دیگر صبحانه و ناهار جایی در برنامه روزانه ندارد و سحری و افطاری جای آن را میگیرد. خواب روزهدارها سبک میشود و در عوض، طولانیتر. بعدازظهرها نمیشود از چرت قبل از افطار صرفنظر کرد. از آن طرف، نمیشود زودتر از یک نیمهشب خوابید. خواب بعد از سحری هم خیلی میچسبد.
این، برنامهای است که رمضان برای ما میریزد.هفته پیش هیات دولت تصمیمی گرفت که این تصمیم در همراهی با تغییر جبری برنامه زندگی روزمره مردم در ماه رمضان گرفته شده است؛ هرچند برخی کارشناسان نسبت به آن بدبین هستندو معتقدند فرهنگ کمکاری را در کشور تثبیت میکند.
مصطفی پورمحمدی- وزیر کشور- هفته قبل خبر داد که ساعت کار دستگاههای دولتی در ماه مبارک رمضان تا 2 ساعت و نیم کاهش پیدا میکند. پورمحمدی دلیل این مصوبه را «فراهم شدن امکان استراحت بیشتر برای مردم در ماه مبارک» عنوان کرد.
آنطور که وزیر کشور اعلام کرده، کار دستگاههای دولتی صبحهای ماه رمضان یک ساعت دیرتر شروع میشود و بعدازظهر هم یک ساعت و نیم زودتر به پایان میرسد؛ یعنی شروع ساعت کار در تهران 9صبح است و پایان آن ساعت ۱4. از قرار معلوم، ساعت شروع و پایان کار در استانها هم به تناسب منطقهای و افق بستگی دارد.
براساس این مصوبه جدید دولت، شروع فعالیت مدارس در ماه رمضان بین ساعت 8 تا ۸:۳0 از سوی وزارت آموزش و پرورش تعیین میشود و بانکها هم از ساعت ۸:۳0 شروعبهکار میکنند.
سبک زندگی رمضانی
مردم در جریان زندگیشان، سبکهایی را برای زندگی خود برمیگزینند که این سبکها، در جریان روزگار تراش میخورند و میزان میشوند و بههمینخاطر، خوب جواب میدهند.
تا قبل از اینکه زندگی ما ایرانیها ماشینی شود و ادارهها و بانکها اصلیترین نهادهای اقتصادیای شوند که تکلیف زندگی ما را معلوم میکنند، مردم به انتخاب خود زندگی میکردند؛ و ساعت کاری مخصوص به خودشان را داشتند. این ساعت کار دیرینه و جوابپسداده، در ماه رمضان به 4 تا 5 ساعت کار روزانه محدود میشد؛ به خصوص در رمضانهای تابستانی که طولانی و گرم و طاقتفرسا میشدند.
اینطور بود که مردم بعد از خوردن سحری و خواندن نماز صبح، میخوابیدند تا صبح. صبح – یعنی 4-3 ساعت بعد از اذان – برمیخاستند و سر کارهاشان میرفتند تا اذان ظهر.
بعد از ظهر به خانهها برمیگشتند و تا پیش از افطار، استراحت میکردند. بعد از افطار همه سرحال و پرانرژی تا پاسی از شب بیدار میماندند و 4-3 ساعت مانده به سحری میخوابیدند تا بهموقع برای سحری بیدار شوند و یک روز تابستانی رمضانی دیگر را آغاز کنند.
وقتی ساعتکار خشک و انعطافناپذیر که بر اساس زندگی روزمره اروپاییها میزان شده بود، به ادارههای ایرانی تحمیل شد، هیچ جایی برای اینجور حالتهای فوقبرنامه- که از پیش خود را در برنامه روزانه ایرانیها جا کرده بود- نماند. امسال اولین سال پس از انقلاب اسلامی است که رمضان رسما پا به تابستان گذاشته و با توجه به فراگیری روزهداری در میان ایرانیها، طبیعی است دولت تصمیمی در این باره بگیرد که در همراهی با سبک زندگی منتخب عموم مردم باشد.
دولت چیزی از دست نمیدهد
دولت با کم کردن 150دقیقهای از ساعت کار کارمندان، در واقع از 576 میلیون ساعت کار حقوقبگیراناش صرفنظر کرده است. برخی منتقدان، این اقدام را هزینه کردن از جیب دولت برای بیشتر استراحت کردن مردم دانستهاند.
اما عدهای دیگر این منتقدان را به نگاهی واقعگرایانهتر دعوت میکنند و با توجه به فراگیری روزهداری در میان مردم و از جمله کارمندان، به ساعتهای پِـرتی کار کارمندان در ادارهها اشاره میکنند که در روزهای معمولی سال صرف چای نوشیدن، ناهار خوردن و شاید سیگار کشیدن میشود. این عده میگویند این ساعتهای پـِرتی در ماه رمضان از برنامه روزمره کارمندان حذف میشود و دولت با کاستن 150دقیقهای از ساعت کار کارمندان، عملا چیزی از دست نداده است.
اربابرجوع سرگردان نمیشوند
در این روزهای کشدار و گرم، کارمندان با زبان روزه نمیتوانند همان بازده روزهای معمولی را داشته باشند. این فقط مختص کارمندان هم نیست.
بازده کاری اغلب مردم در ماه رمضان – دستکم در بُعد زمانیاش - پایین میآید و افراد تعداد ساعتهای کمتری در مقایسه با ایام معمول سال میتوانند بهخوبی کار و فعالیت کنند. به همینخاطر، در روزهای این رمضان تابستانی اگر کار اربابرجوع در ادارهها گیر کند، با کارمندان بیحالی مواجه میشوند که روزه آنها را از حال برده است. البته اربابرجوع هم به این کارمندها حق میدهند و بههمینترتیب، کاری از پیش نمیرود.
حالا با این مصوبه جدید دولت، اربابرجوع بیش از پیش حق دارند از کارمندان در همان ۵ ساعت کاریشان، کار مناسب و بهاندازه طلب کنند و دیگر کسی نمیتواند اربابرجوع را به بهانه ماهرمضان بودن و روزهداری و بیحالی به آینده حواله دهد.
استراحت مردم جای خودش است
با وارد شدن رمضان به تابستان، فاصله افطار کردن تا سحری خوردن به کمتر از 10 ساعت تقلیل پیدا کرده است. با توجه به زیاد شدن میزان رفتوآمدها و دید و بازدیدها در ماه رمضان به بهانه دور همدیگر افطاری خوردن، همه تا پاسی از نیمهشب بیدار میمانند و 3-2 ساعت مانده به سحری میخوابند و حتی عدهای یکباره تا سحر بیدار میمانند.
در چنین شرایطی اگر کارمندان همچنان ناچار باشند سر ساعتهای قبلی اول صبح سر کار بروند، عملا از میزان استراحتشان کم میشود و این آثار منفی متعددی بر بازده عمومی جامعه میگذارد. با مصوبه جدید، به مدت زمانی که مردم ِ اغلب روزهدار برای استراحت بعد از سحری خوردن در اختیار دارند، افزوده شده و روزهدارها میدانند که این استراحت پس از سحریخوردن آخ که چقدر میچسبد و جواب میدهد!
با این تفصیل، حتی میتوان برنامههایی برای مهمانیهای وقت سحر در پیش گرفت. اینطوری که مردم ساعت 12 شب به خانه دوست یا آشنایانشان بروند و بمانند تا سحری را با همدیگر بخورند و بعد به خانه خودشان بازگردند تا استراحت کنند. این، برنامهای بوده که تا پیش از تحمیل شدن ساعتکار خشک اداری، در رمضانهایی با روزهای طولانی و کشدار در خیلی از شهرها و در میان خیلی از مردم رایج بوده است.
رایجتر از آن، مهمانیهای از افطار تا سحر بوده است؛ اینطوری که هرکس برای افطاری جایی مهمان میشد و میماند تا یکباره سحری را هم بخورد. هرچه رمضان به اول تابستان نزدیک شود و روزهای آن کشدارتر شود، اجرای چنین برنامهای به صرفهتر و معقولتر میشود.
بیکاری بد است اما بیگاری بدتر
انتقاد قابلتامل و شنیدنیای که به تصمیم اخیر دولت وارد شده، این است که مصوبه عملا در جهت فرهنگ فرار از کار و تنبلی و بخور و بخواب است؛ فرهنگی که نسبتی با فرهنگ اصیل اسلامی، ایرانی و شیعی ندارد.
با این حال، در این مورد بخصوص، بیشتر به نظر میرسد که اگر چنین تصمیمی از سوی دولت اجرا نشود، مردم روزهدار در روزهای گرم- که روزه گرفتن در آنها واقعا انرژی میبرد- سر ساعتهای قبلی سر کار حاضر میشوند اما عملا وقت آنها به بیگاری میگذرد تا به کار کردن.
هرچند در یک دولت الکترونیک که برای رتق و فتق کارها نیازی به حضور فیزیکی در ادارهها و بانکها نیست، دیگر ساعتکار برای ادارهها و بانکها معنایی نمیدهد.