدهد، ولي در ايران متأسفانه خيلي شاهد چنين ماجرايي نيستيم.
كتاب بايد در ميان مخاطبان اين حس را بهوجود آورد كه به نيازهاي جامعه پاسخ ميدهد. اين پاسخ هم ميتواند جنبههاي كاربردي و آموزشي داشته باشد و هم به مفهوم سرگرمي سالم و استاندارد. براي افزايش سرانه مطالعه بايد انگيزه بيشتري براي مطالعه ايجاد كرد. متأسفانه كتابخوانهاي جامعه ما نسبت به تعداد افراد باسواد كشور بسيار پايين است. براي تغيير اين وضعيت نيازمند تلاشي همهجانبه هستيم.
تلاشي كه هم ناشر و نويسنده بايد در آن سهم داشته باشند و هم دولت و نهادهاي عمومي. فرهنگسازي در اين زمينه هم بايد از پدران و مادران شروع شود و در كنارش به فرزندان برسد. در خانوادهاي كه پدر و مادر اهل مطالعه باشند، فرزند هم با الگو قرار دادن والدينش كتابخوان ميشود. اين درحالي است كه در بسياري از خانوادهها مطالعه بهعنوان يك ارزش اصلا جانيفتاده است. بسياري از والدين حتي فكر ميكنند مطالعه در حوزههاي غيردرسي به وضعيت تحصيل فرزندانشان آسيب ميزند.
بماند كه برخي اساسا كتاب خواندن را كاري بيهوده ميدانند. اين روزها كه نمايشگاه كتاب در حال برگزاري است فرصت خوبي است تا فرهنگ مطالعه را نيز گسترش دهيم. ما نيازمند ايجاد نهضت كتابخواني در جامعه هستيم. در كنار توليد محتواي مطلوب، تسهيل و دسترسي راحتتر به كتاب را هم بايد در نظر گرفت ضمن اينكه در صدور مجوز كتاب هم ميتوان به راهكارهايي بهتر و مناسبتر رسيد.
در اين زمينه در سالهاي اخير شاهد اتفاقهاي خوبي در وزارت ارشاد بودهايم كه اميدواريم تداوم يابد. در گذشته كار بررسي يك كتاب براي صدور مجوز زمان زيادي طول ميكشيد و در مواردي سليقههاي شخصي مانع از انتشار كتابهايي ميشد كه برخي از آنها بعدها منتشر شدند و استقبال گستردهاي را هم درپي داشتند. درمورد تأثير فضاي مجازي بر كاهش استقبال مردم از رسانههاي كاغذي، ازجمله كتاب، بحثهاي زيادي صورت گرفته است. در اينكه فضاي مجازي ممكن است بهعنوان رسانه، جايگزين كتاب شود ترديدي وجود ندارد، ولي از همين فضا ميتوان براي اطلاعرساني و تبليغ كتاب هم استفاده كرد. هيچ منافاتي ميان رفتن به فضاي مجازي و مطالعه كتاب وجود ندارد.
در كشورهايي كه اساسا صادركننده تكنولوژي هستند شاهد هستيم كه هنوز فرهنگ مطالعه ريشهدار است و به قولي هيچ چيزي نتوانسته جاي كتاب را بگيرد. اگر ميخواهيم سرانه مطالعه در كشورمان افزايش يابد، بايد نهضت كتابخواني راه بيندازيم.
چنين نهضتي وقتي ميتواند شكل گيرد كه ابتدا آثار مناسب و جذاب كه پاسخدهنده نيازهاي روز باشند در بازار نشر بهچشم بخورد و در مرحله بعد نقش سياستهاي حمايتي و تشويقي دولت و نهادهاي عمومي اهميت دارد. نهضت كتابخواني با ايجاد يك چرخه شكل ميگيرد. چرخهاي كه هركدام از اجزايش اگر درست كار نكند، اتفاق مطلوبي را شاهد نخواهيم بود.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما