در اين ميان شجاعت و دليري رزمندگان و مستشاران نظامي كه از ايران و چند كشور مسلمان ديگر براي نبرد با داعش داوطلبانه به جبهههاي جنگ اعزام ميشوند كمتر در رسانهها به تصوير كشيده شده است. بيان شجاعت و فداكاريهاي مدافعان حرم امري است كه مقام معظم رهبري بر آن تأكيد كردهاند و بسياري از مستندسازان جنگ براي ثبت اين شجاعتها وارد ميدان شدهاند. جشنواره فيلمهاي مستند مدافعان حرم فرصتي بود تا بخشي از واقعيتها درباره حضور تروريستها در عراق و سوريه توسط مستندسازان ايراني به تصوير كشيده شود. 3نفر از اين مستندسازان كه آثار آنها در جشنواره فيلمهاي مستند مدافعان حرم جوايز برتر را كسب كرده از انگيزه ساخت اين مستندها و مشكلات و سختيهايي كه در اين راه داشتهاند و از شجاعت و دليري رزمندگان در برابر نيروهاي دشمن ميگويند.
- انقلاب بدون مرز
«فرمانده» به روايت محمدهادي نعمتاللهي كارگردان مستند منتخب جشنواره فيلم مدافعان حرم
ايده ساخت مستند «فرمانده» بعد از شهادت «عليرضا توسلي» معروف به ابوحامد، فرمانده لشكر فاطميون در ذهن من شكل گرفت. آن روزها وقتي با شخصيت بزرگ اين شهيد و مجاهدتهاي او در راه مبارزه با نيروهاي تكفيري و داعش در سوريه آشنا شدم آرزو كردم بتوانم مستندي در ارتباط با اين شهيد بسازم و او را به مردم كشورم معرفي كنم.
- دوربين جاي اسلحه
در همايشي كه قبل از ساخت اين مستند در مشهد برگزار شده بود با نيروهاي بخش رسانهاي لشكر فاطميون آشنا شدم؛ رزمندگاني كه هميشه گمنام بودهاند و اگر تلاش و ايثارگريهاي آنها نبود شايد اين مستند شكل نميگرفت. آنها رزمندگاني افغانستاني هستند كه به جاي اسلحه، دوربين در دست گرفتهاند تا واقعيتهاي مدافعان حرم را به تصوير بكشند و زواياي مختلف اين جنگ گسترده را نشان بدهند. اين افراد بعدها مجموعه رسانهاي لشكر فاطميون را تشكيل دادند كه بسيار غريب ماندند و بسياري از فيلمهاي موجود از نبرد با نيروهاي جبهه النصره و داعش توسط اين مجموعه ضبط شده است. هنوز هم گمنام باقي ماندهاند.
- طوبي و پدر
تلاش ما اين بود كه اين مستند قبل از سالگرد شهادت ابوحامد آماده شود. با سلسله گفتوگوها و همچنين تصويرهايي كه از زندگي اين فرمانده شجاع توسط همسرش براي ما مهيا شد فيلم مستند فرمانده آماده شد. طوبي دختر كوچك ابوحامد، در اين مستند نقش پررنگي پيدا كرد و ارتباط نزديك ابوحامد با همسر و فرزندانش بهويژه طوبي به تصوير كشيده شد. مونولوگهايي كه در اين فيلم قرار دارد و پيامهاي صوتي رد و بدل شده بين ابوحامد و همسر و فرزندانش در روزهاي آخر قبل از شهادت از ويژگيهاي مهم اين مستند است.
- مرزهاي انقلاب
نكتهاي كه در مورد شهداي مدافع حرم مغفول مانده اين واقعيت است كه همه اين اتفاقات به واسطه انقلاب اسلامي است و اگر ما در آنجا ميجنگيم به اين دليل است كه قبل از اينكه آنجا مرزهاي كشورهاي عراق يا سوريه باشد مرز انقلاب اسلامي است و اين مرز پس از انقلاب سال 57شكل گرفته است. وقوع انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) باعث شد تا يك نفر مثل ابوحامد در دوران نوجواني از اين انقلاب انرژي بگيرد. تفاوت ابوحامد و ديگر شهداي افغان در اين است كه او از دوران نوجواني با انقلاب اسلامي و امام(ره) همراه ميشود. همين همراهي او را در مسيري قرار ميدهد تا در جنگ افغانستان و شوروي حضور پيدا كند و بعد از آن در جنگ با طالبان حاضر شده و سالها نيز درگير جنگ داخلي افغانستان شود.
پس از حضور نظاميان آمريكايي در افغانستان، به ايران مهاجرت ميكند و اين چريك مبارز مانند بسياري از افاغنه مشغول كارگري شده و در كارهايي مانند بنايي و جوشكاري و فعاليت در سنگ كاري نماي ساختمان مشغول ميشود.
- عاشقان زينب(س)
نقطه اوج زندگي ابوحامد زماني است كه جنگ سوريه آغاز ميشود و حرم حضرت زينب(س) به خطر ميافتد. همسر ابوحامد به خوبي متوجه بيقراريهاي همسرش ميشود و ميداند كه او نميتواند نسبت به اين موضوع بيتفاوت باشد.
ابوحامد علاوه بر اينكه خود براي دفاع از حرم لباس رزم به تن كرده و به سوريه ميرود 20نفر از دوستان قديمي خود را كه در جنگ با شوروي و همچنين طالبان حضور داشتهاند، براي رفتن به سوريه و مبارزه با دشمنان اسلام همراه ميكند و اين 21نفر تصميم ميگيرند گروهي تشكيل داده و برابر نيروهاي داعش بايستند و به اين ترتيب هسته اوليه لشكر فاطميون شكل ميگيرد. گرچه روزهاي اول، اين گروه شجاع زياد جدي گرفته نميشدند اما با فتوحات مختلفي كه آنها بهدست آوردند نقش تعيين كنندهاي در جنگ پيدا كردند و امروز همه آنها را بهعنوان مجاهدان مبارز ميشناسند.
- از تيپ به لشكر
نخستين حضور اين 21رزمنده در حومه دمشق و فرودگاه اين شهر است و آنها در عملياتي كه براي فتح 9مقر دشمن صورت ميگيرد با شجاعت يكي از اين مقرها را فتح ميكنند. دشمن براي پس گرفتن اين مقرها با تمام قوا حمله ميكند و تنها مقري كه سقوط نميكند همين مقري است كه در دست اين 21رزمنده افغان بود و آنها يك هفته با كمترين امكانات برابر دشمن مقاومت ميكنند. رشادتهاي لشكر فاطميون از همانجا آغاز ميشود و فرماندهان سوري متوجه ميشوند با نيروهايي مواجه هستند كه به خوبي اصول جنگ را ميدانند و بسيار خوب صحنه جنگ را مديريت ميكنند. لشكر فاطميون تا قبل از شهادت ابوحامد، تيپ بود و بعد از شهادت او تبديل به لشكر شد.
- عاشقان واقعي
حضور رزمندگان افغان در نقش مدافعان حرم هميشه با مظلوميت همراه بوده و برچسبهاي بسياري به آنها زده ميشود. نخستين آن، اين است كه آنها براي پول ميجنگند يا براي گرفتن اقامت در ايران به اين جنگ آمدهاند. من مدتها با آنها زندگي كرده و از نزديك شاهد بودهام كه آنها براي عشق و اعتقادشان كار و مغازه و خانواده را رها كرده و براي دفاع از حرم به جنگ با دشمن آمدهاند. متأسفانه در كشور ما نيز نگاه بعضي افراد به مهاجران افغان نگاهي از بالا به پايين است اما دلاوريهاي لشكر فاطميون در نقش دفاع از حرم بهنوعي خط بطلاني بر اين تفكرهاست.
- روايتي از يك جوشش
فيلم مستند فرمانده، روايت اين قصه است كه چطور يك انسان در دل افغانستان به واسطه انقلاب اسلامي ايران و شخص امام خميني (ره) جوششي در وجودش شكل ميگيرد و به قم ميآيد تا درس طلبگي بخواند و با شروع جنگافروزي طالبان درس طلبگي را رها كرده و به جنگ با طالبان ميرود و بعد از آن دوباره به ايران بازمي گردد و مشغول بهكار و درس ميشود اما با شروع جنگ سوريه تصميم ميگيرد براي جنگ با دشمن لباس رزم را دوباره به تن كند. در مستند فرمانده، لشكر فاطميون را فرزند حضرت امام(ره) خطاب كرديم و بهواسطه ابوحامد يكبار ديگر مسير شكلگيري انقلاب و بعد از آن را مرور كرديم. ابعاد شخصيتي ابوحامد فراتر از ديگر شهداي افغان است. او در جنگ ايران و عراق نيز در كنار رزمندگان كشورمان حضور داشته و در كنار تمام مشخصهها و ويژگيهاي يك انسان چريك كه دائم در حال جنگ است بهشدت از روحيه لطيف و شاعرانهاي برخوردار بوده است. رفتار او با اعضاي خانواده و فايلهاي صوتي و متنهايي كه در فضاي مجازي بين او و همسر و فرزندانش رد و بدل شده است و همچنين جمله او كه «اسلام مرز ندارد» در اين فيلم به تصوير كشيده شده است و او اين واقعيت را به اثبات رساند. ابوحامد سرانجام در سال 93در ارتفاعات تل قرين بهآرامش ميرسد.
- خطرهاي در كمين
فيلمهايي كه توسط ديگر رزمندگان با دوربينهاي كوچك فيلمبرداري يا گوشيهاي تلفن همراه از ابوحامد گرفته شده است به خوبي نشان ميدهد كه او از محبوبيت خاصي بين رزمندگان لشكر فاطميون برخوردار بوده. البته از آنجا كه ابوحامد اغلب اوقات با دوربين هنديكم از ديگر رزمندهها فيلم ميگرفت به همين دليل فيلمهاي كمتري از او در مقايسه با شهداي ديگر موجوداست.
بخشهايي از فيلم مستند فرمانده كه توسط نيروهاي بخش رسانهاي لشكر فاطميون تهيه شده است به خوبي شرايط رزمندگان و رشادتهاي آنها را در اين نبرد نشان ميدهد. تهيه اين فيلمهاي مستند در شرايطي كه تكتيراندازان دشمن در هر نقطه از شهر براي شكار رزمندگان به كمين نشستهاند بسيار سخت و دشوار است. جنگ شهري با جنگي كه 8سال با عراق داشتيم بسيار متفاوت است. در دفاعمقدس خاكريز دشمن روبهروي ما قرار داشت و ميدانستيم كه پشت خاكريز، دشمن كمين كرده است اما در جنگ شهري همه ساختمانهاي اطراف، خاكريز دشمن است و آنها از اين ساختمانها به شما احاطه دارند و علاوه بر آن تلههاي انفجاري و عملياتهاي انتحاري شرايط را پيچيدهتر ميكند. در اين شرايط سخت، نيروهاي بخش رسانهاي لشكر فاطميون از رشادتهاي رزمندگان فيلم تهيه كردهاند تا براي هميشه در تاريخ ثبت شود. تعدادي از آنها در همين لحظات به شهادت رسيدهاند ولي هيچگاه چشم سوم آنها براي ثبت اين حقايق بسته نمانده و رزمنده ديگري راه آنها را ادامه داده است. شجاعت ابوحامد در لحظه شهادت او نيز نمود داشت. اين لحظات توسط رزمندگان لشكر فاطميون به خوبي به تصوير كشيده شده است. ابوحامد و همرزمانش يك روز كامل در تل قرين در محاصره بودند. اين ارتفاعات در نزديكي مرز سوريه و رژيم اشغالگر قدس قراردارد و در اين چند سال دائم به آنجا حمله ميشد و مدتي نيز در دست نيروهاي تكفيري بود. ابوحامد چند دقيقه قبل از شهادت از همه نيروهايش ميخواهد كه آنجا را ترك كنند و خودشان را از محاصره نجات بدهند. او به همراه معاونش در بالاي تپه ميمانند و پس از يك مقاومت جانانه با اصابت موشك دشمن به شهادت ميرسد. بسياري از رزمندگاني كه در اين مستند چهره آنها به نمايش درآمده است در عملياتهاي مختلف در راه دفاع از حرم به شهادت رسيدهاند و در اين مستند به خوبي ميتوان رشادتهاي آنها را لمس كرد.
- شهادت براي حقيقت
با مرتضي شعباني؛ تهيهكننده «پل»، بهترين فيلم مستند جشنواره
مستند «پل» روايت انسانهايي است كه براي نجات خاك كشورشان از چنگ دشمن، با شوق شهادت را در آغوش ميكشند؛ كساني كه با فتواي مرجعيت براي آزادي مردمي كه اسير داعش شدهاند داوطلبانه براي نبرد با تروريسم آمدهاند. لحظه تيرخوردن و شهادت يكي از فيلمبرداراني كه شجاعت و دليري رزمندگان را به تصوير ميكشيد، نقطه اوج اين مستند است كه بارها از شبكههاي مختلف سيما به نمايش در آمده است. اطلاعرساني از وضعيت مبارزه با پديده داعش و مقابله با رسانههاي بيگانه كه واقعيت جنگ در كشور عراق را تحريف ميكنند انگيزهاي بود كه باعث شد دوربين در دست بگيريم و براي ثبت اين لحظات به كشور عراق سفر كنيم.
- دروغ بزرگ
رسانههاي آمريكايي با ادعاي اينكه كشورشان در جنگ با داعش حضور دارد سعي ميكنند افكار عمومي را به نقطه دلخواه خودشانسوق دهند و ما وظيفه داشتيم كه واقعيت موجود در جنگ با داعش و عدمحضور نيروهاي آمريكايي در مبارزه با اين گروه را به همه نشان بدهيم. ما بهعنوان اصحاب فرهنگ وظيفه داريم واقعيت پديده نوظهور و خطرناك داعش را كه همه دنيا و ازجمله غرب آسيا را تهديد ميكند به همه مردم جهان نشان بدهيم. در حقيقت هر جا مظلومي وجود داشته باشد بايد حضور پيدا كنيم تا نداي مظلومان را به گوش همه برسانيم.
موضوع اين فيلم مستند، پاكسازي و مبارزه با نيروهاي داعش در مقداديه عراق است. در ورودي اين شهر، رودخانهاي قرار دارد كه روي آن يك پل احداث شده است و همه اتفاقات و حوادث مربوط به تصرف اين پل، مقابل لنز دوربين رخ ميدهد و يكي از فيلمبرداران اين مستند نيز با شليك نيروهاي داعش روي همين پل زخمي ميشود و ساعتي بعد به شهادت ميرسد. شهيد علي انصاري كه يكي از فيلمبرداران اين مستند بود در راه نشان دادن حقيقت جنگ عراق و داعش به شهادت رسيد. اين مستند از شبكههاي مختلف سيما پخش شده و بازتاب بسيار زيادي ميان مردم داشته است.
- نداي وظيفه
تصاويري كه آنجا ديدم و لحظاتي را كه با همه وجود لمس كردم هيچگاه فراموش نميكنم. نيروهاي داوطلب مردمي عراق با فتواي مراجع براي آزادي كشورشان از دست داعش احساس وظيفه كرده و براي مبارزه با تروريسم اسلحه در دست گرفته و با گذراندن دورههاي آموزشي براي نبرد آمده بودند. در اين فيلم بسياري از اين نيروهاي داوطلب را ميبينيم. جنگ عجيبي در آنجا رخ داده است و نيروهاي عراقي اعم از شيعه و سني بدون اينكه از مرگ هراسي داشته باشند مقابل داعشي ميجنگند كه آنها نيز ظاهرا همين خصوصيت را دارند و از مرگ واهمهاي ندارند. آنها نيز داوطلبانه و با حمايت كشورهاي حامي تروريسم كه در راس آنها رژيمصهيونيستي قرار دارد شعله اين جنگ را برپا كردهاند. در مستند پل، تهيهكننده بودم اما در عمليات جوفالصخره و آزادسازي سعديه بهعنوان مستندساز حضور داشتم و در مثلث مرگ از نبرد رزمندگان عراقي برابر داعش فيلم مستند ساختم.
- دومين شغل سخت دنيا
توليد مستند در هر شرايطي دشوار است و فيلمساز با مشكلات و خطرات بسياري مواجه ميشود. بعد از شغل معدن، دومين شغل سخت در دنيا روزنامهنگاري و ساخت مستند است كه در واقع هردو از يك جنس هستند. توليد مستند بحران بهمراتب سختتر از مستندهاي ديگر است. دراين نوع مستندها بهخصوص اگر درباره جنگ باشد تصويربردار نميتواند مانند رزمندهها در پشت خاكريز پناه بگيرد و بايد لنز دوربين خود را براي شكار لحظهها بيرون از جانپناه قرار بدهد. مستندساز جنگ بايد ميان جنگ حضور داشته باشد و اين يعني هميشه در معرض تير مستقيم است. او نه اسلحهاي دارد و نه جانپناهي. زماني كار سختتر ميشود كه در كشوري مانند عراق كه هيچ شناختي نسبت به آنجا نداريد و براي برقراري ارتباط، با مشكل مواجه هستيد بخواهيد فيلم مستند بسازيد. در نبرد عراق، ماشينهاي انتحاري كه چند تن مواد منفجره در آنها جاسازي شده است و بهصورت هوشمند به سمت هدف ميروند و حجم انفجار بالايي دارند جان مستندسازان را به خطر مياندازند و ما همه اين اتفاقات را از نزديك لمس كردهايم. تكتيراندازها در همه جا حضور دارند و شما دشمن را نميبينيد و زماني كه مشغول فيلمبرداري هستيد بهدليل نداشتن خاكريز و جانپناه در معرض تير مستقيم دشمن قرار داريد. شهادت يكي از فيلمبرداران مستند پل بهخوبي شرايط سختي را كه براي مستندسازان در اين منطقه وجود دارد نشان ميدهد.
- شاگردان آويني
با محسن اردستانیرستمی؛ كارگردان مستندهای «معلم» و «فاتحان فردا» از فيلمهاي برگزیده جشنواره
از دوران کودکی با مفهوم شهادت به خوبی آشنا بودم. داییام در جنگ تحمیلی به شهادت رسید. مادرم، خواهر شهید بود و از کودکی فضای شهادت و مظلومیت شهدا را با همه وجود لمس کرده بودم. روز اولی که دوربین در دست گرفتم و عزمام را برای ساخت فیلمهای مستند جزم کردم تصمیم گرفتم صحنههایی را به تصویر بکشم که دوربینهای دیگر آنها را ضبط نميكنند. عهد کردم اگر نتوانم حرفی درباره مظلومها بزنم آن روز، روز مرگم باشد. استاد من شهیدآوینی است و خودم را پرورش یافته مکتب او میدانم و در حقیقت تعالیم این شهید باعث شد تا به سوریه بروم و از مجاهدتهای رزمندگان و مظلومیتهای آنها فیلم تهیه کنم.
- پيچيدگيهاي جنگ در سوريه
مظلومترین شهدای مدافع حرم رزمندگان افغان لشكر فاطمیون هستند و از آنها مظلومتر شهدای رزمنده پاکستانی لشكر زینبیون هستند. از شهدای پاکستانی کمتر نام و نشانی وجود دارد. 2 بار برای تهیه مستندهای معلم و فاتحانفردا به سوریه رفتم و در مرکز جنگ و درگیریها حضور داشتم. به گفته یکی از دوستان که سالها در جنگ تحمیلی حضور داشت کسانی که در جبهه کردستان جنگیده باشند توان حضور در جنگ سوریه را دارند و رزمندگانی که در منطقه جنوب حضورداشتند شاید نتوانند به خوبی در فضاي چريكي و جنگ شهري در سوريه و عراق بجنگند. جنگ سوریه، جنگ تکتیراندازهاست و این موضوع را در زمان 8 سال دفاع مقدس کمتر شاهد بودیم اما در جنگ سوریه تکتیراندازها نقش تعیینکنندهای دارند. از سوی دیگر وجود جاسوسها در خط مقاومت، معادله جنگ را پیچیده کرده است. یکبار وقتی 5 نفر از رزمندگان مدافع حرم برای شناسایی وارد خط دشمن شدند بلافاصله شبکه ماهوارهای اورینت که سومین شبکه تلویزیونی تکفیریهاست خبر نفوذ 5 نفر از رزمندگان در خط دشمن را اعلام کرد! جنگ سوریه بسیار پیچیده است، كاملا برخلاف برخی که تصور میکنند این جنگ ساده است. با وجود آنکه تیپ حضرت رقیه در ارتش سوریه شیعه هستند اما نمیتوان به قدرت ارتش این کشور اعتماد کرد و به همین دلیل خط مقدم زیاد امن نیست. در این جنگ مواردی پیش آمده است که نیروهای لشكر فاطمیون و زینبیون به همراه مستشاران ایران در عملیات، منطقهای را آزاد و آن را به ارتش سوریه سپردهاند اما این منطقه دوباره سقوط کرده است.
- واقعیت از دريچه لنز دوربین
واقعیت جنگ سوریه را وقتی برای ساخت مستند به این کشور رفتم با همه وجود لمس کردم. از زینبیه تا خط مقدم، جایی که ابوحامد به شهادت رسید روزهای سختی را سپری کردیم. گاهی اوقات مجبور بودیم در یک اتاق 2 یا 3 روز محبوس باشیم. براي ساخت مستند معلم 4 روز و براي ساختن مستند فاتحان فردا 10 روز در سوريه مانديم و از نزديك شاهد رشادتهاي رزمندگان در دفاع از حرم بوديم. سوژه مستند معلم درباره رزمندهاي است كه نام نظامي او معلم بود. اين رزمنده افغان سالها در زينبيه دمشق فعاليت داشت و با شروع جنگ، براي دفاع از حرم سلاح در دست گرفته بود و مبارزه ميكرد. در مستند فاتحان فردا رزمندهاي به نام ابوعباس شكارچي تكفيريها و داعشيها به تصوير كشيده شده است. اين رزمنده پيش از این در حزب الله لبنان و در جنگ 33روزه نيز حضور داشت. او در دانشگاه شريف تهران پذيرفته شد اما با شروع جنگ سوريه در چهارشنبهسیاه به اين كشور رفت. او تكتيرانداز حرفهاي و مسئول آموزش به تكتيراندازهاي لشكر فاطميون است كه گرداني از تكتيراندازها تشكيل داده و نقش تعيينكنندهاي در لشكر فاطميون دارد. قبل از شروع هر عمليات با رزمندگان فاطميون مصاحبه ميگرفتيم و در همان عمليات تعدادي از آنها شهيد يا اسير ميشدند. يكي از آنها شهيد سليم اقبالي و از تكتيراندازانی بود كه پيكرش هنوز بازنگشته است. وقتي از رزمندهها ميپرسيديم كه آيا ميترسيد؟ پاسخ ميدادند ميترسيديم اما خدا ترس را از ما گرفت. رزمندگان لشكر فاطميون از شجاعترين نيروهاي مبارز در سوريه هستند.