یکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۶ - ۰۵:۰۶
۰ نفر

گلسا معیری: رمضان تمام می‌شود و برای اینکه آدم بهتری باشیم، باید کمی زحمت بکشیم.

ماه رمضان که می‌آید، فقط خلافکارها نیستند که به احترام‌اش یک ماه خلاف را می‌بوسند و می‌گذارند کنار؛ بالاخره همه ما توی وجودمان گیر و گورهایی داریم و کارهایی هست که دهن روزه رویمان نمی‌شود انجام بدهیم، یا اصلا رمقش را نداریم.

 اینجاست که به خودمان قول می‌دهیم برای همیشه آدم شویم اما ماه مبارک که به پایان می‌رسد، دست و پای شیطان دوباره باز می‌شود؛ دوباره همه چیز سخت می‌شود. برای آدم بودن تا رمضان بعد، باید کمی زحمت کشید.

وقتی شیطان الهام می‌کند...
علمای اخلاق، فکرهایی را که به ذهن ما خطور می‌کند، به 2 دسته تقسیم می‌کنند: وسوسه‌‌های شیطانی که به بدی دعوت می‌کنند و الهام‌هایی که فرشته‌ها برایمان می‌آورند و ما را به خوبی دعوت می‌کنند.

 وسوسه‌ها گاهی همان صداهایی هستند که مجبورمان می‌کنند کارهایی انجام دهیم که خودمان هم می‌دانیم نادرست‌اند، گاهی هم فقط چیزهایی هستند که یک لحظه به ذهن‌‌‌مان می‌رسند ولی باعث نمی‌شوند چیزی از ما سر بزند، مثل آرزوهایی که خودمان می‌دانیم محال‌اند، یا مربوط به گذشته‌اند.

آن‌ وقت‌هایی که می‌نشینیم و فکر می‌کنیم که کاش فلان کار را انجام نمی‌دادم، کاش چنین و چنان می‌کردم، یا اتفاق‌های گذشته را می‌آوریم جلوی چشم‌مان و الکی خوشحال یا ناراحت می‌شویم و... مشغول همین فکرهای بی‌فایده هستیم.

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم به اینکه اگر خدای ناکرده عزیزمان را از دست بدهیم چه می‌شود؟ اگر صاعقه بزند و خشک‌مان کند؟ اگر زمین زیرپایمان دهان باز کند؟و ... این فکرها هم جز غم و غصه الکی، هیچ چیز دیگری برای آدم درست نمی‌کنند.

 دور ریختن این وسوسه‌ها(فکرهایی که فقط در ذهن‌مان می‌گذرند ) از نوع اول سخت‌تر است. بالاخره آدم می‌تواند خودش را قانع کند که فلان کار را انجام ندهد اما اینکه یک جا بنشینی و نگذاری فکرهای صدتا یک‌غاز به مغزت هجوم بیاورند، الحق کار سختی است و تنها راه چاره‌اش این است که سر آدم به چیز دیگری گرم باشد، به درس، کار، مطالعه، ذکر یا فکرهای درست و حسابی.

 اینکه آدم مهار ذهنش را کاملا در دست بگیرد، تقریبا غیر ممکن است اما با تمرین و مراقبه، می‌شود خیلی از وسوسه‌ها را دور ریخت. در احادیث آمده است وقتی این فکرها سراغ‌تان آمد،  در قدم اول با کمک گرفتن از بعضی ذکرها مثل  «لا اله الا الله» و« استغفرالله» از خودتان دورشان کنید.

پرهیز از رفتارهای خطرناک
عادت‌های بد، مرض‌هایی هستند که می‌شود درمان‌شان کرد؛ پس بهانه نیاورید که دست خودتان نیست و ترک عادت، موجب مرض است و این حرف‌ها. برای بیرون انداختن تمام چیزهایی که به مرور زمان در وجودتان لانه کرده‌اند، چند راه عمومی وجود دارد.

1  اولین کاری که باید برای مقابله با یک عادت بد انجام بدهید، این است که درست خلاف آن را انجام دهید اما یادتان باشد تعادل در همه چیز، بهترین راه است.

2  اگر آدم نشدید، بایستید جلوی آینه و با خودتان دعوا کنید. هر نوع بدبختی را که از این عادت بد سرتان آمده، یادتان بیاورید  تا شاید متنبه شوید.

3  باز هم فایده ندارد؟ بهتر است شرط‌بندی کنید. اشتباه نکنید؛ این یکی فرق می‌کند. باید یک روز اول صبح شرط بگذارید که عادت بدتان را فقط امروز کنار بگذارید و هر وقت شیطان قلقلک‌تان داد، بگویید نمی‌خواهید شرط به این کوچکی را ببازید.

4خب، این نفس سرکش باز هم به حرف شما گوش نمی‌دهد؟ حالا دیگر اشکالی ندارد اگر مدتی از آن طرف بام بیفتید؛ مثلا اگر خسیس هستید، به هر بهانه‌ای برای دیگران هدیه بخرید و بذل و بخشش کنید.

به اورژانس اخلاقی خوش‌آمدید
بعضی از بیماری‌های اخلاقی، مثل ویروس سرماخوردگی همه جا پخش‌اند. اصلا بعضی چیزها هستند که بدون آنها روزمان شب نمی‌شود؛ مثل همین خالی‌بندی‌‌ها و آمار دیگران را رو کردن و... برای این دردها می‌شود داروی ویژه تجویز کرد.

 دروغ نگویید: کم شنیده‌اید که دروغگو دشمن خداست؟ کم قصه چوپان دروغگو را خوانده‌اید؟ کم از رویش جریمه نوشته‌اید؟ دلتان می‌خواهد هیچ‌کس به حرفتان اعتماد نکند؟ دلتان می‌خواهد گرگ بیاید هم خودتان هم گوسفندهایتان را بخورد؟

 حرف‌های بی‌فایده نزنید: فک زدن‌های بیخودی، آخرش یا به تعریف کردن از خودمان و چاخان کردن می‌رسد، یا دروغ و غیبت. همه اینها را هم کنار بگذاریم، بالاخره وقت آدم را می‌کشد. وقت هم که می‌دانید، اصولا چیز گرانبهایی است. به‌جای وقت‌کشی، بهتر نیست کاری انجام دهید که فایده‌ای

برای دنیا و آخرت‌تان داشته باشد؟ بهتر نیست گره از کار بنده ‌خدایی باز کنید؟ 

 ریا نکنید: وقتی دلتان می‌خواهد نماز و روزه‌ها و حس و حال شب‌های احیایتان را بگذارید توی ویترین، یاد خودتان بیندازید که صاحب اصلی دل همه مردم خداست و اگر خودش بخواهد شما را در دل همه عزیز می‌کند.

 خودبزرگ‌بین نباشید: هر موقع دیدید دارید زیادی خودتان را تحویل می‌گیرید، به این فکر کنید که اگر یک روز گرسنه یا تشنه بمانید، حاضرید هر غذای گندیده یا آب بوگندویی را نوش جان کنید. به کره زمین و منظومه شمسی و کهکشان‌های مختلف فکر کنید و به اینکه در مجموعه هستی، جز یک ذره کوچک، نیستید.

 حسودی نکنید: اگر به کسی حسودی‌تان می‌شود، به جای اینکه اذیتش کنید و پشت سرش هزار و یک جور حرف دربیاورید، چند بار به او خوبی کنید و از خوبی‌هایش پیش دیگران بگویید؛ این‌طوری کم‌کم عادت حسودی از سرتان می‌افتد.

 عصبانی نشوید: همان موقعی که آتش عصبانیت‌تان دارد بالا می‌گیرد، قبل از اینکه کامل گرفتار شوید، خودتان را نجات دهید. اگر می‌توانید از جایی که هستید، فرار کنید. اگر نمی‌توانید بیرون بروید، سعی کنید سر خودتان را به کار دیگری گرم کنید.

 غیبت نکنید: خودتان را بگذارید جای آن بنده خدایی که پشت سرش حرف می‌زنید. انصاف بدهید، راضی هستید کسی همین حرف‌ها را پشت سر خود شما بگوید؟ اصلا فکر کرده‌اید این حرف‌ها اگر به گوش آن بنده خدا برسد، چه می‌شود؟ سعی کنید برای چند روز یا حتی چند ساعت هم که شده، غیبت نکنید. کمی که این تمرین را انجام دهید، کم‌کم از غیبت کردن و خاله‌زنک‌بازی چندشتان می‌شود.

 رازدار باشید: درست است که وسایل ارتباط جمعی هر روز پیشرفته‌تر می‌شوند اما دلیل نمی‌شود که هرچیزی را send to all کنید. قبلا می‌گفتند سینه مرد (یا زن، فرقی نمی‌کند) باید قبر رازهای مردم باشد.

 خوش‌اخلاق باشید: توی خانه یا اتاق کارتان یک آینه بگذارید تا آن سگرمه‌های توی هم رفته دائم جلو چشمتان باشد. بعد ببینید خودتان می‌توانید این قیافه را تحمل کنید؟ لبخند بزنید و زندگی را به خودتان و دیگران سخت نگیرید.

خواندنی‌های بالینی
 چهل حدیث: امام هم مثل خیلی از علمای اخلاق چهل حدیث دارند. هر فصل کتاب در توضیح یک حدیث اخلاقی است. از آن کتاب‌ها نیست که بشود مثل راحت‌الحلقوم پایین داد. جملات امام را باید آرام بخوانید و گاهی یک جمله را چند بار بخوانید تا بفهمید اما خواندنش لذت دارد و حساب کار آدم را دستش می‌دهد.

«هان‌ای عزیز از خواب بیدار شو. از غفلت تنبه پیدا کن و دامن همت به کمر زن و تا وقت است فرصت را غنیمت بشمار و تا عمر باقی است و قوای تو در تحت تصرف توست و جوانی برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملکات رذیله بر تو چیره نگردیده، چاره‌ای کن و دوایی برای رفع اخلاق فاسده و قبیح پیدا کن و راهی برای اطفای نائره شهوت و غضب پیدا نما».

 مــعراج‌الـسعاده: بعضی جاها زیاد تخصصی می‌شود و حتی اگر جمله‌ها را چند بار بخوانید هم نمی‌فهمید. اما کامل است و دوای هر دردی در آن پیدا می‌شود.«مردم درباره قوه غضب بر 3 قسم‌اند: در افراط، در تفریط و در اعتدال.

 افراط در خشم این است که این صفت چنان بر آدمى چیره شود که از اطاعت عقل و شرع بیرون رود و فکر و بصیرتى برایش باقى نماند. و تفریط این است که این قوه را فاقد باشد یا به قدرى در او ضعیف شود که در مواردى که شرعا و عقلا غضب لازم است، هیچ غضب نکند. و اعتدال این است که غضب او به موقع و به جا باشد، به طورى که از حد شرع و عقل بیرون نرود بلکه در غضب و عدم آن تابع شرع و عقل باشد، و خشم و انتقامش به فرمان این دو باشد».

  نقطه آغاز: 2 کتاب بالا کتاب‌های سطح بالایی هستند و خواندن‌شان ممکن است در ابتدا چندان راحت نباشد. پیشنهاد ما این کتاب آیت‌الله مهدوی‌کنی است که همان‌طور که از اسمش پیداست، می‌تواند «نقطه آغاز»ی برای خواندن آن دو کتاب و باقی کتاب‌های اخلاق هم باشد. کتاب اثری امروزی است و چون مطالبش از دل جلسات درس اخلاق آیت‌الله مهدوی‌کنی با دانشجویان درآمده، به درد ما جوان‌ها هم می‌خورد.

 تازه اگر حال خواندن کل کتاب را  ندارید، ناشر (دفتر نشر فرهنگ اسلامی) نسخه خلاصه کتاب را هم تهیه کرده.

کد خبر 33240

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز