تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۸۶ - ۱۵:۵۳

همشهری آنلاین - دکتر علی‌صباغیان: فرهنگ‌ هم‌ زمینه‌ توسعه‌ و هم‌ عامل‌ فراموش‌ شده‌ در سیاست‌های‌ توسعه‌ است

اگر چه‌ چنین‌ تعاملاتی‌ برای‌ مدت های‌طولانی‌ ضروری‌ تلقی‌ شده‌ اما با این‌ وجود یک‌ تحلیل‌ جهانی‌در این‌ زمینه‌ که‌ بتواند مبنای‌ سیاست های‌ جدید قرار گیردصورت‌ نگرفته‌ است‌.

انتشار دومین‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان توسط یونسکو  در سال 2000 اولین‌ توصیه‌ گزارش‌ کمیسیون‌ جهانی‌ درباره‌ فرهنگ‌ وتوسعه‌ تحت‌ عنوان‌" تنوع خلاق‌"ما بود. وظیفه‌ این‌ گزارش‌ بررسی‌ روندهای‌ کنونی‌ در فرهنگ‌ و توسعه ، ‌نظارت‌ و کنترل‌ رویدادهایی‌ که‌ بر وضعیت‌ فرهنگ های‌ جهانی‌تاثیر می‌گذارد و ایجاد شاخص‌های‌ کمی‌  فرهنگی‌ ، تقویت‌رویه‌ها و سیاست های‌ خوب فرهنگی‌ و تجزیه‌ وتحلیل‌ موضوعات‌خاص‌ دارای‌ اهمیت‌ و ارائه‌ پیشنهاداتی‌ عملی‌  است‌، در دوره"‌فدریکو مایور" مدیر کل‌ سابق،‌ یونسکو با انتشار هر دو سال‌یک‌ بار این‌ گزارش‌ که‌ توسط یک‌ گروه‌ از دانشمندان‌ مستقل‌ ازکشورها ی‌ مختلف‌ نوشته‌ می‌شود توسط این‌ سازمان‌ موافقت‌ کرد.

چند سال‌ قبل‌ اولین‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ منتشر شد واکنون ‌نیز دومین‌ گزارش‌ با محوریت‌ "تنوع‌ فرهنگی، ‌ منازعه‌وکثرت‌گرایی‌" منتشر شده‌ است‌. این‌ مطلب به‌ طور خلاصه‌ دومین‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ را مورد بررسی‌ قرار داده‌ است‌.

سازمان‌  آموزشی،‌ علمی‌ وفرهنگی‌ ملل‌ متحد (یونسکو) دردومین‌گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ بر موضوعات‌به‌ هم‌ پیوسته‌ تنوع‌ فرهنگی ،هویت‌ ملی‌ ،کثرت‌گرایی‌ و حل‌ وفصل‌ منازعات‌ در عصر جهانی شدن که‌ فرصت ها و تهدیداتی‌ رافراروی‌ تنوع‌ فرهنگی‌ قرارداده،تمرکز کرده ‌است‌.

کوشیرو ماتسورا ،مدیر کل‌ یونسکو در مقدمه‌ خود بر این‌ گزارش416‌ صفحه‌ای‌ که‌ طی‌  19  فصل‌  حدود40 مقاله‌ کوتاه‌ و30 جدول،اطلاعات ‌ زیادی‌ را که‌ تاکنون‌ منتشر نشده‌ ارائه ‌می‌کند چنین‌ نگاشته‌ است‌ :"هویت‌ وتجلی‌ فرهنگی‌ به‌ شیوه‌های ‌مختلف‌ توسط فرآیند جهانی شدن‌ مورد چالش‌ قرار گرفته‌ است.

کسانی‌ که‌ قادرند نقش‌ فعالی‌ در مبادلات‌ فرهنگی‌ جهان‌ عهده ‌دار شوند غالبا با فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ یک‌ فرآیند تا یک ‌محصول‌ برخورد می‌کنند واحساس‌ شخصی‌ آنها از هویت‌ فرهنگی ‌به‌ دروازه‌ای‌ برای‌ پذیرش‌ سایر فرهنگ ها تبدیل‌ می‌شود.

امابرای‌ آنهایی‌ که‌ فاقد ابزارهای‌ مبادله‌ یا تجلی‌ خویش‌هستند،یا جهانی شدن‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ فرآیند بی‌رحم‌ و بیگانه‌تلقی‌ می‌کنند مفهوم‌ محدودی‌ از هویت‌ فرهنگی‌ شکل‌ می‌گیردکه‌ مخالف‌ تنوع‌ فرهنگی‌ ‌است‌. وقتی این‌ واکنش‌ منفی‌ مورد بهره‌برداری‌ سیاسی‌ قرار می‌گیرد یا توسط عوامل‌ دیگرتشدید می‌شود ،فرهنگ‌ به‌ سرعت‌ بامنازعه‌ همراه‌ می‌گردد.

گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ در 2000 سال‌ که‌ با یک‌ لوح‌ فشرده‌راهنمای‌ منابع‌ فرهنگی‌ در شبکه‌ اینترنت‌ همراه‌ است،در هفت‌بخش‌ مختلف‌ به‌ ارائه‌تحلیل ها ، راه‌ حل ها ورهیافت‌های‌ جدید درباره‌ موضوع‌ اصلی‌ می‌پردازد.300 جدول‌این‌ گزارش‌ شامل‌ آمارهای‌ جدید درباره‌ موضوعات‌ حساسی‌ همچون ‌زبان هایی‌ که‌ با آنها درکشورهای‌ مختلف‌ صحبت‌ می‌شود یا مراسم‌ مذهبی‌ که‌ درجوامع‌ گوناگون‌ اجرا می‌شود و نیزاطلاعاتی‌ درباره‌ فرهنگ‌عامه ،مراسم‌ مذهبی‌ و معروفترین ‌مکانهای‌ فرهنگی‌ و طبیعی‌ جهان‌ است‌.

رودخانه‌ رنگین‌ کمان‌:تفاوت های‌ فرهنگی‌ و حقوق‌ اساسی

‌بخش‌ اول‌ دومین‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ به‌ بررسی‌ موضوع‌ اصلی‌تنوع‌ فرهنگی،منازعه‌ و کثرت‌گرایی‌ پرداخته‌ ‌است. این ‌ بخش‌با وام‌گیری‌ از نظریه‌" ملت‌ رنگین‌کمان"‌ نلسون‌ ماندلا رئیس‌جمهور سابق‌ افریقای‌ جنوبی‌ مفهوم‌ "رودخانه رنگین‌کمان"‌ فرهنگ ها را عرضه‌ کرده‌ که‌ در پرتو آن‌ فرهنگ ها باجریان های‌ مختلف‌ برای‌ همیشه‌ درهم‌ می‌آمیزند.

 مولفان‌ فصل‌اول‌" لوردآرزیپ‌" رئیس‌ کمیته‌ علمی‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان،"‌الیزابت‌ جلین‌" جامعه ‌شناس‌ و پژوهشگر دانشگاه‌ بوینوس آیرس‌،" جی ماهان‌ رائو" استاد دانشگاه‌ ماساچوست‌ و"پال‌ استریتین‌ " استاد بازنشسته‌ دانشگاه‌ بوستون‌ نوشته‌اند"نگرانی ها در باره‌ یکسانی‌ فرهنگی‌ بی‌اساس‌ است‌ زیرا قطع‌کردن‌ جریان‌ یک‌ رودخانه‌ امکان‌پذیر نیست‌ ".

مولفان‌ این‌ فصل‌ با اذعان‌ بر این‌ نکته‌ که‌ جهان‌ پر ازخشونت‌ و رنج‌ها و تالمات‌ ناشی‌ از نژادپرستی، بیگانه‌ترسی،‌تعصب و تبعیض‌ مبتنی‌ بر نژاد و جنسیت‌ است‌ معتقدند این ‌پدیده‌ها منجر به‌ رد شناسایی‌ دیگران‌ به‌ عنوان‌ انسانهایی‌شایسته‌ همان‌ حقوقی‌ که‌ خودشان‌ دارند می‌شود .این‌ وضع‌ همچنین ‌باعث‌ می‌شود تا انسان ها در برابر انتخاب های‌ پیش‌رو بایکدیگر مساوی‌ نباشند.

مولفان‌ فصل‌ اول‌ گزارش‌ 2000 فرهنگی‌ جهان‌ معتقدند که"‌درون‌ جوامع‌ سلسله‌ مراتب های‌ طبقاتی،‌ جنسیتی‌ و سنی‌ وجود دارد . همچنین‌ سلسله‌ مراتب های‌ مبتنی‌ بر نژاد نیز موجب سلطه‌ و تبعیض‌ می‌شود . ایدئولوژی های‌ پدرسالاری‌ و برتری ‌نژادی‌ برای‌ توجیه‌ این‌ رویه‌ها مورد استفاده‌ قرار گرفته‌اند .چالش‌ امروزی‌ فهم‌ چگونگی‌ برخورد با این‌ منازعات،‌ تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های‌ فرهنگی‌ به‌شیوه‌ای‌ است‌ که‌ موجب شادی‌ شود یعنی‌ ایجاد رویه‌هایی‌ که‌ حفظ هویت‌ را با بازگشایی‌ خلاق‌ بر روی‌ سایر فرهنگ ها سازگار کند" .

مولفان‌ این‌ فصل‌ تصریح‌ کرده‌اند که‌ ماهیت‌ منازعات‌ اکنون‌تغییر کرده‌ است‌ و درگیری های‌ مبتنی‌ بر طبقه‌ و درآمد توسط سایر منازعات‌ ناشی‌ از اختلاف‌ بر سر تایید و اعلام ‌بی‌عدالتی‌ فرهنگی‌ جایگزین‌ ‌نشده‌اند. اکنون براساس‌ شواهد موجود در افریقای‌ مرکزی‌، بالکان‌ یا بخش‌هایی‌ از اتحادجماهیرشوروی‌ سابق‌ جنگ ها بیشتر در داخل‌ کشورها رخ‌ می‌دهدتا بین‌ آنها.

نویسندگان‌ فصل‌ اول‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ در پایان‌ این‌ فصل ‌با این‌ باور که‌ جهان‌ به‌ سوی‌ مسائل‌ لاینحل‌ اساسی‌ حرکت ‌می‌کند توصیه‌هایی‌ برای‌ رفع‌ این‌ مشکل‌ ارائه‌ می‌کنند . دربین‌ توصیه‌های‌ آنان‌ مفاهیمی‌ همچون‌ آزادی‌ و عدالت ، ‌آزادی های‌ فردی‌ و مسئولیت های‌جمعی ، تحمل‌ و انصاف، نقش‌ دولت،‌ دموکراسی‌ و عدالت‌ اهمیت‌ خاصی‌ دارد . اما مفاهیم‌ آنها‌ هم نسبیت‌گرایی‌(که معتقد است‌ هیچ‌ ارزشیابی‌ در یک‌ فرهنگ‌خاص‌ معنادار نیست)‌ و هم‌ مطلق‌گرایی(‌ که‌ به‌ فرهنگ های‌اکثریت‌ و اقلیت‌ اعتقاد دارد) را به‌ طور روشن‌ در بردارد .

از جمله‌ توصیه‌های‌ مولفان‌ بخش‌ اول‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌این‌ است‌ که‌ سیاست‌ حکومت ها باید شناسایی‌ فرهنگی‌ را به‌عنوان‌ یک‌ حق‌ اساسی‌ بشر تعریف‌ کند . عدالت‌ فرهنگی‌ باید به‌عنوان‌ بخشی‌ از تلاش ها برای‌ دستیابی‌ به‌ عدالت‌ اقتصادی ، ‌سیاسی‌ و اجتماعی‌ ارتقاء یابد . زیرا عدالت‌ مستلزم‌ شناسایی‌اقتصادی‌ و توزیع‌ مجدد ثروت‌ است.

از نظر این مولفان "‌ کثرت‌گرایی‌‌ فرهنگی‌ به‌ مفهوم‌ اعطای‌ حق ‌تنوع‌ به‌ گروههای‌ فرهنگی‌ در عرصه‌ عمومی‌ است‌ که‌ این‌ امرنیز به‌ نوبه‌ خود مستلزم‌ شناسایی‌ درجه‌ای‌ از خودگردانی ‌سیاسی‌ برای‌ چنین‌ گروههایی‌ ‌است. این ‌ مسئله‌ به‌ مفهوم‌ نوعی‌تقسیم‌ حاکمیت‌ است‌ . با این‌ حال‌ ارائه‌ مناسب حقوق‌ اقلیت‌ درکشورهای‌ مختلف‌ با یکدیگر متفاوت‌ است‌".

جنگ‌ تصاویر:هالیوود در مقابل‌ اعتراض‌ فرهنگی

‌بخش‌ دوم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ 2000 سال‌ جهان‌ که‌ از سوی‌ یونسکو منتشر شده‌ شامل‌ پنج‌ مقاله‌ درباره‌ بحث های‌ کنونی‌ و یک‌مصاحبه‌ با یوسف‌ شاهین‌ فیلمساز مصری‌ است‌ . این‌ بخش‌ فصول‌دوم‌ تا هفتم‌ گزارش‌ را شامل‌ می‌شود.

درفصل‌ دوم‌ "نانسی فریزر" استاد سیاست‌ و فلسفه‌ در مدرسه ‌جدید پژوهش‌ اجتماعی‌ آمریکا با اشاره‌ به‌ یک‌ رهیافت‌ تازه برای‌ عدالت‌ اجتماعی‌ این‌ نکته‌ را که‌ این‌ رهیافت‌ آنتی‌تز انتخاب بین‌ سیاست‌ مساوات‌ طلبانه‌ توزیع‌ مجدد و سیاست ‌شناسایی‌ که‌ هدف‌ آن‌ جهانی‌ است‌ که‌ در آن‌ الگوهای‌ یکسان‌سازی‌ با اکثریت‌ یا سلطه‌ فرهنگی‌ دیگر ارزش‌ یکسانی‌ را، ندارند رد می‌کند.

از نظر او هر دوی‌ این‌ سیاست ها لازم‌ است‌ و چالش‌ کنونی‌ایجاد یک‌ مفهوم‌ واحد دو بعدی‌ عدالت‌ است‌ که‌ در بردارنده‌ توزیع‌ مجدد و شناسایی‌ بدون‌ تقلیل‌ دادن‌ هر یک‌ از آنها به‌دیگری‌ باشد.

در فصل‌ سوم‌ "آنتونی گیدنز" رئیس مدرسه‌ اقتصادی‌ لندن‌ به ‌منظور فراهم‌ نمودن‌ بنیان‌ اجتماعی‌ برای‌ نیل‌ به‌ رفاه ، ‌دموکراسی‌ و عدالت‌ خواستار تعریف‌ مجدد توازن‌ بین‌ دولت‌ با قدرت‌ سیاسی‌، اقتصاد و جامعه‌ مدنی‌ شده‌ ‌است‌. این توازن ‌جدید بین‌ مقررات‌ دولت‌ و دینامیک‌های‌ بازار باید در یک‌"دولت‌ سرمایه‌گذار اجتماعی"‌ که‌ به‌ جای‌ انفعال‌ وکناره‌گیری‌ افراد، ابتکار و مسئولیت‌ فردی‌ را ارتقاء، می‌دهد، جستجو  شود.

در فصل‌ چهارم‌ "الی کوهن"‌ مدیر پژوهش‌ مرکز ملی‌ تحقیقات ‌علمی‌  فرانسه،‌ یکی‌ از حساس‌ترین‌ مسائل‌ بین‌المللی‌ کنونی‌یعنی‌ چگونگی‌ آشتی‌ بین‌ واقعیت‌ جهانی شدن‌ و رشد تجارت ‌بین‌المللی‌ با خواسته‌ ملت ها برای‌ حفظ خصیصه‌های‌ ویژه‌ وبه‌ خصوص‌ هویت های‌ فرهنگی‌شان‌ را مطرح‌ می‌کند . رویدادهای سالهای ‌اخیر در سیاتل‌ و پراگ،‌ مشکلات‌ مرتبط با موافقتنامه‌چند جانبه‌ درباره‌ سرمایه‌گذاری‌ و مبارزات‌( به‌ویژه‌ درفرانسه‌) علیه‌ آنچه‌ امپریالیسم‌ فرهنگی‌ تلقی‌ می‌شود، این‌موضوع‌ را بسیار مهم‌ کرده‌ است‌.

کوهن‌ پنج‌ راه‌ برای‌ کاهش‌ تضاد بین‌ جهانی شدن‌ و ادعاهای‌هویتی‌ ارائه‌ می‌کند. اولین‌ راه‌ این‌ است‌ که‌ افکار عمومی ‌را به‌ سوی‌ جهانی شدن‌ سوق‌ دهند . دوم‌ این‌ که‌ بدون‌ توجه‌ به‌افکار عمومی‌ البته‌ با حفاظت‌های‌ ویژه‌ به‌ حرکت‌ در مسیرآزادسازی‌ تجاری‌ ادامه‌ دهند .سوم‌ این‌ که‌ نقش‌ روبه‌ رشد افکار عمومی‌ که‌ خواستار محدود کردن‌ نفوذ و تاثیر قوانین ‌و بازارها هستند پذیرفته‌ شود . راه‌ حل‌ چهارم‌ جستجوی‌ توافق‌ در سطح‌ سیاسی‌ با توافقاتی‌ درزمینه‌ مسائل‌ متعدد است‌.پنجمین‌ راه‌ واگذاری‌ مسئولیت‌ حل‌ و فصل‌ اختلافات‌ به‌سازمان های‌ بین‌المللی‌ و تنظیم‌ سلسله‌ مراتبی‌ از الگوهای‌مورد تایید است.

گستره‌ تنش‌های‌ بین‌المللی‌ بر سر مبادلات‌ فرهنگی‌ درآمارهای‌ مربوط به‌ بازار سینمای‌ جهان‌ نشان‌ داده‌ است‌ که به‌ جزء سه‌ کشور فیلیپین،‌ مالزی‌ و چین‌ شامل‌ هنگ‌کنگ‌ درتمامی‌ سی‌ کشور مورد بررسی‌ فیلم‌های‌ آمریکایی‌ اکثریت‌ سهم‌بازار را به‌ خود اختصاص‌ داده‌اند .
کوهن‌ بحث‌ برسر اعتراض‌ فرهنگی‌ را به‌ عنوان‌ یک‌" مساله‌اقتصادی‌ نسبتاغیر مهم‌" توصیف‌ می‌کند . اما او می‌پذیرد که‌ برای‌ مسائل‌ فرهنگی‌ دستکم‌ هر توافق‌ بین‌المللی‌ جدید مستلزم‌ برتری‌ یک‌ دولت‌ دموکراتیک‌ بر یک‌شرکت‌ مورد تایید است‌ و قانونگذاری‌ نیز نمی‌تواند آنها رامساوی‌ یکدیگر کند.

کوهن‌ در مقاله‌ خود پیشنهاد می‌کند که‌ سازمانی‌ همچون‌یونسکو آنچه‌ شایسته‌ تنوع‌ فرهنگی‌ در برابر اعتراض‌ و انکارفرهنگی‌ است‌ را تعریف‌ کند تا از کنترل‌ انحصاری‌ نیروهای ‌بازار جلوگیری‌ شود.

یوسف‌شاهین ، کارگردان‌ مصری‌ در مصاحبه‌ای‌ که‌ در فصل‌ پنجم‌گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ با او انجام‌ شده‌ درباره‌ آنچه‌ او به‌عنوان‌ تهدید جهانی شدن‌ برای‌ صنعت‌ فیلم‌ یاد می‌کند به‌ بحث ‌نشسته‌ و خاطرنشان‌ می‌کند که‌ در گذشته‌ امکان‌ ساخت‌فیلم‌هایی‌ با پول‌ نسبتا اندک‌ در ضمن‌ آموزش‌ فیلمسازان‌جوان‌ وجود داشت‌.

شاهین‌ با عطف‌ توجه‌ به‌ بسیاری‌ از تاثیرات‌ فرهنگی‌ که ‌زندگی‌ خود او را شکل‌ داده‌ گفته‌ است‌ :" اکنون‌ جهان‌ سینما اعلام‌ می‌کند که‌ در نتیجه‌ جهانی شدن‌ تنها راه‌ پیش ‌روایجاد شرکت های‌ بزرگ‌است‌  ، زیرا تنها صاحبان‌ پول‌ و تجارت ‌می‌توانند ما را از این‌ بحران‌ خارج‌ کنند . به‌ هر حال‌ به‌طوری‌ که‌ ما به‌خوبی‌  می‌دانیم،‌ اقتصاددانان‌ به‌ ما وعده ‌ماه‌ می‌دهند اما ماهها و بلکه‌ سالها بعد است‌ که‌ ما قادر هستیم‌ دریابیم‌ که‌ پیش‌بینی‌های‌ آنان‌ شکست‌ خورده‌ است‌ . درحالی‌ که‌ بسیاری‌ از مردم‌ دچار رنج‌ و زحمت‌ شده‌اند وفیلم‌هایشان‌ نیز ساخته‌ نشده‌ است‌".

پروفسور" رودلف‌ استاون‌ هاگن"‌ از دانشگاه‌ مکزیکو در فصل ‌ششم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ مساله‌ فرهنگ‌ و فقر را مورد بررسی‌قرار می‌دهد و می‌گوید: قبل‌ ازآنکه‌هرگونه‌ پیشرفت‌ محسوسی‌ در زمینه‌ فقرزدایی‌ صورت‌ گیرد بایدارزش‌های‌ آشکار و نهان‌ همراه‌ این‌ مفهوم‌ ،  تعریف‌ و ارزیابی‌آن‌ مورد توجه‌ قرار گیرد . او مشکلات‌ ناشی‌ از تعریف‌ فقر رایک‌ "پدیده‌پیچیده‌ و چند بعدی"‌ تلقی‌ می‌کند.

چگونگی‌ آشتی‌ کثرت‌گرایی‌ فرهنگی‌ با دولت‌ ملی‌ در فصل‌ هفتم‌گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ توسط پروفسور "آرجون‌ آپادورای"‌ استاد دانشگاه‌ شیکاگو مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است‌ . به‌ گفته‌ او"تا وقتی‌کثرت‌گرایی‌ فرهنگی‌ مطرح‌ است‌ ،  جهانی شدن‌ دستکم ‌سه‌ عارضه‌ پیچیده‌ ارائه‌ می‌کند . این‌ روند تنش‌های‌ بین‌مهاجرت‌ و تابعیت‌ را عمیقا تشدید کرده‌ است‌ . سیاست های‌ ملی‌هویت‌ را برانگیخته‌ است‌ و تمایلات‌ از قبل‌ موجود به‌ سمت‌بیگانه‌ ترسی‌ ناسیونالیستی‌ را تشدید کرده‌ است".

 آرجون‌ با"درخواست‌ برای‌ ایجاد یک‌ ساختار جدید "تعلق‌ معتقد است‌ که د‌ولت‌ - ملت‌ امروزه‌ تنها یکی‌ از اشکال‌ حاکمیت‌ و البته‌ قوی‌ترین‌ شکل‌ آن‌ است.او‌ با بازتاب دادن‌ موضوع‌ فصل‌ اول‌گزارش‌ گفته‌ است‌ : کثرت‌گرایی‌ فرهنگی‌ به‌ مفهوم‌ اعطای‌ حق‌تنوع‌ به‌ گروههای‌ فرهنگی‌ در عرصه‌ عمومی‌ است‌ که‌ این‌ نیز به ‌نوبه‌ خود به‌ مفهوم‌ شناسایی‌ درجه‌ای‌ از خودگردانی‌ برای‌تمام‌ گروههاست‌ . به‌ علاوه‌ او معتقد است‌ که‌ مسائل‌ وفاداری ‌و تعلق‌ برای‌ مردمی‌ که‌ درچارچوب هر سرزمین‌ ملی‌ خاص‌ زندگی‌می‌کنند باید از حقوقشان‌ به‌ عنوان‌ شهروندان‌ جدا شود.

میراث‌ عجیب انسانیت‌: اما دقیقا این‌ میراث‌ چیست‌؟

بخش‌ سوم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ به‌ بررسی‌ میراث‌ فرهنگی‌ جهان‌اختصاص‌ یافته‌ است‌ . در این‌ بخش‌ که‌ فصل‌های‌ هشتم‌ تا یازدهم‌گزارش‌ را شامل‌ می‌شود مسائلی‌ همچون‌ میراث‌ فرهنگی‌ جهان‌ چیست،‌ چگونه‌ باید آن‌ را تعریف‌ کرد، چه‌ کسی‌ باید هزینه‌حفظ و نگهداری‌ آن‌ را بپردازد و چه‌ بخشی‌ از آن‌ در معرض‌خطر است‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است‌.

بر اساس این گزارش یونسکو(تا زمان انتشار گزارش)630 مکان‌ شامل 480 ‌ مکان‌ فرهنگی‌  و128 مکان‌ طبیعی‌  و  22 مکان‌ مشترک‌ را درفهرست‌ میراث‌ جهان‌ خود ثبت‌ کرده‌ است‌ . اززمانی‌ که‌ این‌ سازمان‌ شروع‌ به‌ ثبت‌ این‌ آثار کرده‌ دولت های‌عضو به‌ طور مرتب موارد زیادی‌ را برای‌ ثبت‌ در این‌ فهرست‌معرفی‌ کرده‌اند . سالانه‌  حدود 30 مکان‌ فرهنگی‌ برای‌ ثبت‌ درفهرست‌ میراث‌ فرهنگی‌ جهان‌ در یونسکو پیشنهاد می‌شود که‌بیش‌ از چهارپنجم‌ آنها مورد پذیرش‌ قرار می‌گیرد.

اما مسائل‌ اقتصادی‌ای‌ همچون‌ چه‌ چیز باید حفظ شود و باچه‌ هزینه‌ای‌ و یا این‌ که‌ چه‌ چیزی‌ باید به‌ نام‌ پیشرفت ‌قربانی‌ شود باید مورد بررسی‌ قرار گیرد .

 پروفسور "ارجوکلامر" استاد دانشگاه‌ آراسموس‌ روتردام‌ و پروفسور "دیوید تورسبای"‌ استاد دانشگاه‌ مکوایری‌ سیدنی‌ ابعاد اقتصادی‌تصمیمات‌ مربوط به‌ میراث‌ فرهنگی‌ و کاربردها و محدودیت های‌تحلیل‌ اقتصادی‌ در بررسی‌میراث‌ فرهنگی‌ را در فصل‌ هشتم‌گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ مورد ارزیابی‌ قرار داده‌اند .آنهاگفته‌اند در ارزش‌ شهر ونیز به‌عنوان‌ یک‌ میراث‌ انسانی‌ چون ‌و چرایی‌ وجودندارد  ، هر چند که‌ مقامات‌ محلی‌ به‌ دلیل ‌محدودیت‌ منابع‌ برای‌ حفظ این‌ شهر با انتخاب های‌ اقتصادی‌روبه‌رو هستند.

مولفان‌ فصل‌ هشتم‌ چنین‌ نتیجه‌ گرفته‌اندکه‌ اگر چه‌اقتصاددانان‌ نقش‌ مهمی‌ دربحث ها وتصمیمات‌ مربوط به‌ میراث‌فرهنگی‌ ایفا می‌کنند اما آنها نمی‌توانند در این‌ خصوص‌حرف‌ آخر را بزنند ." هر چند مردم‌ هنگام‌ تصمیم‌گیری‌ درباره‌تخصیص‌ منابع‌ کمیاب برای‌ حفظ میراث‌ فرهنگی‌ از مسائل‌اقتصادی‌ درباره‌ ارزش‌ و انگیزه‌ها نمی‌توانند چشم‌ بپوشند ،اما طرفداران‌ طرح های‌ مربوط به‌ میراث‌ فرهنگی‌ غالبا از یک ‌منظر محافظه‌کارانه‌ بر ارزش‌های‌ فرهنگی‌ بدون‌ هرگونه ‌توجهی‌ به‌ ارزش‌های‌ اقتصادی‌ حتی‌ ارزش‌ اقتصادی‌ طرح های‌جایگزین‌ تاکید می‌کنند".

فصل‌ نهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ در 2000 سال‌ که‌ توسط" منیر بوچناکی"‌ معاون‌ فرهنگی‌ مدیر کل‌ یونسکو نوشته‌ شده‌ نیزدرخصوص‌ مسائل‌ اقتصادی‌ مولف‌است‌ این‌ فصل‌ با یادآوری ‌موفقیت‌های‌ گذشته‌ یونسکو درحفظ آثاری‌ همچون‌ ،"ابوسیمیل‌"بازسازی‌ "بوربودور" ونگهداری‌ "کارتاژ" خاطر نشان‌ می‌کندکه‌ تقاضابرای‌" منابع‌ مالی‌ که‌ بتواند طرح های‌ مختلف‌ مربوطبه‌ حفظ آثار فرهنگی‌ را تامین‌ کند به‌ دهها و بلکه‌ صدهامیلیون‌ دلار بالغ‌ می‌شود. او این‌ پرسش‌ را مطرح‌ می‌کند که‌‌" چه کشورهایی‌ یا موسساتی‌ قادر به‌ تضمین‌ این‌ منابع‌روبه‌افزایش‌ است‌؟ آیا به‌ طور منطقی‌ می‌توان‌ انتظار تامین‌آنها از محل‌ کمکهای‌ خیریه‌ را داشت‌؟"

محدودیت های‌ مالی‌ فراروی‌ سازمان های‌ بین‌المللی‌، دولتی‌ وغیردولتی‌ برنامه‌های‌ تامین‌ منابع‌ مالی‌ را به‌ شدت‌ با مشکل‌مواجه‌ کرده‌ است‌ . مولف‌ فصل‌ نهم‌ در این‌ خصوص‌ گفته‌ است‌ :"مشکلات‌ جدی‌ که‌ در زمینه‌ تامین‌ مالی‌ طرح های‌ مربوط به‌ حفظ و نگهداری‌ میراث‌ فرهنگی‌ جهان‌ وجود دارد موجب گشته‌ تا درآن‌ دسته‌ از کشورهای‌ عضو یونسکو که‌ درگیر برنامه‌های‌بین‌المللی‌ حفظ آثار فرهنگی‌ هستند افکار عمومی‌ این‌سازمان‌ را به‌عنوان‌ بانکی‌ تلقی‌ کنند که‌ باید منابع‌ لازم‌برای‌ این‌ طرحها را تامین‌ کند".

اما میراث‌ فرهنگی‌ بشریت‌ چیست‌؟ در فصل‌ دهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌جهان‌ مساله‌ ارزیابی‌ مجدد ماهیت‌ میراث‌ بشری‌ مورد بررسی‌قرار گرفته‌ است‌ . مولفان‌ این‌ فصل‌ مساله‌ را در یک‌ مفهوم‌گسترده‌تر از گذشته‌ مورد توجه‌ قرار اده‌اند . در گذشته ‌نگرانی‌هایی‌ مبنی‌ بر این‌ وجود داشت‌ که‌ در بین‌ مکان های‌ موجود در فهرست‌ میراث‌ بشریت‌ اهمیت‌ زیادی‌ به‌ مکان های‌ سنتی‌تاریخ‌ هنر کلاسیک‌ از طریق‌ تمرکز بر مطالعه‌ و بررسی‌ بناهاو تمدنهای‌ بزرگ‌ داده‌ شده‌ است‌ . این‌ فهرست‌ بیشتردر بردارنده‌ آثار مذهبی‌ مسیحی‌ و شهرهای‌ باستانی‌ اروپا بود .
آفریقا واقیانوسیه‌ با آن‌ که‌ مناطق‌ غنی‌ از لحاظ تاسیسات‌انسانی‌ سنتی‌ واکوسیستم‌های‌ منحصر به‌ فرد بودند در این‌فهرست‌ مورد کم‌ توجهی‌ قرار گرفته‌اند.

اکنون‌ معیار گنجاندن‌ آثار مختلف‌ در فهرست‌ میراث‌ فرهنگی‌بشریت‌ دچار تحول‌ شده‌ ‌است. این ‌ فهرست‌ اکنون‌ برای‌ مثال ‌قایق‌سواری‌ قرن‌ نوزدهم‌ در کانال‌ بلگیان‌ را نیز شامل می‌شود. سایر مکانهایی‌ که‌ ارزش‌ حفظ ونگهداری‌ داشته‌اند نیز در این‌ فهرست‌ به‌ ثبت‌ رسیده‌ است. به‌عنوان‌ نمونه ‌اردوگاههای‌ آشویتز در 1979 سال‌ وگنبد "گنباگو" هیروشیمادر 1996 سال وارد ‌ این‌ فهرست‌ شده‌اند.

مولفان‌ این‌ فصل‌ همچنین‌ خواستار آن‌ شده‌اند تا در کنارثبت‌ آثار فرهنگی‌ محسوس‌ ثبت‌ آثار فرهنگی‌ غیرمحسوس‌ همچون‌زبانهای‌ سنتی،‌ هنرهای‌ دستی، رقص‌ها،  آداب و رسوم‌، روش‌های‌ پزشکی‌ ودیگر موارد نیز مورد توجه‌ قرار گیرد . دراین‌ مقاله‌ تاکید شده‌ است‌ که‌ تلاش هایی‌ برای‌ سرعت‌ بخشیدن‌به‌ ایجاد استراتژی‌ برای‌ ترسیم‌ فهرستی‌ که‌ به‌ طور کامل‌نماینده‌ تنوع‌ جوامع‌ انسانی‌ باشد باید انجام‌ گیرد.

موضوع‌ فصل‌ یازدهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ به‌ حفظ میراث‌ وارزش‌ها درجوامع‌ درحال‌ جهانی شدن‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌ . دراین‌ فصل‌ "رندال‌ ماسون‌" و" مارتادلا توره"‌ از موسسه ‌نگهداری‌ گتی‌ تاکید کرده‌اند که‌ :"در یک‌ پارادایم‌ حفظ ونگهداری‌ مبتنی‌ بر حفظ و انتقال‌ دانش‌ و ارزش ها تمایز کلی‌که‌ بین‌ میراث‌ مادی‌ وتجلیات‌ غیر مادی‌ میراث‌ انسانی‌ ایجادشده‌ باید کمتر سخت‌ و بیشتر باز باشد".

سایر مولفان‌ این‌ فصل‌ گفته‌اند که‌ سنت هایی‌ همچون‌ استفاده ‌آفریقایی‌ها از کالا باشا و حصیر علف‌ وحشی‌ وزندگی‌ خیابانی ‌شادی‌آفرین‌ در میدان‌ "دماالفنا"ی مغرب‌ نیز به‌ طور کامل‌بخشی‌ از میراث‌ فرهنگی‌ بشریت‌ است.

کاربرد رایانه‌ برای‌ حفظ گذشته‌ و نجات‌ امروز

در بخش‌ چهارم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ سال 2000 ‌جهان‌ طی‌ فصول‌ دوازدهم‌ و سیزدهم‌ مساله‌ تاثیر فناوری های ‌جدید اطلاعاتی ‌و ارتباطی‌ بر تنوع‌ فرهنگی‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است.
در این‌ فصل‌ این‌ پرسش‌ مطرح‌ شده‌ که‌ آیا کاربرد شدید فناوری های‌ اطلاعاتی‌ و ارتباطی‌ یکسان‌سازی‌ فرهنگی‌ مورد نظر کسانی‌که‌ بر این‌ ابزارها سیطره‌ دارند زیان‌ هویت‌های ‌فرهنگی‌ را تسریع‌ نخواهد کرد؟

در فصل‌ دوازدهم‌ "ماریتا پترسون‌ هلند" و "کاری‌ ار .اسمیت" ‌استادان‌ دانشگاه‌ میشیگان‌ درباره‌ طرحی‌ برای‌ ثبت‌ تاثیرکاربرد فناوری ‌ رایانه‌ای‌ بر فرهنگ‌ مردم‌ بومی‌ آمریکا گزارش‌ داده‌اند و مفهوم‌ "اجتماع‌ دیجیتال"‌ را عرضه ‌نموده‌اند. سایر مولفان‌ این‌ فصل‌ درباره‌ چگونگی‌ حضورگروههای‌ پراکنده‌ با منافع‌ مشترک‌ در شبکه‌ اینترنت ‌ارتقاء مسائل‌ متعدد به‌ عنوان‌ یک‌ هدف‌ مشترک‌ را مورد بررسی‌ قرار داده‌اند.

این‌ مساله‌ که‌ آیا تحولات‌ جدید فناوری های‌ اطلاعاتی‌ وارتباطی‌ بر موزه‌های‌ سنتی‌ تاثیر خواهد گذاشت‌ یا نه‌ موضوع ‌فصل‌ سیزدهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ است‌. در این‌ فصل‌ "پیرکورال‌"مدیر واحد تولید سمعی‌ و بصری‌ و سینمایی‌ موزه‌ لوور پاریس‌درباره‌ استراتژی ها و سیاست های‌ به‌ کار گرفته‌ شده‌ از سوی ‌موزه‌ها برای‌ بهره‌گرفتن‌ از مزایای‌ فناوری های ‌ اطلاعاتی‌ است‌ . او در این‌ خصوص‌ گفته‌ است " مساله‌‌ مهم‌ امروزه‌ بحث‌ بین‌آنهایی‌ که‌ از لحاظ میراث‌ فرهنگی‌ غنی‌ اما از لحاظ فناوری فقیر هستند و کسانی‌ که‌ از لحاظ فناوری های ‌ غنی ‌ولی‌ از نظر میراث‌ فرهنگی‌ فقیر می‌باشند ، است" .او باترسیم‌ سیاست های‌ موزه‌ لوور واقدامات‌ صورت‌ گرفته‌ در آمریکا برای‌ بهره‌گیری‌ از اینترنت‌ را با تمایل‌ گذشته‌ موزه‌های ‌اروپایی‌ برای‌ نادیده‌ انگاشتن‌ یکدیگر مقایسه‌ می‌کند.

مردم‌ خود را چگونه‌ می‌بینند و نسبت‌ به‌ دیگران‌ چه‌ واکنشی‌ دارند؟

در بخش‌ پنجم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ 2000 سال‌ جهان‌ و در طی‌ فصل‌چهاردهم‌ این‌ گزارش‌ افکار عمومی‌ بین‌المللی‌ و برداشت های‌ هویت‌ ملی‌ از طریق‌ مسائلی‌ همچون‌ سطوح‌ ناسیونالیسم‌، دیدگاه‌ نسبت‌ به‌ مهاجران‌ و نگرش‌ به‌ هویت‌ ملی‌ مورد بررسی‌ قرارگرفته‌ است."جوس‌ دبلیو .بیکر" از دفتر برنامه‌ریزی ‌اجتماعی‌ و فرهنگی‌ هلند اطلاعات‌ موجود در این‌ خصوص‌ رامورد بررسی‌ قرار داده‌ است‌ . این‌ اطلاعات‌ نشان‌ دهنده ‌تفاوت های‌ اساسی‌ 24 بین‌ کشور مورد بررسی‌ است.برای‌ مثال‌ساکنان‌ اتریش ، بلغارستان‌، مجارستان‌ و ایرلند احساس‌ شدیدتعلق‌ به‌ کشورهایشان‌ رانشان‌ می‌دهند در حالی‌ که‌ مردمان‌ساکن‌ در فیلیپین‌، انگلیس‌ و هلند احساس‌ تعلق‌ بسیارضعیف‌تری‌ دارند . انگلیسی ها، کانادایی‌ها و ساکنین ‌فدراسیون‌ روسیه‌ نسبت‌ به‌ این‌ مساله‌ که‌ یک‌" ملت‌ حیاتی‌ است"‌از ساکنان‌ سایر کشورها بسیار کمتر متقاعد شده‌اند.

دیدگاهها در خصوص‌ مسائل‌ حساس اقلیت ها، مهاجران‌،یکسان‌سازی‌ و شهروندی‌ نیز در این‌ فصل‌ مورد بررسی‌ قرارگرفته‌ است‌ . بیش‌  از60درصد ساکنان‌ کشورهای‌ مورد بررسی ‌مخالف‌ ورود مهاجران‌ بیشتر به‌ کشورشان‌ هستند، البته‌ آنهاآمادگی‌ بیشتری‌ برای‌ قبول‌ پناهندگان‌ سیاسی‌ دارند. آنهامهاجران‌ را به‌ خاطر جرایم‌، بیکاری‌ و قصور در کمک‌ به‌اقتصاد ملی‌ مورد سرزنش‌ قرار می‌دهند. این‌ امر در حالی‌صورت‌ می‌گیرد که‌ آنها معتقدند باید ظهور ایده‌های‌ جدید در جامعه‌ را تسریع‌ کرد .کشورهای‌ اروپای‌ شرقی‌ بیش‌ ازدیگران‌ دشمن‌ مهاجران‌ هستند. طبق‌ یافته‌های‌ این‌ مقاله‌تراکم‌ بالای‌ جمعیت‌ دیدگاه‌های‌ منفی‌ علیه‌ خارجی‌ها را موجب نمی‌شود و تعداد زیاد خارجی‌ها ساکن‌ در یک‌ کشور نیز عامل ‌ناسیونالیسم‌ نیست‌.

بیکر همچنین‌ در نوشته‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌ است‌ که ‌ارزش های‌ سنتی‌ آسیایی‌ ممکن‌ است‌ تغییر کند. دلیل‌ او نیزاین‌ است‌ که‌ اکنون‌ ژاپنی‌ها تمایل‌ بیشتری‌ به‌ تن‌ آسایی‌پیدا کرده‌اند در حالی‌ که‌ چینی‌های‌ همسایه‌ آنان‌ علاقه‌خود به‌ کار و مطالعه‌ را حفظ نموده‌اند.

فرهنگ‌ و توسعه‌ در تصمیم‌گیری

‌موضوع‌ بخش‌ ششم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ 2000 سال‌ جهان‌ درباره‌ چگونگی‌ارزیابی‌ فرهنگ‌ و توسعه‌ و به‌ کارگیری‌ آنها به‌ عنوان‌ابزارهای‌ سودمند در تصمیم‌گیری‌ است‌.

"لئوگلدستون‌" مدیر شرکت‌ آمریکایی‌ آمارهای‌ جهان‌ در این‌خصوص‌ نوشته‌ است:"هدف باید ایجاد یک‌ نظام‌ بین‌المللی‌اطلاعات‌ آماری‌ درباره‌ فرهنگ‌ باشد به‌ طوری‌ که‌ بتواندعملکرد سیاست ها را در یک‌ سطح‌ محلی‌ نسبت‌ به‌ سایر مناطق ‌فهمید و ارزیابی‌ کرد و یا عملکرد سیاست های‌ ملی‌ یک‌ کشور را بتوان‌ با عملکرد سایر کشورها در مناطق‌ مختلف‌ مورد مقایسه‌ قرارداد".

تجربه‌ کانادا در این‌ زمینه‌ از اوایل‌ 1970 دهه‌ توسط "پال‌مکفی"‌ معاون‌ ابتکارات‌ علمی‌ و الکترونیک‌ مرکز آمار کانادا و دیگران‌ در فصل‌ پانزدهم‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است‌.
آنها در این‌ خصوص‌ نوشته‌اند "سیاست ها و برنامه‌های‌ فرهنگی‌ قادر به‌ ارائه‌ تاثیرات‌ شدید اجتماعی‌ و اقتصادی‌هستند. اگر چه‌ همیشه‌ ارزیابی‌ تاثیر بخش‌ فرهنگ‌ یک‌ چالش بوده‌، اما امروزه‌ پیش‌بینی‌ مسیر و سرعت‌ تحولات‌ این‌ بخش‌با هر درجه‌ای‌ از اطمینان‌ به‌ طور روزافزونی‌ مشکل‌ شده‌ است . زیرا در هر رویدادی،‌ این‌ بخش‌ به‌ طور سنتی‌ هم‌ در صنایع‌فرهنگی‌ تجاری‌ و هم‌ در بخش‌ هنرهای‌ غیر انتفاعی‌ و عرصه ‌میراث‌ بشریت‌ یک‌ بخش‌ باریسک‌ بالا بوده‌ است‌.

در فصل‌ شانزدهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ "جیم‌ سی‌ .لایا" رئیس‌کمیسیون‌ ملی‌ فرهنگی‌ و هنری‌ فیلیپین‌ توضیح‌ می‌دهد که ‌چگونه‌ فیلیپینی‌ها در پرتو مشکلات‌ ناشی‌ از جمع‌آوری‌ وتعریف‌ اطلاعات‌ با مشکل‌ اداره‌ امور فرهنگی‌ و هنری‌ مواجه هستند .

در فصل‌ هفدهم‌ گزارش‌ "پائولو گارونا"ی ایتالیایی‌ مدیر بخش‌آمار کمیسیون‌ اقتصادی‌ اروپا مسئله‌ ایجاد یک‌ نظام ‌بین‌المللی‌ اطلاعات‌ آماری‌ درباره‌ فرهنگ‌ را مورد بررسی‌قرار می‌دهد . از نظر او ما با سه‌ چالش‌ عمده‌ در زمینه‌آمارها و شاخص‌های‌ فرهنگی‌ روبه‌رو هستیم‌ . اول‌ تاسیس‌ یک‌نظام‌ متمرکز و جامع‌ است،‌ چالش‌ دوم‌ از نیاز به‌ ایجاد رابطه‌ اعتماد و اطمینان‌ با کسانی‌ که‌ مورد پرسش‌ قرارمی‌گیرند ناشی‌ می‌شود و چالش‌ سوم‌ مربوط به‌ چگونگی ‌ارزیابی‌ هزینه‌های‌ فرهنگی‌ است‌ .

در فصل‌ هجدهم‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌ "پال‌تولیلا" مدیر بخش ‌مطالعات‌ آماری‌ و آینده ‌شناسی‌ وزارت‌ فرهنگ‌ فرانسه‌، تجربه ‌کشور فرانسه‌ را مورد بررسی‌ قرار داده‌ و این‌ دیدگاه‌ که ‌فرهنگ‌ و آمارها" برای‌ مدتها به‌ عنوان‌ دشمنان‌ قسم‌ خورده ‌هم‌ تلقی‌ می‌شده‌اند" را مورد چالش‌ قرار داده‌ است.او‌ باتوضیح‌ فعالیت های‌ اداره‌ خود( که‌ در سال 1963 ‌ برای‌ جمع‌آوری‌ ، پردازش،‌ طبقه‌بندی‌ و توزیع‌ اطلاعات‌ جتماعی‌ -اقتصادی‌ درباره‌ فرهنگ‌ فرانسه‌ تاسیس‌ شد) نتیجه‌ می‌گیرد که ‌اگر چه‌ فرهنگ‌ و آمارها می‌تواند به‌ یک‌ مانع‌ نفوذ ناپذیر بین‌ ملت ها و بشر تبدیل‌ شود اما در عین‌ حال‌ فرصت های‌فوق‌العاده‌ای‌ برای‌ گفت‌وگو فراهم‌ می‌کند.

در فصل‌ نوزدهم‌ که‌ فصل‌ پایانی‌ دومین‌ گزارش‌ فرهنگی‌ جهان‌است‌"ساک‌ کو فوکوداپار" مدیر اداره‌ گزارش‌ توسعه‌ انسانی ‌برنامه‌ عمران‌ سازمان‌ ملل‌ متحد نظراتی‌ درباره‌ توسعه‌ شاخص‌های‌ فرهنگی‌ که‌ در سیاست های‌ توسعه‌ای‌ نادیده‌ گرفته ‌می‌شوند ارائه‌ کرده‌ است.پار خاطرنشان‌ می‌سازد که‌ انتشارسالانه‌ شاخص‌ توسعه‌ انسانی‌ مورد توجه‌ گسترده‌ قرار می‌گیردو مشوق‌ انجام‌ پژوهش‌های‌ زیاد درباره‌ اخلاق‌  جهانی‌، پویایی‌ فرهنگی،‌ تنوع‌  فرهنگی‌، مشارکت‌ در فعالیت‌ خلاق‌ و دسترسی‌ به ‌فرهنگ‌ با نگرش‌ تبدیل‌ شاخص‌های‌ فرهنگی‌ به‌ عوامل‌ کمک‌ کننده ‌به‌ شاخص‌ توسعه‌ انسانی‌ شده‌ است‌.

آمارها و شاخص‌های‌ فرهنگی

‌در بخش‌ هفتم‌ که‌ آخرین‌ بخش‌ گزارش‌ فرهنگی‌ 2000 سال‌ جهان‌ است.‌ 30جدول‌ آماری‌ و شاخص‌های‌ فرهنگی‌، که‌ 6 مورد آن‌ جدید است‌ و بر مبنای‌ پاسخ های‌ ارائه‌ شده‌ از سوی‌ کشورهای‌ عضوتنظیم‌ شده‌ تصویر وسیع‌تر و عمیق‌تری‌ از فرهنگ‌ جهان‌ نسبت ‌به‌ گذشته‌ ارائه‌ می‌کند . این‌ جدول ها شامل‌ فعالیت ها و روندهای‌ فرهنگی‌( روزنامه‌ها ، کتابخانه‌ها، رادیو/ تلویزیون‌، سینما و فیلم‌) رویه‌ها و میراث‌ فرهنگی‌ ( زبانها  ، مذاهب ، جشن‌ها، مکانهای‌ پرطرفدار، تصویب کنوانسیون های‌ بین‌المللی‌) تجارت‌ فرهنگی‌ و روندهای‌ارتباطاتی‌ ( توریسم‌، ارتباطات‌ و مبادلات‌ کالاهای‌ فرهنگی‌ وغیره‌ ) ترجمه‌ها و سایر شاخص‌های‌ مربوط از جمله‌ آموزش‌ و، پرورش،‌ تامین‌  اجتماعی‌ مردم‌ شناسی‌ و بهداشت‌ است‌.

این‌ آمارها و شاخص‌ها حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ در 37 کشور  با 5 زبان‌ یا بیشتر صحبت‌ می‌شود . هند 19زبان‌ رسمی‌ و افریقای‌ جنوبی‌ 11زبان‌ رسمی‌ دارد . در جهان 6700 ‌ زبان‌ است‌ اما فقط100 حدود مورد آن‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ رسمی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد.

برچسب‌ها