معرفی نویسندگان جهان > آزاده نجفیان: احتمالاً شما هم مثل من گاهی آن‌قدر در فکر و خیال فرو رفته‌‌اید که زمان از دستتان دررفته! اول با یادآوری یک خاطره‌ی ساده شروع می‌شود اما هر‌خاطره شما را به خاطره‌ی دیگری گره می‌زند و بعد...

بعد حسرت‌ها می‌آیند، ای کاش‌ها، شادی‌های زودگذر، غم‌های ناگهانی و... یک دفعه به‌خودتان می‌آیید و می‌بینید ساعت‌هاست فقط و فقط فکر کرده‌اید، فکر کرده‌اید و فکر کرده‌اید؛ درست مثل خانم «دَلُوِی».

 

 

«کلاریسا دلوی» صبح زود با انرژی از خواب بیدار می‌شود تا خودش را برای مهمانی شامی که همان شب در پیش دارد، آماده کند. کلاریسا همه‌ی دوستان قدیمی را دعوت کرده تا دوباره بعد از سال‌ها دور هم جمع شوند و دیداری تازه کنند؛ اما مگر می‌شود دوستان قدیمی دور هم جمع شوند و خاطره‌های قدیمی بیدار نشوند؟ کلاریسا در خیابان‌های لندن قدم می‌زند، از این مغازه به آن مغازه می‌رود و با هرزنگی که ساعت «بیگ‌بن» می‌زند، از خاطره‌ای به خاطره‌ی دیگر پرواز می‌کند.

 

 

  • تنهايي پرهياهو

«آدِلاین ویرجینیا وُولف» در سال 1882 در لندن به دنیا آمد. پدر ویرجینیا، «لسلی استیفن»، یکی از چهره‌های شناخته شده‌ی زمان خودش در تاریخ و فلسفه بود که به تربیت شخصی فرزندانش اعتقاد داشت.

ویرجینیا در کتاب‌خانه‌ی عظیم پدرش بزرگ شد و این فرصت را پیدا کرد كه آثار نویسندگان و فیلسوفان مشهور را بخواند. با مرگ مادرش در سن 13 سالگی، اولین حمله‌ی عصبی به او دست داد که شروعی برای بیماری‌های عصبی طولانی مدت او بود.

ویرجینیا به شکل پراکنده درس‌هایی را در کالجی در لندن گذراند و با اندیشه‌های نخستین زنان مدافع حقوق زنان آشنا شد. در سن 22 سالگی، بعد از مرگ پدرش و با ارثیه‌ی قابل توجهی که برایش به‌جا گذاشته بود، به استقلال مالی و شخصی رسید و به همراه برادر و خواهرش در حلقه‌های روشنفکری آن زمان لندن شرکت کرد.

ویرجینیا هم هرروز فعالیت‌های اجتماعی‌اش را بیش‌تر و بیش‌تر گسترش می‌داد و هم نوشتن را فراموش ‌نمي‌کرد و از ترجمه غافل نبود.

او در سال 1912 با نویسنده‌ا‌ی به نام لئونارد وولف ازدواج کرد و با هم انتشارات «هوکارت» را راه انداختند که علاوه بر آثار وولف، آثار هنرمندان تازه کار را هم چاپ می‌کرد.

بعد از جنگ‌جهانی دوم، حال روحی ویرجینیا بدتر شد تا جایی که در سال 1941 بعد از تمام‌کردن آخرین اثرش به نام «بین دو پرده‌ی نمایش»، به کنار رودخانه‌ی اوز رفت و  خودش را در رودخانه غرق کرد.

امروزه بیماری‌ای که ویرجینیا همه‌ی عمر از آن رنج می‌کشید با عنوان اختلال دو قطبی شناخته شده‌ است. ویرجینیا وولف یکی از نویسندگان پیشرو و از چهره‌های شاخص رمان مدرن در قرن بیستم است.

شهرت او علاوه بر منتقد و داستان‌نویس، به‌خاطر فعالیت‌هایش در حوزه‌ی جنبش زنان است. او یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران بین دو جنگ جهانی به‌شمار می‌آید. «به‌سوی فانوس دریایی»، «اورلاندو» و «اتاقی از آن خود»، از جمله مشهورترین نوشته‌های او هستند.

 

 

  • پشت خطوط قرمز

رمان خانم دلوی برگرفته و تکمیل‌شده‌ی دو داستان کوتاه «ويرجينيا وُولف» است؛ «خانم دلوی در خیابان باند» و «داستان ناتمام نخست‌وزیر». البته شخصیت خانم دلوی در اولین رمان وولف و پنج داستان کوتاه دیگر هم ظاهر می‌شود.

در این پنج داستان هم کلاریس در تدارک مهمانی شامی است که مهمان او، موضوع اصلی داستان را با خود به خانه‌ی آن‌ها می‌آورد.

رمان خانم دلوی یکی از صد رمان برتر انگلیسی بعد از جنگ جهانی اول به انتخاب مجله‌ی تایم است، اما همین شاهکار ادبی را در سال 1919 هیچ ناشری چاپ نمی‌کرد، چون براساس قانون انگليس، وولف از بعضی خط قرمز‌ها رد شده بود!