كميته داوري انتخاب بهترين دستاورد علمي جديد دانشجويان از بين چكيدههاي ارسال شده از همه دنيا به اين كنفرانس، دستاورد اين دانشجويايراني را با نام «ساخت لايه نازك نوردهنده پلاريزه براي استفاده در نمايشگرهاي كريستال مايع» بهعنوان دستاورد برتر در حوزه علم و تكنولوژي نمايشگرها اعلام كرد. محمد محمدي مسعودي، دبير اسبق اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل، مدرك كارشناسي خود را در دانشگاه سمنان و كارشناسيارشد خويش را از دانشگاه شاهد اخذ كرده و در حال حاضر دانشجوي دكتري مهندسي برق نانوفوتونيك دانشگاه گنت بلژيك است. در آستانه روز دانشجو با اين دانشجوي موفق درباره درخشش دانشجويان ايراني در جهان و همچنين عواملي كه در اين موفقيت نقش دارند در بلژيك گفتوگويي انجام دادهايم. او از سالهاي تحصيل در كنار كارهاي فرهنگي در دانشگاه و همچنين راههاي جلوگيري از فرار مغزها ميگويد.
- مقطع كارشناسي را در دانشگاه سمنان و ارشد را در دانشگاه شاهد گذرانديد. از اين دو دانشگاه و همچنين رشتههايي كه در آن تحصيل كرديد براي ما بگوييد و اينكه چه عاملي باعث انتخاب اين رشته شد؟
به مهندسي برق علاقه داشتم. علاوه بر علاقه، جو غالب در بين كنكوريهاي رياضي هم رقابت براي مهندسي برق بود. 25رشته اول را در انتخاب رشته كنكور، مهندسي برق زدم و دانشگاه سمنان انتخاب يازدهم بود كه قبول شدم. 4سال تحصيل را در خوابگاه بودم و تقريبا هر دوماه يكبار به خانه ميرفتم. جو مذهبي خوب و صميمي در دانشگاه و خوابگاه حاكم بود. فكر ميكنم مهمترين عامل آن هم وجود هيئت «محبانروحالله» به همراه انجمن اسلامي «يادگاري رزمندگان دفاعمقدس» بود كه روزگاري در دهه60 دانشجوي دانشگاه سمنان بودند. بسيج و نهاد و انجمن اسلامي بهدليل فهم و بصيرت مسئولين دانشگاه و اعضا در كنار هم فعاليتهاي سازندهاي داشتند. من هم توفيق داشتم در مراسم هيئت و انجمن و نهاد در آن 4سال شركت كنم. در مقطع ارشد هم با توجه به اينكه دانشجوي ممتاز بودم ميتوانستم بدون كنكور در دانشگاه سمنان ادامه تحصيل بدهم كه نشد. براي كنكور ارشد 3ماه وقت داشتم و خدا را شكر در دانشگاه شاهد قبول شدم. دانشگاه شاهد واقعا جو متفاوت و بسيار خوبي نسبت به بقيه دانشگاهها داشت. در خوابگاهها جو علمي بهتري حاكم بود. همين امر كمك ميكرد كه دانشجو براي هدف اصلي كه تحصيل علم هست تمركز كند. نزديكي دانشگاه به مرقد حضرت امام (ره) و گلزار شهدا و اينكه براي رفتن به دانشگاه هميشه بايد از اين مسير رد ميشديم، هميشه يك تذكر و تلنگري بود تا حواسم را جمع كنم كه از كجا آمدهام و بدانم اين آرامشي كه براي تحصيل من و امثال من حاكم است به مدد فداكاريهاي امام و شهدا بوده است و من هم مديون آنها هستم و بايد روزي دينم را ادا كنم. در كل از نظر من دانشگاه شاهد به لحاظ فرهنگي و علمي يك دانشگاه نمونه است.
- تا قبل از اختراع لايه نازك نوردهنده پلاريزه براي استفاده در نمايشگرهاي كريستال مايع، كار علمي يا اختراع ديگري هم داشتيد؟
قبل از آمدن به خارج از كشور روي الاي ديهاي ارگانيك كار ميكردم. در دانشگاه گنت هم بهصورت موازي روي 2 پروژه كار ميكردم كه زياد هم به هم مرتبط نبودند ولي خدا را شكر از هر دو جوابهاي خيلي خوبي گرفتم و اين توانمندي را پيدا كردم كه فناوري ساخت را هم بتوانم در كشورم پياده كنم. موارد كاربردي ساخته شده از قبيل پلارايزر لايه نازك انعطاف پذير با ضخامت 6ميكرون، فيلترهاي نوري لايه نازك انعطافپذير با قابليت كنترل باند نوري از ماوراي بنفش تا مادون قرمز با ضخامت 8ميكرون كه كاربردهاي خيلي متنوعي در صنايع مرتبط با فوتونيك دارند، 2دستاورد من در طول اين مدت بود. ازجمله اينكه مثلا شركت سامسونگ براي دوربينهاي سهبعدي خودش نيازمند يك شاتر سرعت بالا با قابليت سوئيچ بين مادون قرمز و نور مرئي بود كه توانستم براساس همين فيلترهاي نوري قابل كنترل آن شاتر را بسازم و بهعنوان اختراع بينالمللي در آمريكا ثبت كنم كه مقالات آن هم چاپ شده و در دسترس هست. براي ساخت لايه نازك نوردهنده پلاريزه هم چندين روش را پياده كردم كه آنها هم به جواب رسيد و مقالاتش چاپ شد ولي آنكه به ساخت صنعتي نزديكتر است همين مورد است كه دومين اختراع من محسوب ميشود.
- اين اختراع بزرگ علمي چه دستاوردهايي دارد و چقدر براي ساخت آن زمان صرف كرديد؟
ميزان مصرف انرژي و صرفهجويي در آن يكي از دغدغههاي آينده بشر، هم به لحاظ كمبود منابع، هم به لحاظ آلايندگي است. هنر كنترل يك نانو ميله نيمههادي در ابعاد نانومتري (5×5×50نانومتر) قابليتهاي فراواني را به ما ميدهد. مهمترين كاربردها ساخت يك نوردهنده پلارايز لايه نازك انعطافپذير براي استفاده در نمايشگرها- شيشههاي هوشمند و سلولهاي خورشيدي است. خصوصا در نمايشگرها - با توجه به قابليت توليد صنعتي روش ما و همچنين كاهش 40درصدي مصرف انرژي، ميتواند تحول خوبي ايجاد كند. علاوه بر اين، قدرت اختراع ما در كنترل جاگذاري و جهتگذاري نانوميلهها ميتواند دريچههاي جديدي را نيز براي ما در حوزههاي ديگر باز كند. با توجه به اينكه روش ما قابليت پيادهسازي صنعتي دارد، اين فناوري در ايران نيز قابليت اجرا خواهد داشت.
- در يك كنفرانس هم آن را ارائه داديد؟ درست است؟
بله، كنفرانس Eurodisplay يك كنفرانس بينالمللي در حوزه كاربردي نمايشگرهاست كه نهتنها محققان دانشگاهي و صنعتي رشته برق و فوتونيك بلكه محققان رشتههاي ديگر مثل شيمي و مواد و كامپيوتر در آن شركت ميكنند و آخرين تحقيقات و دستاوردهاي خود را در زمينه نمايشگرها ارائه ميكنند. در كنار اين كنفرانس نيز نمايشگاهي از آخرين دستاوردهاي صنعت و دانشگاه برپا ميشود. هر سال كميتهاي مشتمل بر 2 نفر از استادان دانشگاه و 2 نفر از صنايع از بين طرحهاي ارائهشده در كنفرانس، طرح برجسته علمي يا يك دستاورد تكنيكي مرتبط با حوزه نمايشگرها را انتخاب ميكنند كه خدا را شكر از بين تمامي طرحها طرح من پذيرفته شد.
- چطور شد براي ادامه تحصيل دانشگاه گنت بلژيك را انتخاب كرديد؟
من بورسيه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري هستم. طبق قانون آن زمان براي كشورهاي آمريكا، كانادا و انگليس نميتوانستيم اقدام كنيم. براي استادان دانشگاههايي كه در رشته ما حرفي براي گفتن داشتند درخواست فرستاده بودم و از چند جا پذيرش داشتم كه نهايتا تحصيل در دانشگاه گنت را انتخاب كردم. دانشگاه گنت، جزو 100دانشگاه برتر دنياست و استاد من هم در اين رشته صاحبنظر و مطرح است.
- برنامه آينده شما بعد از گرفتن دكتري چيست و آيا به فعاليت علمي در داخل ايران ادامه ميدهيد يا به پيشنهادهاي خارج از كشور فكر ميكنيد؟
به لطف الهي در رشته نانوفوتونيك دانشكده علوم و فنون نوين دانشگاه تهران مشغول به خدمت خواهم شد. استاد خودم از من خواست تا براي تحصيل در مقطع فوق دكتري در بلژيك بمانم. بلافاصله بعد از كنفرانس يكي از استادان مطرح در اين حوزه از انگلستان پيش من آمد و گفت هر موقع نياز بهكار داشتيد فقط يك ايميل به من بزنيد. يكي از صاحبان صنايع آلمان هم از برنامهام براي بعد از دكتري پرسيد كه من هم با افتخار گفتم در دانشگاه تهران و در كشورم مشغول به خدمت ميشوم. حالا اميدوارم بتوانم خدمتي بكنم.
- شما دبيري اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي سراسر كشور را برعهده داشتيد. برخي تصور ميكنند فعاليت در اين انجمنهايا بسيج دانشجويي باعث دور شدن از درس و فعاليتهاي علمي ميشود. بهنظر شما ميتوان در هر دوجبهه موفق بود؟
مهم است كه انسان بداند از كجاست، در كجاست و به سوي كجا در حركت است. انسان به انجام وظيفه مكلف است. مسئله مهم اين است كه اولا انسان بايد بداند كه تكليفمحور و وظيفهمحور باشد و دوما اينكه بداند تكليف و وظيفهاش در زمان و مكاني كه قرار دارد چيست. اگر انسانها در امور نظم داشته باشند و وظيفه خودشان را بدانند هيچ تداخلي در كارها پيش نميآيد. من هرگز نديدم يك دانشجو در طول 24ساعت 16ساعت درس بخواند. با يك برنامهريزي منظم و با علم به اينكه نخستين وظيفه دانشجو در دانشگاه كسب علم و دانش است و با علم به اينكه دانشجو بهعنوان قشر فرهيخته جامعه كه علقهاي به قدرت و ثروت ندارد نميتواند نسبت به انقلاب اسلامي و جامعه خودش و آينده كشورش بيتفاوت باشد. ميتواند در عين كسب علم و دانش بقيه وظايف خود را انجام دهد. افراد زيادي داشتيم و داريم كه ضمن انجام فعاليتهاي علمي، وظايف خود را هم در قبال انقلاب و جامعه انجام دادند و ثابت كردند كه كار تشكيلاتي مزاحمتي براي كسب علم نيست. بهنظرم دانشجويي كه نسبت به جامعه خود بيتفاوت و بيمسئوليت باشد در آينده به درد جامعه نخواهد خورد و چه بسا مورد استفاده بيگانگان هم قرار بگيرد.
- غيراز تحصيل بهكار ديگري هم مشغول هستيد؟
بچهداري! گاهي از دختر كوچكم در خانه نگهداري ميكنم. در اينجا دانشجوي دكتري حقوق كافي دريافت ميكند و دغدغه مالي ندارد و ميتواند با خيال راحت به تحقيق بپردازد و صد البته بايد مثل يك كارمند از 9صبح تا 5بعدازظهر كار كند و سالي 35روز هم مرخصي دارد. بهنظرم اين سيستم بايد در ايران هم پياده شود تا هم جلوي فرار مغزها گرفته شود، هم بهرهوري پروژهها بالا برود.
- در ايران چگونه ميتوانيم در بحث علم و دستاوردهاي آن بهخودكفايي برسيم؟
بهنظرم ما به لحاظ استعداد و نيروي نخبه كم نداريم. فقط بايد سيستم تصميم بگيرد سرمايهگذاري كند. بايد مسئولان واقعا به اين نتيجه برسند كه «العلمسلطان». يكي از موارد خيلي ساده ولي مهم همين تأمين مالي دانشجوي دكتري است كه اگر انجام شود مطمئنا جلوي فرار مغزها را خواهد گرفت و بهرهوري را بالا خواهد برد. با توجه به تجربه 5ساله در خارج از كشور و حضور در كنفرانسهاي بينالمللي و گپ و گفت با استادان ميتوانم به جرأت بگويم كه در صورت تأمين امكانات حداقلي و آرامش فكري ما در همه علوم ميتوانيم دردنيا بهترين باشيم. اين اعتماد به نفس در ما هست فقط بايد در مسئولان هم ايجاد بشود كه ميتوانيم. مسئولان بايد سرمايهگذاري كنند. براي مثال اكنون دوستان من بعد از گذراندن دوره دكتري و پسادكتري در دانشگاه استنفورد با اينكه خيلي تلاش كردند نتوانستند در ايران جذب بشوند و اكنون در بخش تحقيقات موتور تويوتا در بروكسل كار ميكنند.
- فكر ميكنيد علم و دانش اكنون در جامعه ايراني به جايگاه خودش دست يافته است؟
متأسفانه در جامعه ما بيشتر خانوادهها مدركگرا شدهاند و بيشتر برايشان مهم شده كه فرزندشان در دانشگاه نزديك محل زندگيشان و در يك رشته خوب قبول شود. حالا بعد چه پيش ميآيد يا به چه قيمتي مهم نيست. كسي به علم اهميت نميدهد. متأسفانه در مهمانيها راجع به سياست يا بازار و اقتصاد يا ورزش و فوتبال صحبت ميكنند. البته صدا و سيما و رسانهها سهم زيادي در اين فرهنگسازي دارند. بايد اهميت علم در خانوادهها نهادينه شود و خانواده نخستين و مهمترين نقش را در اين ارتباط دارد.
- ايرانيان در جهان
در بلژيك استادان پروژههاي صنعتي زيادي در دست و نياز به جذب دانشجويان نخبه دارند. در كشور خودشان هم دانشجويان باسواد به اندازه كافي ندارند و اعتراف ميكنند كه در ايران دانشجو با سواد زياد است. به همينخاطر تمايل زيادي دارند كه آنها را جذب كنند. نگاه مردم و دانشجويان در اروپا هم بيشتر متاثر از فضاي رسانههاي حاكم هست مگر اينكه از نزديك با دانشجويان ايراني در ارتباط باشند و با توضيحات ما از آن فضاي تخيلي خارج بشوند. متأسفانه هنوز اينجا يكسري فكر ميكنند كه ما در ايران با حيوانات چهارپا سفر ميكنيم. برخي هم كه ايران را با كشورهاي عربي اشتباه ميگيرند و از اينكه خانمها در ايران نميتوانند رانندگي كنند و رأي بدهند ناراحتند! در بلژيك بلافاصله بعد از ثبت اختراع توسط دانشگاه، استادم وارد مذاكره با يكي از شركتهاي ساخت تلويزيون شد كه اكنون در جريان هست. در ايران هم كه فكر نميكنم هنوز كسي در جريان باشد. مشكل اينجاست كه شبكهاي براي اطلاعرساني اين امور وجود ندارد يا اينكه من اطلاع ندارم. البته براي حضور در نمايشگاه فن بازار كه در محل دائمي نمايشگاهها از تاريخ 23تا 26آذر برگزار ميشود اقدام كردهام.
- يك معرفي خودماني
يك ايراني مسلمان هستم و هر زمان يك ايراني يا يك مسلمان در دنيا افتخار ميآفريند از صميم قلب خوشحال ميشوم و فكر ميكنم همه مردم ايران همين گونه باشند. مهم اين است كه من يك ايراني مسلمان هستم. سال 1361به دنيا آمدم و 4خواهر و يك برادر دارم. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در خمينيشهر، كارشناسي مهندسي برق را در دانشگاه سمنان، كارشناسي ارشد را در دانشگاه شاهد و مقطع دكتري را در دانشگاه گنت بلژيك در رشته مهندسي برق گرايش نانوفوتونيك تحصيل كردم. 2 سال اول با بورس وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تحصيل كردم و سالهاي بعد را با بورس دانشگاه گنت بلژيك ادامه تحصيل دادم. خيليها از من ميپرسند كه دوران تحصيل چه امكاناتي در اختيارم بود و در پاسخ به همه آنها گفتهام كه هيچ وقت در مدارس غيرانتفاعي و كلاس خصوصي و كنكور درس نخواندم و هميشه ياد گرفتم كه با همين امكانات اندكي كه در اختيارم بود بهترين استفاده را ببرم. اكنون صاحب دو فرزند دختر هستم كه از اين بابت خدا را شكر ميكنم.