هنوز يك ماه نشده كه كارش را در اداره شروع كرده بود. بهنظر ميرسيد توي اين مدت، خيلي منظم، وظايفش را انجام داده و بهخوبي بر جريان كار مسلط شده است. شايد خيلي بهتر از بقيه همكارانش و حتماً بهتر از كارمندهاي فسيل شده با 20سال سابقه. آقاي رئيس با غضب نگاهي بهصورتش انداخت و فهرستي از اتهامات را، جلو رويش گذاشت! شوكه شد. نميدانست چهجوري بايد جواب اين همه شايعه را بدهد!فهرست توبيخ پر بود از تهمت و دروغ و گزارشهاي مندرآوردي. وقتي ديد حتي بعضي از درددلهاي خصوصياش پيش بعضي از كارمندها، توي فهرست درج شده، وا رفت. البته خودش هم اين اواخر متوجه يكسري دشمنيهاي مشكوك و طعنههاي حسادتآميز شده بود.
اين حكايت پديدهاي است در ادارات به اسم زيرآبزني. عدهاي با توسل به خدعه و نيرنگ سعي ميكنند موقعيت كاري يا اجتماعي ديگران را به خطر بيندازند. هدف اين رفتار حذف ديگران است تا خود شخص به موقعيت جايگزين برسد. اين رفتار واگيردار، آنقدر پيشروي ميكند كه در وجود بعضي تبديل به يك عادت پايدار ميشود. تاجايي كه باعنوان زيرآب زنمشهور ميشوند. همينكه كسي بخواهد از آنها سبقت بگيرد، با يك ضربه غافلگيرانه و مهيب، مسيرش را مسدود كرده و سعي ميكنند با پاگذاشتن روي شانههاي او، جايگاه خودشان رو حفظ كنند.
سرخوردگيهايي كه در دوران تربيت براي كودك ايجاد ميشود ميتواند بذر اين رفتار را در نهاد او بكارد و در درازمدت نوعي از خشم فروخورده را در درونش به يادگار بگذارد. ريشه ديگر برميگردد به عدموجود اعتماد به نفس و هراس از اينكه ممكن است كارش را از او بگيرند. اگرچه وجود اندكي نگراني براي كار باكيفيت لازم است اما استرسهاي بيشتر از حد معمول، نوعي رقابت ظالمانه را ترويج ميكند.
بخشي از ريشهها هم برميگردد به نظام اداري غلط؛ نظامي كه در آن پاداشها و تشويقها فقط به فرد داده ميشودو هرگز همكاراني كه در اين مسير كمك كردهاند مشمول تشويق نميشوند؛ نظامي كه كارمندهايش را مجبور ميكند براي ديده شدن، به مدير نزديك شوند و مديراني كه فقط به حرف نورچشميها توجه ميكنند.
اين رفتار قابل درمان است اما بايد در هر 2حوزه فرد و سازمان معالجه صورت پذيرد.
نظر شما