ميگويند خاندانهاي اشراف براي تحقير ديگر خانوادهها و مخصوصا كساني كه تازه به اين گروه وارد ميشدند يك عبارت طعنهآميز داشتند كه با آن اصالت يك نام ديگر را زير سؤال ميبردند و آن اصطلاح اين بود كه «قصرشان را خريدهاند».
خريد و فروش هر ساختمان از خانه و برج و انبار تا قصر و تالار كار عجيبي نيست اما منظور كسي كه از اين عبارت براي تحقير يك خانواده ديگر استفاده ميكرد اين بود كه قصر بايد از اجداد هر كس به او ارث رسيده باشد و يك اشرافزاده اگر واقعا از خانوادههاي درباري و حاكمان محلي است نبايد محل اصلي زندگي خود را بخرد بلكه بايد از پدرانش دريافت كرده باشد. عتيقهها و بعضي از وسايل خانه هم شامل همين قانون طبقاتي ميشدند و اگر خبر ميرسيد كسي زره و شمشير و تابلوي نقاشي خريده و در جلوي چشم مهمانان گذاشته است، پس اجدادش از اين نشانههاي اصالت بيبهره بودهاند.
بازارهاي هفتگي لوازم دست دوم كه الان در بعضي از شهرهاي ايران به فروش انواع اجناس قديمي مشغولند جاي خوبي براي پرسهزدن و پيدا كردن لوازم تزييني و گاهي كاربردي هستند. بعضي از اين اجناس واقعا قديمي هستند و عمر طولاني را در خدمت به صاحب قبلي گذراندهاند اما مدتي است كه وسايل قديمي نما هم بين آنها پيدا ميشود. مبتكراني فهميدهاند كه ميشود لوازم خانگي، از سماور و اتو زغالي تا روميزي و چراغ مطالعه را مشابه نمونه قديمي ساخت. بعضيها در كنار صنايعدستي، قاب عكسهايي كه تصاويري سياه و سفيد از شهرها را نشان ميدهند، ميفروشند. خوبي اين كار هم در راستگويي فروشندههاست كه وانمود نميكنند عتيقه فروش هستند.
در كنار همه اينها اگر بساط دستفروشهاي دور و بر اين بازارها را هم بگرديد ممكن است لوازمي از نوع راديو ترانزيستوري و تلفن و چراغ قوه كهنه هم پيدا كنيد كه تقريبا هيچ ارزشي ندارند ولي دستفروش اميدوار است بتواند بابت آنها هم پولي بهدست بياورد. اين وسايل معمولا باقيمانده حراجهاي خانگي هستند كه در آن تمام لوازم يك منزل مسكوني يكجا فروخته ميشود. از همه جالبتر اينكه در بين آنها اشياي كاملا شخصي مانند جاسوئيچي و خودنويس هم پيدا ميشود. حتي پيش آمده كه عكسهاي يادگاري هم بين آنها ديده شدهاند.
امروزه در زماني هستيم كه همهچيز را ميشود خريد. حتي سالمنداني كه بايد به يادگاريهاي قديمي خود وابسته باشند هم براي اينكه تمام لوازم خانه را نو كنند انگيزه دارند. اگر هم كسي بخواهد نمونهاي از وسايل قديمي داشته باشد ميتواند به سادگي آنها را پيدا كند. حالا داشتن خانه و وسايل قديمي ديگر در ميان برجهاي نوساز شهرهاي جديد اهميت ندارد، اما ميشود همهچيز يك زندگي نو و به ظاهر اشرافي را خريد و نيازي هم نيست كه آنها از اجداد كسي به او به ارث برسد.