طلاق آسيبي اجتماعي است و در موارد بسياري تبعات ويرانكنندهاي دارد. بديهي است كه بالا رفتن آمار طلاق در يك جامعه، جداي از عوامل متعددي كه ريشههاي چنين اتفاق تلخي را تشكيل ميدهد، نشاندهنده تعميق بحران عاطفي- اخلاقي در سطح اجتماع است. حالا اگر بخواهيم آمار طلاق را رسانهاي نكنيم، چه چيزي بهدست ميآوريم؟
آيا با پنهان كردن يك معضل ميتوان آن را درمان كرد؟ آيا با پوشاندن زخم، جراحت بهبود مييابد؟ شايد عدهاي اعتقاد داشته باشند پرداختن رسانهها به طلاق و اعلام اينكه آمار جداييها در جامعه رو به افزايش است قبح اين رخداد تاسفبار را در جامعه از بين ميبرد. با اين پيشفرض احتمالا بايد با پرهيز از اعلام آمارهاي رسمي، شاهد محكمتر شدن كانون خانواده باشيم، درحالي كه ميدانيم اينگونه نيست. همهچيز در كانون خانواده شكل ميگيرد. عشق و محبت زن و شوهر به يكديگر و تعهد مسئولانه زوج، فراتر از محدوده خانواده در سطح جامعه تاثير مثبت ميگذارد.
در خانوادهاي بسامان كه هنجارها در آن به عنوان اولويت نمود دارد تربيت فرزند براساس آموزههايي درست و متعالي صورت ميگيرد، همچنان كه در خانوادههاي بههم ريخته كه روابط افراد در آن فاقد حس تعهد و علاقه است، فرزندان بستر مناسبي براي رشد و تعالي نمييابند. در اين سالها و در مسير تحقيقاتي كه معمولا براي نوشتن فيلمنامه و ساخت اثري سينمايي انجام ميدهم باانبوهي از نمونههاي واقعي و مستند مواجه شدهام كه پريشاني و آشفتگي خانوادگي نتايجي تراژيك و اندوهبار را به همراه داشته.
هيچكس در لحظه تولد، بزهكار به دنيا نميآيد و اين شرايط نامطلوب است كه انسانها را به مسيرهاي نادرست ميكشد. بسياري از افرادي كه اصطلاحا خلافكار خوانده ميشوند، ميوههاي تلخ خانوادههايي از هم پاشيده هستند؛ خانوادههايي كه الزاما با مهر طلاق دچار فروپاشي نشدهاند ولي عملا روابط اعضاي خانواده بهصورتي شكل گرفته كه ميتوان گفت سالهاست طلاق عاطفي ميان زن و شوهر جاري شده است.
براي درمان درد، ابتدا بايد آن را به رسميت شناخت و به آسيبشناسياش پرداخت. فيلمساز، روزنامهنگار، مددكار اجتماعي و... بايد به آسيبشناسي بپردازند و البته به راهكارهايي عملي و علمي برسند تا تنش وارد قلمرو آرامش نشود. دست رويدست گذاشتن و سكوت، شرايط را تنها بحرانيتر ميكند. هر آسيبي كه بر پيكر خانواده وارد شود حكم آواري را دارد كه بر سر جامعه خراب ميشود. گاهي وقتها جاي خاموشي بايد فرياد زد تا شايد غفلتزدگان به هوش بيايند.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما