سخت است با کسانی که در روزهای نه چندان دور همنشین او بودهاند، درباره او مصاحبه کنی و بغض در گلویشان بپیچد. اما نباید کنترلت را از دست بدهی. تو خبرنگاری و باید بنویسی.حسین ابراهیمی(الوند) مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان، پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری، دوم مهر ماه از میان ما رفت.این مترجم پرکار که در پرونده خود ترجمه بیش از صد اثر برای کودکان و نوجوانان را به ثبت رسانده و آثار او بارها در جشنوارههای داخلی و خارجی ادبیات کودکان برگزیده شده است، علاوه بر ترجمههای بسیار، بنیانگذار«خانه ترجمه» برای کودک و نوجوان نیز بود که به گواه بسیاری از فعالان ادبیات کودک، بنیانگذاری آن کاری کارستان بود.این گزارش در مجالاندک پس از درگذشت او، تلاش میکند نیم نگاهی به آثار او بیندازد و از رهگذر حرفهای برخی فعالان ادبیات کودک، به آثار بلندمدت تاسیس خانه ترجمه در فضای ادبی کشور بپردازد.
حسین ابراهیمی(الوند) در 1330 در شهر گلپایگان به دنیا آمد. در سال 1353 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و آنچنان که در آن زمان مرسوم بود، رشته ادبیات فارسی را نیز بهعنوان رشته فرعی انتخاب کرد. شاید بتوان تسلط او را بر زبان «مقصد» در ترجمه، به دلیل همین همنشینی با ادبیات کهن فارسی دانست که تا آخرین ماههای عمر هم از آن دست نکشیده بود.
ابراهیمیاگرچه ترجمه برای ادبیات کودک و نوجوان را در سال 55 آغاز کرد، اما به دلیل مشاغل کاری بهعنوان دبیر در آموزش و پرورش و مسئول گروه زبان در یکی از دانشکدههای دانشگاه آزاد اسلامی، تا سال 69 مجال انتشار اثری را در این حوزه نیافت.
نخستین ترجمه او با عنوان «طوطی اصفهان» در سال 69 توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد که یک سال بعد بهعنوان کتاب سال سوره نوجوان انتخاب شد و پس از آن دوران پرکار ترجمه ای او ادامه پیدا کرد؛ بهطوری که تا پایان عمر بیش از 100 اثر برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرد که از میان آنها میتوان به آنجا که کبوترها میمیرند، روبوت فراری، آن سوی سرزمینهای شعله ور، مرگ، زیر نور ماه ترانه سر کن، افسانههای مردم دنیا، آخرین گودال، 208 حکایت از ازوپ، سفال شکسته، صلیب سربی، موش کوچولو، لاک پشت پیر، رویای بابک و سه گانه چرخ گردوناشاره کرد.
او پیش از مرگ کتابهای ایلیاد و ادیسه هومر را برای کودکان ترجمه کرده بود که در نشر افق در انتظار انتشار است و همچنین بر طبق اطلاعات روابط عمومیاین نشر، رمان «آتش دزد» نوشته تریدیری را هم در دست ترجمه داشت.
ابراهیمیبه خاطر ترجمه رمان «آخرین گودال» در سال 1380 برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامیشد. او همچنین در سالهای 1998 و 2002 میلادی، دیپلم افتخار مؤسسه بین المللی کتاب برای نسل جوان(IBBY)را برای ترجمه کتابهای «زمستان جنگ» و «آخرین گودال» از آن خود کرد.
پلاک طلای شورای کتاب کودک (برای کلیه آثار)، لوح زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تندیس مداد پرنده کانون، تندیس ماه زرین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، و... تنها بخشی از جایزههایی است که به ترجمههای او اعطا شده است.
«شهرام اقبال زاده»، مترجم و منتقد ادبیات کودک و نوجوان میگوید: «ابراهیمیبا انتخابی خوب و ترجمههای روانی که در بیش از 2دهه فعالیت خود ارائه کرد، توانست به الگوی خوبی برای مترجمان جوان تبدیل شود. او تقریبا در تمام ژانرهای ادبیات کودک و نوجوان اعم از رئالیسم، فانتزی، علمی– تخیلی و... ترجمههایی شیوا، روان، خوشخوان و کاملا فارسی ارائه کرد.»
اقبال زاده بااشاره به اینکه مترجم برای ارائه ترجمه خوب باید بر3عامل زبان مقصد، زبان مبداء و ادبیات داستانی کشور مبداء و مقصد احاطه داشته باشد، میگوید: «ابراهیمیبر این عوامل تسلط داشت و بهترین شاهد مثال آن این است که بیشترین جایزهها در جشنوارههای مختلف حوزه ادبیات کودک و نوجوان را حسین ابراهیمیگرفته است و باید گفت که او، یکی از مؤثرترین افراد ادبیات کودک در2دهه اخیر بوده است.»
«محمدهادی محمدی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک نیز درباره ترجمههای ابراهیمیمیگوید: «ابراهیمیبه خاطر ذهن جست و جوگری که داشت، به صورت معنادار ترجمه میکرد. یعنی سعی میکرد با جست و جوهایی که از طریق حضور در نمایشگاهها و استفاده از اطلاعات سایتهای اینترنتی انجام میداد، بهترین کتابها را انتخاب و ترجمه کند.»
او ادامه میدهد: «یکی از ویژگیهای مهمیکه باعث موفقیت ترجمههای او میشد این بود که ابتدا با دقت و وسواس کتابی را که برای ترجمه انتخاب کرده بود میخواند تا ببیند آیا میتواند در فرهنگ ایران قابل هضم باشد یا خیر. و همین مسئله باعث میشد مخاطبان با آثار او ارتباط خوبی برقرار کنند.»
اما «رضی هیرمندی» مترجم کتابهای «شل سیلور استاین» و «دکتر زئوس» در ایران میگوید: «گمان میکنم الان اظهار نظر در این باره زود باشد و اگر هم نباشد، من در موقعیتی نیستم که بتوانم درباره ترجمههای او حرف بزنم. تنها چیزی که میدانم این است که ترجمههای حسین ابراهیمیخدمت بزرگی به ادبیات کودک و نوجوان ایران کرده و مترجمان جوان ما میتوانند از شیوه کار او درسهای زیادی بگیرند. اما درباره سبک و ویژگیهای ترجمه او باید در زمان دیگری و به دور از احساسات مطالبی نوشت که تمام جنبههای کار او را به درستی بررسی کند و چراغی فرا راه مترجمان جوان باشد.»
خانه ترجمه برای کودک و نوجوان
در سالهای اخیر کتابهای زیادی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان (داستانی و نظری) منتشر شده است که مترجمان آنها از «خانه ترجمه برای کودک و نوجوان» به خاطر در اختیار گذاشتن متن اصلی آنها تشکر کردهاند. اگرچه چراغ این خانه مدتی است با بی مهریهای متصدیان فرهنگی خاموش شده است، اما تاثیری که در درازمدت بر ترجمه ادبیات کودک و نوجوان گذاشته ، قابل انکار نیست.
حسین ابراهیمی(الوند) بنیانگذار این مرکز بود که شهرام اقبال زاده تاسیس آن را نقطه عطفی در ترجمه برای کودکان و نوجوانان ایرانی میداند. او میگوید: «تاثیر فعالیتهای این خانه نه فقط به اعتبار ترجمههای خود ابراهیمی، بلکه به اعتبار جریان سازی فرهنگی در ترجمه و ایجاد زمینه برای انجام کارهای خوب از طریق جمعی از مترجمان، قابل بررسی است که با تلاش حسین ابراهیمیو حمایتهای احمد مسجد جامعی و پیروز قاسمی، توانست نقش مهمیرا در شکل گیری اولین تجربه کار گروهی سازمان یافته برای ترجمه کتاب کودک و نوجوان ایفا کند.»
به عقیده او نهضت نوین ترجمه ادبیات کودک و نوجوان با تلاشهای ابراهیمیدر این خانه آغاز شده که در عین خریداری و توزیع کارهای پژوهشی، نظری و کاربردی ادبیات کودک در میان مترجمان، سبب ترجمه بسیاری از آثار داستانی برگزیده در این حوزه نیز شده است. او میگوید: «این بزرگترین دستاورد ادبیات کودک در سالهای اخیر است و نقش مؤثر و اساسی ابراهیمیدر این امر کاملا آشکار است.»
محمدهادی محمدی که یکی از نویسندگان مجموعه «تاریخ ادبیات کودکان ایران» است نیز معتقد است که پایه گذاری خانه ترجمه مهم ترین کار ابراهیمیاست. او میگوید: «در حقیقت ابراهیمیبا این کار، تحول بزرگی در حوزه ترجمه ادبیات کودک و نوجوان به وجود آورد که اوج آن در سالهای 79 تا 82 بود و کارهای درخشانی از ادبیات کودک و نوجوان توسط مترجمان ایرانی ترجمه شد.»
رضی هیرمندی بهعنوان کسی که از اولین سالهای شکل گیری خانه ترجمه با آن همراه بوده است، در این باره میگوید: «شادروان ابراهیمیجای خالی چنین تشکیلاتی را با هوشمندی تشخیص داد. او زمانی اقدام به تاسیس خانه ترجمه کرد که تعداد زیادی از مترجمان ما یک دستگاه ساده کامپیوتر در اختیار نداشتند یا اگر داشتند امکان تهیه کتابهای خوب را نداشتند. ابراهیمیاز معدود مترجمانی بود که با تکنولوژیهای ارتباطی آشنایی کامل داشت و علاوه بر این با نویسندگان آثاری که ترجمه میکرد ارتباط برقرار میکرد و همین امر هم سبب میشد سریعتر به کتابهای روز جهان دسترسی داشته باشد و بتواند آنها را تهیه کند و در اختیار مترجمان قرار دهد.»
او میافزاید: «یکی از مشکلات جامعه ما گسسته بودن نهادها و سازمانهای فرهنگی است اما ابراهیمیتمام تلاش خود را میکرد که کار خانه ترجمه یک حرکت موقت نباشد و در این مسئله تا جایی پیش رفت که آن را بهعنوان یک نهاد مستقل به ثبت رساند. بنابراین نهادینه سازی و تلاش برای ساختن یک جریان در ترجمه کودک و نوجوان از ویژگیهای دیگر حسین بود و من امیدوارم دوستان او در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تلاش کنند تا از طریق کانالهای رسمیکار او را ادامه دهند.»
او میگوید: «در مراسم تشییع حسین گفتم که او مومن و روادار بود. امیدوارم این رواداری به وجود بیاید که گنجینه ای مثل خانه ترجمه دوباره احیا شود تا هم ویترینی برای ارائه کار همتایان ما در کشورهای دیگر و هم راهی برای ارتباط گرفتن ما با جریانهای فرهنگی روز در حوزه ادبیات کودک و نوجوان باشد.»