زهرا سپیدنامه: ماه رمضان است و بازار رقابت داغ؛ رقابت بر سر آنچه در طول سال نتوانسته‌ایم به دست آوریم، رقابت در کسب فضایل اخلاقی؛ رقابت در انجام اعمال نیک و دوری از کارهای ناپسند؛ رقابت برای کسب روزی حلال؛ رقابت در قرائت قرآن و...

 اما علاوه بر همه‌ اینها، جایی در همین نزدیکی‌ها – آن بالاهای تهران، آنجا که هوا خنک‌تر است و آسمان آبی‌تر، آنجا که خیابان‌ها تر و تمیزتر است و درختان سبزتر - رقابت دیگری هم در جریان است؛ رقابتی خوشمزه در هر چه پررنگ‌ و لعاب‌تر بودن سفره افطاری.

یک ربع به افطار، جردن
از ماشین مدل بالایتان که پیاده می‌شوید، نگهبان خوش‌پوش و خنده‌رو به سمت‌تان می‌دود و در ماشین را برایتان می‌بندد. همه چیز به خوبی برنامه‌ریزی شده، نگهبان شما را به در ورودی رستوران هدایت می‌کند.

 از فضای باصفای باغچه جلوی رستوران می‌گذرید و به در رستوران می‌رسید، آنجا نگهبان دیگری با لبخند منتظر شماست. به شما خوشامد می‌گوید و در را برایتان باز می‌کند و وارد رستوران می‌شوید. لابی رستوران فضای نسبتا بزرگی است که خانم‌های خوش‌پوش و مؤدب آنجا ایستاده‌اند و مهمان‌ها را به سالن هدایت می‌کنند.

رنگ لابی کرم - طلایی است، به چشم استراحت می‌دهد و باعث می‌شود آدم احساس آرامش کند.

صاحب رستوران آدم باسلیقه‌ای است. در سالن اصلی، افطاری را در ظرف‌های طلایی به صورت سلف‌سرویس چیده‌اند. از کاسه نقره‌ای دردار بخار داغ سوپ و حلیم بلند می‌شود. کمی آن‌سوتر، پیش‌خدمت‌ها - بی‌‌آنکه آرامش حضار را به‌هم بزنند - شام را در ظروف نقره‌ای می‌چینند.

نمی‌خواهند مهمان‌ها پس از صرف افطار برای خوردن شام معطل شوند و آبروی میزبان بریزد. صدای اذان در رستوران می‌پیچد، مدیر داخلی رستوران - که خانم بسیار برازنده‌ای است - به سمت میز افطاری می‌رود و با احترام از مهمان‌ها می‌خواهد برای باز کردن روزه‌شان تشریف بیاورند.

 اینجا دیگر مثل بعضی عروسی‌ها روبه‌روی میز افطار شلوغ نمی‌شود و کسی کسی را هل نمی‌دهد. اینجا همه چشم و دل سیرند، سالی 15 – 10 بار در این مهمانی‌ها شرکت می‌کنند و خودشان هم گاهی اوقات چنین مهمانی‌هایی می‌دهند.

مدیر داخلی رستوران می‌گوید: «تمام آخر هفته‌ها تا پایان ماه مبارک رزرو شده و تقریبا در طول هفته هم هر شب سالن رزرو است. این رستوران مشتریان دائم خودش را دارد و همه‌شان از افراد سرشناس و ثروتمند جامعه هستند. ماه رمضان معمولا چند تا از مسئولان دولتی هم اینجا افطاری می‌دهند».

این رستوران 2 جور منوی پیشنهادی برای میزبان دارد که به قول مدیر رستوران، منوی متوسطی است و میزبان می‌تواند برای سنگین‌تر کردن منو، غذاها را به دلخواه خود جابه‌جا کند.

منوی افطار یک، هر نفر 28000 تومان+ 15درصد
سرویس افطاری :چای و خرما، نسکافه و شیر، ‌نان و پنیر و گردو،‌ آش رشته، سوپ، شله زرد، شیرینی، زولبیا و بامیه.

شام و دسر :باقلا پلو با گوشت بره، زرشک پلو با مرغ، خورش فسنجان یا خورش انتخابی، ته‌چین مرغ، خوراک زبان با مخلفات، جوجه‌کباب با مخلفات،‌ چلوکباب لقمه زعفرانی، چلو برگ مخصوص یا شیشلیک شاندیز مشهد،‌ سالاد الویه، سالاد فرانسه ، ماست موسیر، کرم کارامل، ژله میوه، انواع نوشابه قوطی، آب معدنی، دلستر.

منوی افطار 2؛ هر نفر 22000 تومان+ 15درصد
سرویس افطاری:چای و خرما، نسکافه و شیر، نان و پنیر و گردو، آش رشته، سوپ، شله زرد، شیرینی، زولبیا و بامیه .

شام و دسر:باقلا پلو با گوشت بره ، زرشک پلو با مرغ، جوجه‌کباب با مخلفات، چلوکباب لقمه زعفرانی، چلو برگ مخصوص، سالاد فرانسه ، ماست موسیر، کرم کارامل، ژله میوه، انواع نوشابه قوطی، آب معدنی.

منوی آزاد: میزبان می‌تواند آن را با منوی افطاری جابه‌جا کند. به  علت متنوع بودن غذاهای این منو، چند تا از جالب توجه‌ترین‌هایشان را برایتان می‌آوریم:

پیش‌غذاهای دریایی

خاویار آسترا 95000 تومان
کوکتل میگو 14000 تومان

غذاهای دریایی

لابستر کامبینیشن 28000 تومان
لابستر گردنبلو 26000 تومان
لابستر پارزین 24000 تومان
مای آزاد دریایی 20000 تومان
فیش دریایی 26000 تومان

کباب‌ها

بشقاب کباب مخصوص 14000 تومان
غذای روز پیشنهاد سرآشپز 17000 تومان
فیله تکه‌ای گوسفندی 18000 تومان
کباب شیشلیک شاندیز 18000 تومان

یک ربع به افطار، اول اتوبان ارتش
هوای تابستانی شهر حالا کم‌کم دارد رو به خنکی می‌رود. این قسمت از شهر هم به خاطر وجود باغ‌های بسیار، همیشه خنک‌تر است. با سرعت که از کنار جاده‌ جنگل مانند حاشیه مجتمع پذیرایی می‌گذری، باد دلچسبی به صورت می‌خورد و همه سختی‌های روزه را با خودش می‌برد. تو حتما یکی از شخصیت‌ها هستی که به چنین مراسم افطاری دعوت شده‌ای، میزبان در این مجتمع معمولا خودش دارای موقعیت بالای اجتماعی است و تو هم حتما کاره‌ای هستی.

 به در ورودی باغ که می‌رسی، نگهبان می‌شناسدت و به احترام تا کمر خم می‌شود. راه را خودت بلدی، سال گذشته هم افطاری همین جا بود؛ رستورانی بسیار بزرگ و زیبا با سه نمای متفاوت؛ نمای باز و جنگلی همراه آلاچیق‌های بسیار زیبا در میان انبوه درختان گیلاس؛ نمای بالکن که در پشت بام رستوران درست شده و آنجا شهر را زیر پای خودت می‌بینی و نمای کلبه چوبی که فضای داخلی رستوران است.

رنگ رستوران قهوه‌ای تیره است و این به خاطر چوب‌هایی است که صاحب با سلیقه آن در هنگام ساخت به کار برده. اینجا پر از چیزهای عجیب و غریب است؛ بزرگ‌ترین آلاچیق بدون ستون تهران که ابتکار صاحبش است؛ کنار هم قرار گرفتن دکور کلاسیک و دکور سنتی و... شهرت این رستوران به سرویس بسیار زیبای پذیرایی است و زیبا چیدن میز افطارش. هوا هنوز خنک است و می‌شود توی باغ مهمانی دارد.

 پسران جوان خوش‌لباس، آقایان را به سمت میزها هدایت می‌کنند. سفره‌ افطار روی میز چیده شده و خوراکی‌ها، گرسنگی را به یاد آدم می‌آورند. صاحب خوش لباس رستوران، کنار میز ایستاده و به مهمان‌ها لبخند می‌زند، او به دیدن همه بزرگان در یک جا عادت کرده است. صدای اذان در فضا می‌پیچد، بالاخره یک روز سخت روزه‌داری به پایان می‌رسد و مهمان‌ها می‌توانند افطار کنند. منوی افطار رستوران جداست.

نان و پنیر و گردو 300 تومان
آش رشته 200 تومان
حلیم 200 تومان
شله زرد 1500 تومان
زولبیا بامیه 1500 تومان

میزبان شام را از منوی عادی رستوران انتخاب می‌کند که به خاطر تنوع منو، قسمتی از آن را می‌آوریم:

پیش غذا

سوپ سالاد مخصوص 5500 تومان
میرزا قاسمی 2500 تومان
زیتون سیاه 2500 تومان
کباب برگ 9500 تومان
کباب چنجه 8500 تومان
کباب بختیاری 7500 تومان
کباب لقمه زعفرانی 5500 تومان
جوجه‌کباب 7500 تومان
استیک فیله گوساله 12500 تومان
بیف استراگانف 9500 تومان
میگو اسکمپی 13500 تومان
کباب ماهی شیر 8500 تومان

15درصد هم حق سرویس دریافت می‌شود.
صاحب رستوران می‌گوید: «مهمان‌های اینجا همه آدم‌های سرشناس هستند، معمولا مراسم افطاری برایشان نفری 25هزار تومان درمی‌آید که البته این مقدار بسیار متغیر است.
در حال حاضر آخر هفته‌ها و بیشتر روزهای هفته باغ رزرو شده است.

  یک ربع به افطار؛ خیابان ولیعصر
جوان‌ها دسته دسته از ماشین‌های شیک و مد روز پیاده می‌شوند، آنها هم مثل پدر و مادرشان به یک مهمانی افطاری اختصاصی دعوت شده‌اند. پسر میزبان، آنها را برای صرف غذای فرنگی دعوت کرده. شام قرار است انواع و اقسام ساندویچ‌ها و پیتزاها باشد، بچه‌ها پر سر و صدا پله‌ها را دوتا یکی بالا می‌روند.

 نزدیک اذان است، قسمتی از رستوران معروف خیابان ولیعصر برای آنها خالی شده. فضا کاملا مدرن است. روی میز، بشقاب‌های بزرگ سفید گذاشته‌اند و کنار آن کارد و چنگال. میزها طبق مد روز، قهوه‌ای سوخته و کوتاهند و فضای رستوران نیمه‌تاریک است. اینجا پاتوق همیشگی بچه‌هاست. با اینکه ساندویچ‌اش از بقیه جاها گران‌تر است اما کلاس خاص خودش را دارد. صاحب رستوران این‌بار هم ایده جالبی دارد؛ او در صنعت خودش بشقاب افطار سرو می‌کند.

روی میز، جداگانه برای هر نفر بشقاب افطار چیده شده. کمی آن‌سوتر پیشخدمت‌ها در رفت و آمدند و ساندویچ‌‌ها را می‌آورند. نزدیک افطار است، صدای اذان در رستوران می‌پیچد و بچه‌ها به سمت میز افطار می‌روند. ابتکار میزبان این است که کنار هر بشقاب، اسم مهمان‌ها را روی کارتی نوشته. این‌طوری هر مهمان در جای خودش قرار می‌گیرد.

صاحب رستوران می‌گوید: «در این رستوران، بیشتر مشتریان جوان و فرزندان آدم‌های سرشناس افطاری می‌دهند، هزینه مهمانی هم بسته به سلیقه خودشان از نفری 10 تا 20هزار تومان متغیر است».

بشقاب افطاری این رستوران عبارت است از:

نان و پنیر و حلوا و خرما 2500 تومان
آش 1700 تومان
سوپ 1700 تومان
شله زرد 1700 تومان

قسمتی از منوی رستوران هم این است:

همبرگر 4300 تومان

چیکنچیزبرگر

4000 تومان
استیک 1000 تومان

رستوران آخر هفته‌ها به علت شلوغی، مهمان نمی‌پذیرد و بیشتر روزهای هفته هم رزرو شده است.