داستان استفادههاي نادرست و غيراخلاقي و بعضا غيرانساني از ابزارهاي ارتباط مجازي، داستاني است كه ريشه در اخلاقيات روزمره آدمها دارد. تا وقتي اتفاقات غيراخلاقي در واتسآپ و تلگرام و اينستاگرام نمود حقيقي و بيروني دارند، اميدي به اصلاح فضاهاي مجازي نيست. به علاوه خيلي از ما آدمهايي كه بهخاطر شرايط حقيقي و اجتماعيمان سعي ميكنيم خودمان را سالم و درست و اخلاقي نشان بدهيم شبكههاي اجتماعي را بهعنوان بهترين فضا براي ارضاي عقدههاي درونيمان انتخاب ميكنيم. اين يعني كه ما يك «آدم بده» بالقوه در وجودمان داريم كه دنبال ابراز وجود است.
با همه اينها، ماجرا يك روي ديگر هم دارد و آن استفادههاي اخلاقي و انساني از اين امكان بزرگ مجازي است؛ يعني اينكه شبكهها و نرمافزارهاي ارتباط مجازي مجال بسيار مستعد و مناسبي هستند كه ميتوانند به ما در جهت توسعه اخلاقيات و بهبود روابط انساني كمك كنند. ما - يعني بشر امروز- ابزارهايي در اختيار داريم كه ميتوانند به بهترين شكل ممكن كمكمان كنند تا به دنياي اطرافمان سود برسانيم و در جهت رفع مشكلات ديگران تلاش كنيم.
مثلا حدود 3ماه پيش، انتشار عكسي از راهاندازي خودجوش يك ديوار مهرباني تهيه پوشاك گرم براي نيازمندان در تلگرام باعث يك كمپين بزرگ براي راهاندازي ديوارهاي مهرباني در سراسر كشور شد. حدود 2هفته پيش انعكاس نياز يك زن مازندراني به خون در همين اپليكيشن موبايلي باعث شد صدها نفر از مردم شبانه به بيمارستان بروند و براي اهداي خون به اين مادر صف بكشند. حدود يك هفته پيش يكي از هنرمندان كشور با ايجاد كمپيني در اينستاگرامش براي جمعكردن كمك هزينه درمان دختر جوان قهرمان ملي كه در سانحه رانندگي دچار مشكل شده و حمايت هنرمندان ديگر توانست توجه و همياري عده زيادي از مردم و حتي مسئولاني مانند وزير بهداشت را به اين اتفاق جلب كند. حدود چند روز پيش انتشار عكسي از دو كارگر شهرداري كه بهدليل كثيف بودن لباسهايشان، با همه خستگي از نشستن روي صندلي خالي بيآرتي خودداري كردند توجه و سپاس شهروندان را به عمل اخلاقي اين دو نفر برانگيخت و... .
اينها نمونههايي از چند قصه شيرين اين روزهاي شبكههاي مجازي است؛ قصههاي شيريني كه اگرچه در مقابل قصههاي تلخ و ترسناك ما و شبكهها خيلي كمتر و ناچيزتر هستند اما خوشبختانه برد بيشتري دارند. خوبيها اگرچه هميشه اندك و محدودند اما نفوذ بيشتري ميان مردم دارند.
بياييد حواسمان باشد. حواسمان باشد تا زماني زورمان به حذف بديها نميرسد جريان خوبي راه بيندازيم. خوبي مثل آب راه خودش را باز ميكند و پيش ميرود. بديها اگرچه خيلي وقتها جذاب هستند اما با فطرت انسان ناسازگارند و زود از تب و تاب ميافتند. خوبيها اما با اثربخشي عجيبي بر ديگران هميشه ماندگارند. كاش حواسمان باشد علاوه بر همه استفادههاي درست و نادرستي كه از شبكههاي مجازي ميكنيم هر از گاهي يك جريان خوبي راه بيندازيم. باقياتالصالحات مجازي هم در كارنامه اعمالمان نوشته ميشود.