يك عده راه ميروند و درس ميخوانند، عدهاي فقط در كتابخانه درس را خوب ميفهمند، گروهي بايد بلندبلند درسها را براي خودشان مرور كنند تا در خاطرشان بماند، گروهي ديگر با نوشتن و خلاصهبرداري، موفقترند، تعداد زيادي پيش از شروع امتحانات برنامهريزيشان را كردهاند و موبهمو به برنامهشان عمل ميكنند وعدهاي ديگر، شب امتحان يادشان ميآيد كتاب و جزوه درس مورد نظر را ندارند. همه اينها مربوط به شرايط روزمره است. اما وقتي ماه رمضان و فصل امتحانات با هم يكي شوند، مطمئنا بدون برنامهريزي و دانستن نكاتي مهم درباره كي و كجا درس خواندن، نميتوان به موفقيت رسيد و فشار زيادي به محصل وارد ميشود. بايد اين نكات را دانست و با توجه به آنها برنامهريزي كرد و به برنامه وفادار ماند.
- ماه معنويت
بهخاطر حكم خدا روزه ميگيريد و يكي از عبادات سخت را انجام ميدهيد در عوض سرشار ميشويد از تقويت اراده و كنترل هيجان و... پس فكر نكنيد كه به شما ظلمي شده است. شما با عنايت ويژه خدا دو نور معرفت را تجربه ميكنيد؛ هم نورمعرفتي كه از اندرون خالي نصيب آدمي ميشود و هم معرفتي كه از راه كسب علم بهدست ميآيد. پس فراموش نكنيد كه بايد از خدا كمك بگيريد، نيت كنيد، وضو بگيريد و دعاي مطالعه را بخوانيد و باورتان را تقويت كنيد.
- قرآن بخوانيد
شايد با خودتان فكر كنيد همين كه روزه ميگيريد هم كلي شقالقمر كردهايد و بقيهاش را بايد تمام و كمال به درس خواندن اختصاص دهيد. اما ماه رمضان با همه دستورات و بركاتش براي شما هم هست. فقط نياز به كمي برنامهريزي دقيقتر و كار بيشتر داريد. بهطور مثال قرآن خواندن را كه آنقدر به آن سفارش شده است از دست ندهيد. خواندن آيات قرآن حافظهتان را تقويت كرده و به شما انرژي ميدهد.
- كيفيت برتر
نكته مهمي كه حتما بايد در خاطرتان باشد و بهعنوان يك واقعيت بپذيريد اين است كه شما در روزهاي ماه رمضان و با زبان روزه نميتوانيد و نبايد به اندازه يك روز معمولي درس بخوانيد، بنابراين كار شما اين است كه در قدم اول به فكر افزايش كيفيت باشيد نه كميت؛ و افزايش كيفيت در گرو شناخت ساعتهاي طلايي مطالعه و توجه به جسم و روح است.
- شب امتحان را فراموش كن
«هرچه پيش آيد خوش آيد» و «من شب امتحاني هستم» را به فراموشي بسپاريد و براي خودتان با توجه به نكته بالا يك برنامه درست و حسابي تنظيم كنيد؛ برنامهاي كه در آن، تنها بين 5تا 6ساعت درس خواندن گنجانده شده باشد.
- ايدهآلترين
يك روز بيستوچهارساعته كه از سحر امروز تا سحر فردا طول ميكشد را به 4 قسمت تقسيم كنيد. سحر تا ظهر، ظهر تا افطار، افطار تا نيمهشب و نيمهشب تا سحر. 2 بخش از اين 4بخش براي درس خواندن ايدهآلتر است؛ اولي از سحر تا ظهر و دومي از افطار تا نيمهشب. از نيمهشب تا سحر هم اولويت بعدي است اما يادتان باشد كه احتمالا زمان طلايي سحر تا ظهر را كه پر از انرژي هستيد و فضا هم مناسب است از دست ميدهيد.
- پيشنهادي براي شببيدارها
اگر با شببيداري مشكلي نداريد و همين كه ساعت به 11شب ميرسد بيهوش نميشويد، ميتوانيد اينگونه برنامهريزي كنيد كه 3-2ساعت بعد از افطار استراحت كنيد و از ساعت 11شب رسما درس خواندن را شروع كرده و تا 11 صبح فردا ادامه دهيد و استراحت و خواب را به بعد از نماز ظهر تا افطار موكول كنيد.
- بعدازظهرهاي كمرمق
بعدازظهرها زمان درس خواندن نيست، خاصه 3-2ساعت قبل از افطار. سعي كنيد در اين زمان يا درس نخوانيد و استراحت كنيد ويا به مرور روزنامهاي كتاب و جزوهها و تست زدن بپردازيد.
- خداحافظ سريال
تلويزيون در اين ايام پر ميشود از انواع سريالها و جنگها و برنامههاي متنوع. اما هدف برنامهسازان و مسئولين اين رسانه قطعا شماي دانشجو و دانشآموز نيستيد. آنها براي افرادي برنامه ميسازند كه وظيفهشان درس خواندن نيست. بنابراين ديدن برنامهها و سريالها و استفاده از موبايل و اينترنت را به زمانهاي مرده، مثل بعدازظهرهاي كمانرژي موكول كنيد. نه صبحها و شبها كه زمان مطالعه است.اگر اينترنت و تلويزيون را حذف كنيد، بازهم احتمال زنده ماندنتان وجود دارد.
- بلندبلند درس نخوانيد
بلندبلند درس خواندن از شما 2برابر انرژي ميگيرد و تشنه و گرسنهتان ميكند. به جاي اين كار ميتوانيد به روش خلاصهنويسي و يادداشتبرداري رو بياوريد و فلشكارتهايي براي خودتان درست كنيد كه بعدازظهرهاي كمرمق هم بتوانيد درسها را خيلي ساده مرور كنيد.
- دست نگه داريد
سعي كنيد فعاليتهاي غيرضروري را در اين يك ماه تعطيل يا كم كنيد. خاصه آنهايي كه انرژي بيشتري از شما ميگيرند و مدام بايد بهخاطرشان از خانه يا خوابگاه بيرون رفته و زير آفتاب تابستان رفتوآمد كنيد.
- ماه مهمانيهاي مُدام
ماه رمضان، ماه مهمانيهاي مدام است كه البته ما منكر اين نيستيم كه خيلي هم خوش ميگذرد و تعدادشان آدم را سر ذوق ميآورد. اما شركت شما در تمام مهمانيها يعني از دست رفتن بخش اعظمي از فرصت مطالعاتيتان. اگر به برنامه درسيتان لطمه نميخورد، چندتايي را شركت كنيد اما در همه آنها مطمئنا نميتوانيد حضور داشته باشيد.
- سنگينترها
مطالب سنگينتر كه نياز به تفكر بيشتر و يادگيري عميقتر دارند را بعد از سحر و در خنكاي صبح بخوانيد. هم پرانرژي هستيد و هم سكوت سحر كمكتان ميكند. علاوه بر اينها به سحرخيزي عادت ميكنيد كه شايد از بزرگترين بركات ماه رمضان باشد.
- نوع تغذيه
با فستفودها و غذاهاي خيلي چرب در اين ايام خداحافظي كنيد. در وعده افطارتان نوشيدنيهاي گرم و قندهاي طبيعي مثل خرما را قرار دهيد كه انرژي زيادي دارند و در عين حال مثل غذاهاي چرب شما را كسل نميكنند. سبزي و ميوهجات را فراموش نكنيد و از افطار تا سحر آب و مايعات بنوشيد.غذاهايي مثل كلهپاچه، كباب كوبيده، بادمجان سرخشده و ديگرغذاهايي كه شما را بسيار تشنه ميكنند و ممكن است به خاطر حس سنگيني كه ايجاد ميكنند تمركز شما را بگيرند براي وعده سحر اصلا مناسب نيستند.
كارشناس: فروغ نيلچيزاده
استاد دانشگاه و مشاور خانواده
0919...9748: دختري در سن بالا هستم و مادرم بهخاطر غرور و توقع بالاي خودش و انتظارات زيادي كه از داماد آينده دارد مانع ازدواج من شده است. واقعا نميدانم با غرور بيش از اندازه مادرم كه منجر به انتظارات بيش از اندازه او از خواستگاران شده است چگونه بايد برخورد كنم تا با ازدواج من موافقت كند؟
متأسفانه گاهياوقات بلندپروازي والدين موجب ميشود كه ازدواج بچهها به تأخير بيفتد و از آسيبهاي روحي و معنوياي كه به اين وسيله به فرزندان خود تحميل ميكنند، غافل ميشوند. برخي والدين دوست دارند فرزندانشان به چيزهايي كه خودشان در زندگي نرسيدهاند، برسند و به همين دليل سختگيريهاي بيموردي در زمان ازدواج آنها انجام ميدهند.
پيشنهاد بنده به اين دخترخانم اين است كه اين 3 راه را امتحان كنند و اين كارهايي كه پيشنهاد ميدهيم را انجام دهند، انشاءالله كه به نتيجه برسند: يكي اينكه محبتشان را به مادرشان بيشتر كنند. احسانكردن به والدين و محبت بيدريغ و سرشار و همچنين احترام بهاضافه محبت، موجب ميشود كه رأفت مادرانه در مادر ايشان پررنگتر شود و شرايط دخترشان را بيشتر و بهتر درك كنند.
در مرحله دوم بايد با خودشان تمرين كنند كه علاوه بر احترام و محبت، حرف دلشان را مستقيم و بدون پرخاشگري و با قاطعيت و بدون توقع و جسارت به مادرشان بگويند. ايشان بايد به مادرشان بگويند كه تمايل دارند ازدواج كنند و ملاكشان با ملاك مادر محترمشان متفاوت است. اين دخترخانم بايد با زباني نرم به مادر خود بگويند كه توقعات ايشان غيرواقعي است و متناسب با واقعيتهاي جامعه نيست؛ البته اين حرفها بهگونهاي بايد بيان شوند كه ايجاد التهاب و دلخوري نكنند.
اينكه حرف دل خودشان را مستقيم به مادرشان بگويند، باعث ميشود فاصلهاي بين ايشان و مادرشان ايجاد نشود. به جاي اينكه به رفتار مادر محترم خود اعتراض كنند از احساس خودشان كه موجب آزردگي درونيشان شده است صحبت كنند؛ يعني به جاي اينكه دخترخانم اعتراض كنند كه مادر، شما چقدر پرتوقع و مغرور هستيد، بگويند كه مادر، شما با اين آرزوهاي زيبايي كه در مورد آينده من داريد ميترسم نتوانم زندگي خوبي داشته باشم. احساس آزردگي ميكنم . بعد شروع كنند به گفتن احساسات دروني خودشان و آن افقي كه درون خود ميبينند. اين ماجرا قطعا كمك ميكند كه اين مادر و دختر يكديگر را بيشتر بفهمند.
سومين اقدامي كه بايد از سوي اين دخترخانم صورت گيرد، توسل و توكل ايشان است. ايشان بايد به حضرت فاطمه(س) توسل كنند. دوركعت نماز استغاثه به ايشان را بخوانند كه در مفاتيح ذكر شده است و از حضرت كمك بخواهند تا به ايشان كمك كنند بتوانند بهترين راه را براي زندگي پيش بگيرند.
در اينجا به همه مادران و پدران هم توصيه ميكنم كه از سختگيريهاي بيحد و اندازه پرهيز كنند و اجازه تصميمگيري معقولانه را به فرزندانشان بدهند.