از کتابهایی که هیچ ارتباطی با علم روانشناسی ندارند و تنها با استفاده از تعابیر و اصطلاحات شبه علمی سعی در علمی نشان دادن خود دارند، گرفته تا کتابهایی که واقعاً بر پشتوانههای علمی تکیه دارند و میتوان در آنها سراغی از نظریهها و مطالعات علمی یافت. در بین آثاری که در دسته دوم طبقهبندی میشوند نیز میتوان آثار منتشر شده را در 2 بخش دستهبندی کرد:
1- آثاری که بیشتر به شرح و تبیین نظریههای پذیرفته شده قبلی و شرح و بسط یا انطباق آنها با دیدگاههای تازهتر میپردازند.
2- کتابها و مقالاتی که در آنها میتوان با رویکردهای جدیدی مواجه شد که یا نظریههای پذیرفته شده را مورد نقد قرار میدهند یا این که اساساً رویکردهای تازهای را مطرح میکنند. در دسته اخیر البته میتوان به این نکته مهم وقوف یافت که آنچه موجب پیدایش این نظریههای جدید شده، نوعی تغییر نگاه هستیشناختی نسبت به مؤلفههایی است که پیشتر از این به عنوان اصل، مورد پذیرش قرار گرفته بودهاند.
کتاب «تئوری انتخاب» نوشته ویلیام گلاسر- نظریهپرداز واقعیت درمانی- که به وسیله نورالدین رحمانیان ترجمه شده نیز در همین دسته قابل طبقهبندی است چرا که اساساً از منظری نو با بسیاری از مقدمات مواجه شده است.ویلیام گلاسر در کتاب تئوری انتخاب به شیوهای جدید و در عین حال مؤثر در خصوص برقراری رابطه با دیگران، دیدگاههای تازهتری را پیش روی مخاطب قرار داده است. او با قاطعیت میگوید که صرفنظر از مسائلی چون فقر شدید یا بیماریهای لاعلاج، سرچشمه تمام جنایتها، اعتیادها، بیماریهای روانی و نیز ناکامی در ازدواج، ناراحتیهای خانوادگی و مشکلات مدرسه را باید در روابط ناخوشایند و نبود روابط مطلوب میان افراد جستوجو کرد.تئوری انتخاب به سه بخش تقسیم شده است:
1- نظریه 2- روش علمی 3- کاربرد- نویسنده در بخش اول پیش از هر چیز به توضیح و تبیین ایده «تئوری انتخاب» میپردازد و ضرورت بیان آن را از دیدگاه سلبی مورد بررسی قرار میدهد.
«بهترین راه آموختن تئوری انتخاب، تمرکز بر دلایل ما در انتخاب مصیبتهای مشترکی است که معتقدیم به صورت اتفاقی برای ما پیش آمده است. وقتی احساس افسردگی میکنیم، معتقدیم که قادر به کنترل رنج خویش نیستیم یا این که ما قربانیان نبود تعادل در شیمی اعصابمان هستیم و از این نظر نیازمند داروهای مغز و اعصاب خواهیم بود که تعادل شیمیایی بدنمان را بازگرداند... ممکن است داروهای مغز و اعصاب سبب احساس بهتری بشوند، اما این داروها مسائلی را حل نمیکنند که باعث انتخاب احساس بدبختی نیز میشوند... بذر بیشتر ناراحتیهای ما در دوران کودکی افشانده شده است. زیرا با افرادی روبهرو میشویم که نه تنها آنچه را برای آنها درست است کشف و مطرح میکنند، بلکه با کمال تأسف همانها را برای ما هم مطرح میکنند.»
همانطور که در سطرهایی که از کتاب نقل شد مشاهده میکنید، نویسنده به جای این که به نسخه پیچیدن و ارائه درمانهای موقتی و مقطعی بپردازد، سعی دارد با تأکید بر این نکته که هر انسان باید بتواند موقعیت و شرایط خود را به خوبی تعریف کرده و براساس همین موقعیت ادامه مسیر دهد، مخاطب خود را متوجه کند که انسانها به دلیل برخورداری از پیشزمینههای ژنتیک و شرایط محیطی گوناگون هرگز نباید برای بهبود شرایط اجتماعی و اصلاح روابط خود با دیگران اسیر کلیشههای قالبی شوند.
«تئوری انتخاب» از ترجمه راحت و کم اشکالی برخوردار است؛ خصوصاً این که نورالدین رحمانیان سالها به عنوان مدرس روانشناسی فعالیت داشته و علم روانشناسی را نیز با زبان نویسنده آموخته است.
- تئوری انتخاب
- ویلیام گلاسر
- ترجمه: نورالدین رحمانیان
- نشر آشیان