مشهد- خبرنگار همشهری: جوان دانشجو وقتی دید مالک پانسیون دانشجویی به او اجازه نمی‌دهد در اتاق قلیان بکشد، با وی درگیر شد و او را با ضربات چاقو از پای درآورد.

شامگاه چهارشنبه 11 مهر به‌دنبال تماس دانشجویان یکی از پانسیون‌های خصوصی مشهد با پلیس 110، مأموران در جریان درگیری خونین میان یکی از دانشجویان و مالک پانسیون قرار گرفتند.

با حضور مأموران کلانتری شهید فیاض بخش در محل حادثه، مسئول پانسیون که بر اثر اصابت ضربات چاقو به شدت مجروح شده بود به بیمارستان انتقال یافت اما شدت خونریزی به حدی بود که تلاش پزشکان برای نجات جان او بی‌نتیجه ماند و این مرد روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داد.


به‌دنبال مرگ مسئول پانسیون، گروهی از کارآگاهان جنایی آگاهی مشهد همراه با بازپرس ویژه قتل این شهر عازم قتلگاه مرد میانسال شدند و تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت آغاز شد.

رهنگ صفوه‌الله امام وردی محمدی رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با بیان این خبر گفت: یکی از ساکنان پانسیون که ماجرای درگیری را به پلیس اطلاع داده بود در بازجویی‌ها مدعی شد: ساعتی قبل یکی از دانشجویان به نام علیرضا سرگرم کشیدن قلیان در اتاق خود بود که مسئول پانسیون از وی خواست قلیان خود را خاموش کند.


علیرضا که به خاطر تذکر مسئول پانسیون به شدت عصبانی شده بود با او شروع به مشاجره کرد و پس از آن به حمام رفت. دقایقی بعد وقتی علیرضا از حمام خارج شد با صدای بلند مسئول پانسیون را صدا زد و پس از آن صدای جروبحث و فحاشی در سالن بلند شد.

 در همین هنگام بود که دعوای آنها به حیاط پانسیون کشیده شد و وقتی علیرضا به اتاق برگشت چاقویی خو‌ن‌آلود را در دستش دیدم که قصد داشت آن را پنهان کند، لحظاتی بعد با شنیدن فریاد‌های دیگر دانشجویان متوجه شدم که او با چاقو مسئول خوابگاه را از پای درآورده است.

دامه داد: پس از اظهارات شاهدان، مأموران علیرضا را دستگیر و به اداره آگاهی انتقال دادند. این مرد وقتی از مرگ مسئول پانسیون باخبر شد در حالی که به شدت متاثر و پشیمان شده بود به مأموران گفت: همیشه بر سر کشیدن قلیان با مسئول پانسیون اختلاف داشتم.

او اجازه نمی‌داد کسی در اتاق‌ها قلیان بکشد ولی من به خاطر اینکه سرگرمی دیگری نداشتم و از طرفی یک روز تعطیل را در پیش داشتم تصمیم گرفتم آن شب قلیان بکشم.

هنوز دقایقی از این ماجرا نگذشته بود که مسئول خوابگاه متوجه بوی قلیان شد و خود را به اتاق من رساند.

او از من خواست قلیان را خاموش کنم که بر سر همین مسئله بین ما درگیری به وجود آمد و من که کنترل خودم را از دست داده بودم، چاقویی برداشته و 2 ضربه به سینه و پهلویش زدم. ح

برچسب‌ها